جلسه سیزدهم از دوره اول لژیون سردار همسفران نمایندگی بروجن به استادی همسفر الهام، نگهبانی همسفر الهام و دبیری همسفر مرضیه با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» روز دوشنبه ۷ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
ما برای اینکه یک حرکتی را شروع کنیم تا به مقصد مورد نظرمان برسیم احتیاج به نقطهای داریم که حرکتمان را از آن نقطه شروع کنیم؛ پس باید نسبت به آن نقطه شروع؛ آگاهی، شناخت کافی و اطلاعات لازم را داشته باشیم. مهم نیست که در آن نقطه مبدأ که بسته به خواسته ما دارد، چقدر سختی و دشواری وجود دارد؛ مهم این است که ما نسبت به آن نقطه، آگاهی کافی داشته باشیم، ماهیت وضعیت و مشکلی را که در آن قرار داریم بشناسیم تا بتوانیم بهترین راه را انتخاب کنیم و اگر اطلاعات کافی از مبدأ نداشته باشیم نمیتوانیم راه درست را انتخاب کنیم و زمانی که راه درست انتخاب نشود نمیتوانیم به مقصد برسیم.
از ابتدای خلقت انسان تا حدود ۳۰ سال پیش، راه درمانی برای اعتیاد پیدا نشده بود؛ چون کسی به نقطه اول و مبدا توجه نکرده بود و یا شاید قبل از آنکه مسئله را بدانند، میخواستند جواب مسئله را بدهند؛ همین امر باعث شد برای اعتیاد، درمانی پیدا نشود. برخی میگفتند مصرفکننده شخصی است که خودش این بلا را سر خودش آورده است؛ پس خود کرده را تدبیر نیست و به همین جهت ارزشی قائل نمیشدند تا در این زمینه تحقیق و تفکری را انجام دهند و بدانند که مشکل کار کجاست. آقای مهندس حسیندژاکام میفرمایند: من تعجب میکنم از جامعه پزشکی که چگونه مسئلهای که تا این حد واضح و شفاف بود، نتوانستند متوجه شوند و تشخیص دهند؛ شاید به این دلیل بود که خواستهای در این زمینه نداشتند.
با وجود اینکه ۳۰ سال پیش صورتمسئله اعتیاد و به دنبال آن روش DST کشف شد؛ اما زمانیکه به یک مصرفکننده میگوییم باید درمان شود باز هم اعتقادی به درمان ندارد؛ ولی زمانی که مصرفکننده با صورتمسئله آشنا میشود درمییابد که جز این راه، راه درمان دیگری وجود ندارد. این راه به قدری منطقی است که خود مصرفکننده متوجه میشود که مشکل کجاست. ما در عنوان دستورجلسه داریم «صورت مسئله اعتیاد»؛ حال این سوال پیش میآید که چرا نمیگوییم مسئله اعتیاد؟ چرا روی صورت مسئله اعتیاد تاکید میکنیم؟ به نظر من به این دلیل است که ما میخواهیم اهمیت وجود صورت مسئله در رسیدن به راه حل را نشان دهیم؛ اگر ما صورت سوال و مسئله را ندانیم و بخواهیم بدون اینکه سوال را متوجه شویم پاسخ دهیم، قطعا نمیتوانیم جواب درستی بدهیم.
یکی از دلایلی که اعتیاد به درمان نمیرسید همین موضوع بود و خیلی مواقع در جواب اینکه چرا اعتیاد درمانی ندارد؟ پاسخهای نادرستی را میدهند. در مورد اعتیاد این سوال را مطرح کنیم که چرا یک مصرفکننده با وجود تلاش، اراده، پشتکار و ترکهای پیدرپی و حتی داشتن پاکی طی سالیان سال، باز به اعتیاد برگشت میکند؟ مشکل کجاست؟ جامعه در جواب این سوال، بدون اینکه صورت مسئله را بداند میگوید: این افراد اراده ندارند و حتی مواد مخدر را سم میدانند و معتقدند مصرفکننده باید سمزدایی شود یا پاسخهای دیگری که هیچ کدام نتیجهای ندارند؛ ولی آقای مهندس حسیندژاکام اینگونه پاسخ میدهند: در اعتیاد مواد مخدر بیرونی جایگزین مواد مخدر درونی میشود و این امر باعث میشود بدن در سه ضلع جسم، روان و جهانبینی دچار آسیب شود و تا زمانی که این آسیب ترمیم نشود شخص نیاز به مصرف مواد مخدر دارد؛ بنابراین برگشت داده میشود.
صورت مسئله اعتیاد را میتوانیم به صورت کلید چراغ بدانیم، چطور؟ وقتی که این کلید زده شد چراغ روشن و راه درمان اعتیاد نمایان شد. شما یک پازل را در نظر بگیرید که برای تکمیل شدن قطعات زیادی را میخواهد که هر قطعه باید اندازه، شکل و طرح منحصربهفردی داشته باشد و هیچکدام از قطعات نمیتواند جای قطعه دیگر را پر کند و زمانی که تمام این قطعهها در جای خودشان قرار میگیرند آن موقع شکل اصلی پدیدار میشود.
در درمان اعتیاد هم همینطور است ما فهمیدیم مشکل کار کجاست؛ پس میگوییم الان چگونه باید حلش کنیم؟ میگوییم روشی که سازگار و متناسب با بدن است به بدن مینشیند؛ یعنی روش باید خودش را با بدن وفق بدهد، بدن خودش را با هر روشی وفق نمیدهد این نیست که بدن خودش را با هر روش نامناسب با ساختار بدن وفق دهد، روش باید خودش را با بدن سازگار کند؛ پس روشی که سازگار با بدن باشد، داروی درمانی که مشابه با مواد درونی بدن است و زمانی که مثل سیکلهای درمانی بدن که سیکلها ۲۱ روز است باشد که همه اینها در کنار هم، پازل درمان اعتیاد را کامل میکنند و شکلی که پدیدار میشود این است که شخص مصرفکننده به یک شخص سالم تبدیل میشود.
زمانی که صورت مسئله اعتیاد در کنگره۶۰ مشخص شد ادامه آن روش DST بود در ادامه صورت مسئله چاقی، صورت مسئله بیماریها و صورت مسئله مالی مطرح شد که باعث شد برای هر کدام روش مناسب برای حل آن مسئله ارائه شود که آقای مهندس حسین دژاکام میگویند: ما مکانی از خودمان نداشتیم و به مشکلاتی برخوردیم و این باعث شد که ما متوجه شویم که باید ستونهای مالی کنگره تقویت شود و استادان آقای مهندس هم تاکید میکردند که نیاز است افرادی که وارد کنگره میشوند از نظر مالی مستقل باشند؛ پس این شد که لژیون سردار را تشکیل دادند.
هر شخصی وقتی که درمان میشود در هزینههای او بسیار صرفهجویی میشود و توان انجام کار و مدت زمان انجام کارش همگی افزایش مییابد. وقتیکه تفکرش درست شود یاد میگیرد که اول باید شغل مناسبی داشته باشد و بعد در راه مستقیم حرکت کند، قناعت و پسانداز کند و پایههای مالی زندگیاش را تقویت کند و وقتیکه در راه مستقیم حرکت میکند خیر و برکت در زندگیاش افزایش پیدا میکند. آن و وقتی که فرد در کنگره درمان میشود همه چیز او درست میشود، آبرو و عزت نفسش برمیگردد و روابطش درست میشود آن چیزی که پازل درمان را کامل میکند و قطعهایی که باعث میشود شکلی که پدیدار میشود یک شکل زیبا باشد «بخشش» است یعنی فرد یاد میگیرد همه اینها زمانی پایدار و زیباست که بخشش در آن صورت بگیرد، بخششی که با آن مال و ثروت تقسیم نمیشود و اضافه میشود.
اشخاص زیادی داشتیم که در این راه زمانی پول مواد مصرفی خودشان را نداشتند؛ ولی الان بهترین خدمات مالی را انجام میدهند تا جهانی را درست کنند که درد بشر کم بشود تا جهانی را درست کنند تا حس خوبی را که خودشان به واسطه درمان اعتیاد تجربه میکنند و حیات دوبارهای که به آنها هدیه داده شده این حس و حیات دوباره را به انسانهای دیگر هم هدیه بدهند. استاد امین میگویند: اگر شخصی فقط دریافتکننده باشد چون باز پسدهی ندارد و راکد است و هیچ حرکتی صورت نمیگیرد پس در او فساد ایجاد میشود؛ یک رود هم حرکتش را همینگونه انتخاب کرده است، آبی که میآید را نگه نمیدارد؛ چون میخواهد خروشان، زنده و جاری باشد تا به اقیانوس برسد.
.jpg)
تایپیستها: همسفر سوزان و همسفر طیبه رهجویان راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
عکاس و ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
205