مصرف مواد مخدر یا سیگار به سیستم ایکس ما آسیب می‌زند و بیان ژن‌ها را تغییر می‌دهد.

سلام دوستان میلاد هستم مسافر سیگار
گاهی اوقات مشکلات و مسائلی در زندگی ما به وجود می‌آید که هر چقدر در جهت حل این مسایل یا مشکلات تلاش می‌کنیم و زور می‌زنیم نتیجه نمی‌دهد؛ وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم که حرکت ما در جهت آموزش‌های کنگره بوده است ولی باز هم نتیجه لازم حاصل نمی‌شود و همچنان حالمان بد است؛ اینجاست که سر یک دوراهی قرار می‌گیریم. تفسیر و تعریف انسانها از حال خوب متفاوت است، یک زمان یک نفر مواد مصرف می‌کند و می‌گوید حالم خوب است، گاهی یک نفر سیگار یا قلیان می‌کشد و می‌گوید حالم خوب است، یک زمانی کار ضد ارزشی انجام می‌دهد و می‌گوید حالم خوب است و یک زمانی است که استقامت می‌کند ولی می‌گوید حالم بد است، در صورتی که در سفر اول اگر شما حالتان بد است این یک امر طبیعی است و نشان دهنده این است که شما کارتان را درست انجام می‌دهید؛ اینجا مهم این است که شما واقعاً حالتان بد است یا فکر می‌کنید حالتان بد است.
ما در کنگره دانایی داریم یا توهم دانایی؟ حالمان خوب است یا فکر می‌کنیم حالمان خوب است؟ پس تفسیر ما از حال خوب یا بد اینجا نقش مهمی دارد. یک نفر دیر به لژیون می‌رسد ولی می‌گوید حالم خوب است، قطعاً حال شما بهتر از این می‌توانست باشد، یک نفر دیگر می‌گوید حال دیگری از حال من بهتر است همین جا تفسیر شما از حال بد قطعاً اشتباه است. گاهی سختی کشیدن و استقامت جزئی از پروسه یک مسئله است و نشان دهنده این است که شما کارتان را درست انجام می‌دهید. زمانی که ما تلاش می‌کنیم ولی صبر لازم را به خرج نمی‌دهیم ناامیدی به سراغ ما می‌آید، اینجا نیروی منفی کار خودش را انجام داده است و کار مهم و بزرگ شما را بی‌ارزش جلوه داده است. گاهی اوقات شما خواسته دارید ولی نتیجه لازم حاصل نمی‌شود آقای مهندس اینجا می‌فرمایند که فرمانش صادر نشده است حالا یا ظرف شما به اندازه آن خواسته نیست یا زمان آن فرا نرسیده است یا اگر اتفاق بیفتد به ضرر شما است.
ما برای رسیدن به رهایی باید پروسه درمان را طی کنیم، اگر این پروسه طی نشود ممکن است به پایان سفر برسیم ولی رها نمی‌شویم، مثل این می‌ماند که ما به پمپ بنزین برویم ولی بنزین نزنیم وسط راه ماشین خاموش می‌شود و تو را به مقصد نمی‌رساند، این کار نیروی منفی است که این توهم را ایجاد می‌کند که شما کارتان را درست انجام می‌دهید، پس در سفر اول مشکلاتی که برایمان پیش می‌آید طبیعی است چون مهم آن چیزی است که شما برای رهایی‌تان می‌کارید و ما باید اینجا خواسته‌های نامعقول را بشناسیم و از خواسته‌های معقول استفاده کنیم. حقه‌ها همان حقه‌های قدیم است فقط رنگ و لباس آن عوض شده است.
راجع به صورت مسئله اعتیاد هم باید بگویم که تاکنون هیچ مقاله یا کتابی وجود نداشته که در مورد مسئله اعتیاد یا سیگار نتیجه مناسبی گرفته باشد؛ موردی نبوده است که گفته باشد مصرف مواد مخدر یا سیگار به سیستم ایکس ما آسیب می‌زند و بیان ژن‌ها را تغییر می‌دهد.  آقای مهندس با تعریف اعتیاد بعنوان جایگزینی بهترین راه را برای صورت مسئله اعتیاد در کنگره ترسیم کرده‌اند. در مورد سیگار کسانی هستند که به یکباره سیگار را کنار گذاشتند و دچار سکته و یا مشکلات بزرگی شده‌اند ولی با مصرف آدامس نیکوتین‌دار هم مسئله ریه و هم مسئله افسردگی حل شده است. این مسئله هم به تفسیر ما از سختی مربوط می‌شود که آیا جایگزینی آدامس نیکوتین‌دار به جای سیگار واقعاً سخت است و یا ما فکر می‌کنیم سخت است، حالا اگر آدامس نیکوتین‌دار وجود نداشت و باید سیگار را به یکباره کنار می‌گذاشتیم آن وقت می‌توانستیم بگوییم که کدام یک سخت‌تر است؟

سلام دوستان حسین هستم مسافر سیگار
آقای مهندس در سی‌دی دانایی مردمان به زیبایی عنوان کردند که در کنگره افرادی هستند که ظاهر و لباسشان تغییر کرده است اما همچنان همان آدم قبلی هستند و از درون هیچ گونه تغییری نکرده‌اند؛ این افراد هنوز متوجه نشده‌اند که سیگار چه ضربه‌ای به آنها می‌زند و چه حس‌های آلوده‌ای برای آنها ایجاد می‌کند. این افراد همیشه سرگردان دور محور شن‌های روان می‌چرخند.
دانایی این نیست که چیزی را یاد بگیریم، بلکه باید این هنر را داشته باشیم که اگر اتفاقی برای ما رخ داد بتوانیم تحمل کنیم، به هم نریزیم و ناشکری و ناسپاسی نکنیم. مثلث دانایی سه ضلع دارد: تفکر، تجربه و آموزش. بدون آموزش نمی‌توانیم به انسان دانایی تبدیل شویم و در مسیر سالم و ارزش‌ها گام برداریم.

تایپ و ارسال: خدمتگزاران سایت شادآباد