به نام قدرت مطلق (الله)
اولين جلسه از شصت و سومین دوره سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ در نمایندگی پرستار، با استادی:راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی: مسافر جعفر و دبیری: مسافر مهدی، با دستور جلسه " صورت مسئله اعتیاد " روز دوشنبه مورخ هفتم مهر ماه 1404 راس ساعت 17 آغاز بکار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، مهدی هستم یک مسافر.
با سپاس از راهنمای خوب لژیون هفتم آقا ایمان، سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند. از ایشان صمیمانه تشکر میکنم. ایشان شدیداً درگیر کارهای تأسیس شعبه درود هستند. اجازهی تاسیس رو گرفتند و مکان رو هم پیدا کردند. انشاءالله در هر کجا که هستند، موفق و پیروز باشند.
در ایام حضور من در لژیون، زمانی که صحبت میشد همواره در مورد راهنما شدن در کنگره سخن گفته میشد. اما در یک سال اخیر، حالا دیگر بچههایی که هستند میدانند که از راهنما شدن و پهلوان شدن و مانند اینها صحبتی در میان نیست و صحبت، صحبت تأسیس شعبهای جدید و جایی است که بتوانیم گرههای بیشتری از انسانها را بگشاییم. امیدوارم که در تقدیر من و همه شماها باشد که شعبهای جدید تأسیس نماییم.
در مورد دستور جلسه صورت مسئله اعتیاد که در کنگره است، صورت مسئله اعتیاد در قسمت جسم، جایگزینی مواد مخدر بیرونی با شبهافیونیهای جسم است که برای بازگرداندن آن مواد شبهافیونی جسم که از حالت تعادل طبیعی خارج شده و جسم شدیداً به مواد مخدر بیرونی نیازمند شده است، ما ده ماه زمان نیاز داریم. یک داروی مناسب را در دوز مناسب و در ساعت مناسب باید در اختیار جسم قرار دهیم و جسم شروع میکند به بازسازی خود.
در قسمت جهانبینی، در کنگره ۶۰ حالا بچههایی که میآیند به عنوان تازهوارد، صحبت از یک مثلث میشود؛ مثلث درمان که شامل جسم و روان و جهانبینی است. قسمت جسم را که خدمتتان توضیح دادم.در قسمت جهانبینی، افکار و اندیشهی افیونی میآید و جایگزین افکار و اندیشه درست انسان میشود و انسان دچار تصمیمات اشتباه میشود. به موازات اینکه جسم را درمان میکنیم، به واسطه شرکت در جلسات و کارگاههای آموزشی و لژیونها، قسمت جهانبینی نیز مورد کار قرار میگیرد. سی دی مینویسیم و در ادامه پیش میرویم تا به یک تعادل نسبی برسیم و روزی میرسد که خدمت جناب آقای مهندس میرویم و ک گرم سی روز و رهایی را دریافت مینماییم.
قسمت روان یا خلق و خو، برگرفته شده از ضلع جسم و جهانبینی است. کسی که جسمش درست کار کند و جهانبینی درستی داشته باشد، قطعاً رفتار و خُلق و خو بسیار متعادل و قابل قبولی میتواند داشته باشد که همه ما به نوعی داریم روی خودمان کار میکنیم، چه در قسمت جسم و چه در قسمت جهانبینی، تا بتوانیم به آن تعادل لازم برسیم.
حالا من میخواهم از این فرصت استفاده کنم و به واسطه لژیون سیگار که دارم، در مورد اهمیت درمان سیگار خواستم چند دقیقهای برایتان صحبت کنم. هر آن چیزی که اوتی دارد در مسیر سفر اول میسازد، مصرف سیگار آن را خراب میکند. یک ساختمان نیازمند پِی محکمیست که سازه بسیار بزرگی بر آن بنا شود، آن پی خراب میشود و مدام شما میآیید بتن ریزی میکنید و یک نفر هم میآید و مصالح ساختمانی را وارد میکند. حالا شما تصور کنید چه اتفاقی برای آن سازهای که بر این پی قرار میگیرد، میافتد. در واقع در کنگره شصت، خیلی خیلی ساده است. نمیگویم خیلی آسان است، درمان شدن سخت است. باید وقت بگذارید، باید از کار بزنید، باید از یک سری خواستههای معقول بگذرید و بیایید در کارگاههای آموزشی شرکت کنید، در جلسهها شرکت کنید و حضور داشته باشید.
این نشستنها خودش یک تمرین است برای رسیدن به آن تعادل. گاهی من میآیم روی این صندلیها مینشینم و قرار ندارم. چندین بار میروم بیرون و میآیم. و در ادامهی آن، مشکلات مرزبانی. زیرا خود ما نیز یک دوره مرزبانی را گذراندیم. آقا محمد به خاطر دارند، بسیار درگیر این موضوع بودیم. حالا آن زمان نیز کرونا بود، همواره میآمدند میگفتند تجمع نداشته باشیم. خب بچههایی که سیگار میکشیدند مجبور بودند بروند بیرون. یکی از دلایلی که بچهها میروند بیرون همین موضوع سیگار است که من به عنوان راهنما باید سر لژیون به رهجو این حس را انتقال دهم که چقدر درمان سیگار میتواند سرنوشتساز باشد برای من.
حالا جدا از بحث اینکه همواره باید بروم بیرون از شعبه و بیایم، اینکه پس از مدتی این زنگ خطر هنوز برای من هست. یعنی برای کسی که سیگارش درمان نشده، دروازه اعتیاد هنوز باز است و احتمال برگشت خوردن بسیار بسیار بالاست. طی تحقیقی که در کنگره چند سال پیش انجام دادند، نود و نه درصد از بچههایی که برگشت خورده بودند سیگارشان را درمان نکرده بودند. حالا آن یک نفر نیز رهجوی آقای صداقت بود که اصولاً سیگاری نبود و آنجا اشتباهی زده بود سیگاری که این آمار شد نود و نه درصد.
حالا خودمان در لژیونهایمان نیز اگر نگاه کنیم، بچههایی که برگشت میخورند اگر از آنان سؤال کنیم که آقا شما برگشت خوردی سیگارت را درمان کرده بودی؟ من تا حالا ندیدم که کسی بگوید نه؛ من سیگارم را درمان کرده بودم و سیگار نمیکشیدم و برگشت خوردم. پس بهتر است که بیاییم سیگار را درمان کنیم زیرا آن مواد شبهافیونی جسم به درستی بازسازی نمیشود و خواب من به هم ریخته است. کسی که خوابش به هم ریخته است یعنی مواد شبهافیونی جسم درست کار نمیکند. سؤالی که آقای مهندس روز رهایی میپرسند این سؤال است: خوابت مرتب است یا نه؟ کسی که خوابش مرتب است قطعاً مواد شبهافیونیاش به درستی کار میکند. خواب مرتب نیز یک تعریفی دارد: کسی که ساعت ۱۰ شب ۱۱ شب میخوابد، ساعت ۴ صبح ۵ یا ۶ صبح با حال خوب از خواب برمیخیزد، آن حالت خوابآلودگی و اینکه نمیتواند از جایش بلند شود را ندارد.
من بسیار صحبت کردم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید متشکرم.
عکاس: مسافر علی لژیون ششم
تایپ و ویرایش: محمد علی لژیون نهم
بارگذاری: مسافر کوشیار لژیون نهم
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
66