عشق واژهای است که قرنها ذهن بشر را به خود مشغول کرده و شاعران و نویسندگان بسیاری دربارهی آن سخن گفتهاند؛ اما حقیقت این است که بسیاری هنوز معنای واقعی عشق را نمیدانند. عشق سرچشمهی حیات است، مایهی بودن و جوهر وجود انسان. ما در طول زندگی همواره در جستوجوی عشق بودهایم و رسالت انسان چیزی جز انتقال ذرهای از این اقیانوس الهی به دیگران نیست. عشق حقیقی یعنی بخشش بدون چشمداشت است. انسانی که همواره طلبکار باشد، زیباییهای زندگی را نمیبیند و در تیرگی فرو میرود؛ اما انسان راستگو و صبور دیگران را به درستی و بردباری هدایت میکند، میبخشد و قدردان است. چنین عشقی به زندگی معنا میدهد و دلها را به یکدیگر نزدیک میکند. در وادی چهاردهم، عشق بر سه عنصر سایه، حس و جاذبه بنا شده است. سایه، همان ظاهر و وجود هر چیز است؛ اما کافی نیست. پاکیزگی، آراستگی، ورزش و توجه به سلامت جسم و روان، بخشی از سایه ما را میسازند. در کنار آن عنصر «حس» نقشی بنیادین دارد. انسان باید بتواند امواج محبت را دریافت و ارسال کند، اگر حس آلوده به کینه و حسد باشد، عشق ناپایدار خواهد بود. عنصر «جاذبه» نیز همان پاکی و زلالی وجود است که در گذر زمان باقی میماند و دیگران را به سوی ما میکشاند. بسیاری تنها به ظاهر عشق توجه دارند؛ اما حقیقت در پالایش درون است.
وقتی عادات منفی را کنار بگذاریم و در مسیر صراط مستقیم قدم برداریم، سه عنصر عشق در وجود ما شکوفا میشوند. آنگاه نهتنها خودمان، بلکه دیگران نیز طعم محبت واقعی را میچشند. عشق همچون قدم زدن در بهشت است؛ اما کافی است کلامی برخلاف میل ما گفته شود تا کینه به دل بگیریم. رسیدن به تکامل یعنی درک کردن انسانها و نگریستن به پشت پرده رفتارشان. اگر کسی سخنی میگوید، شاید رنجها و مشکلاتی بر دوش دارد. وظیفه ما قضاوت نیست، بلکه درک و همراهی است. عشق در کنگره ۶۰ جایگاهی ویژه دارد. این مکان خود تجلی عشق است، عشقی بیچشمداشت که حتی به کسانی دست یاری داد که خانوادههایشان آنان را طرد کرده بودند. کنگره با آغوشی باز و علمی همراه با محبت، آرامش و رهایی را به آنان هدیه کرد. خدمتگزاران کنگره پهلوانانی هستند که بدون منت میبخشند، همانگونه که خداوند نعمتهای خود را بیمنت عطا میکند. در سختیها و چالشها، عشق به ما یادآوری میکند که باید دست یکدیگر را بگیریم. این محبت و همدلی است که در کنگره جاری است، احساسی که نهتنها برای خودمان بلکه برای دیگران نیز ارزش قائل میشود.
عشق، انرژی و امید میآفریند و ما را برای ساختن آیندهای روشن یاری میدهد. وقتی به گذشته مینگریم و میبینیم که از تاریکی به نور رسیدهایم، در دل خود عشق و افتخار را احساس میکنیم. عشق تنها یک کلمه نیست، نوری است که راه را روشن میکند. در کنگره ۶۰ این عشق نه تنها به خودمان؛ بلکه به دیگران نیز منتقل میشود و انگیزهای برای ادامه مسیر میآفریند. عشق یعنی خوبی کردن، صبر داشتن، بخشیدن و تلاش برای یادگیری و رشد. عشق یعنی همدلی و همراهی برای رسیدن به رهایی. در نهایت، آنچه برای انسان در دنیا و آخرت باقی میماند همین عشق و محبت است. تنها سرمایهای که واقعاً به ما تعلق دارد، عشقی است که بخشیدهایم و محبتی است که در دلها کاشتهایم. خوشا به حال کسی که میبخشد بیآنکه انتظار بازگشت داشته باشد؛ چرا که چنین انسانی حقیقت عشق را درک کرده است.
منبع: سیدی عشق از آقای مهندس حسین دژاکام
نویسنده: همسفر هانیه رهجوی راهنما همسفر کبری(لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارومیه
- تعداد بازدید از این مطلب :
85