English Version
This Site Is Available In English

یکی از ارکان رسیدن به تعادل و حال خوش خدمت‌کردن است

یکی از ارکان رسیدن به تعادل و حال خوش خدمت‌کردن است

همه برای یکی و یکی برای همه

با عزم تمام بکوشیم در ایجاد مکان‌هایی متعدد و آرام که همه در دسترس آن از یاد رفتگان باشد، می‌دانیم توان خود را به کار می‌برید؛ اما بدانیم که این کار، راه رفتن و قدم زدن در گلستان نیست؛ بلکه در آتش و خار است. راه هموار نمودن چندان آسان نیست. به مناسبت هفته ایجنت و مرزبان، با راهنمای محترم همسفر محمد حسین گفتگویی ترتیب داده‌ایم.

۱. با عرض سلام و ضمن عرض خوش آمدگویی و سپاس بابت قبول مصاحبه و همین طور عرض تبریک هفته مرزبان به شما لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید.

سلام دوستان محمدحسین هستم یک همسفر، مسافر من که پسرم باشد علی با هفت سال تخریب وارد کنگره شد، سفر خودش را با راهنمایی آقای علی نصیری از شعبه ارتش با روش DST و داروی OT به مدت ده ماه و 16 روز انجام داد و رهایی از بند مواد مخدر 6 سال و 5 ماه و 20 روز، سفر دخانیات هم داشت با راهنمایی آقای رضا صبوری از شعبه ارتش با آدامس نیکوتین و روش DST ، مدت سفر 10 ماه، رهایی از بند دخانیات حدود 6 سال، راهنمای خود من آقای حسن اشرفی و ورزش هر دو ما در کنگره تیروکمان رسته ریکرو.

2. لطفا در مورد آشنایی خودتان با کنگره ۶۰ توضیح دهید.

آشنایی من با کنگره به صورتی بود که خب برادر من در کنگره درمان شده بود و تعدادی از اعضای خانواده من در کنگره به درمان رسیده‌اند و خدمتگزار بوده‌اند. اولین‌بار زمانی بود که حنیف درگیر مصرف مواد مخدر بود و خانواده که در کنگره مشغول بودند گفتند بیایم در کنگره و اینجا شروع کنیم برای درمان حنیف، من اولین‌بار با خانمم وارد باشگاه تیراندازی با کمان شدم و آشنایی ما از این طریق بود، مکانی بسیار خوب و امن و پر از حس‌های خوب.

3. چه جایگاه های خدمتی را تجربه کرده اید؟

من تا الان خدمت‌های زیادی داشته‌ام، افتخار این را داشتم که چهار دوره مرزبان باشگاه تیراندازی با کمان باشم که البته متوالی نبوده، جایگاه دبیری و جایگاه نگهبانی را تجربه کرده‌ام، عضو لژیون سردار بودم جایگاه دنوری را تجربه کرده‌ام و در لژیون سردار هم دبیر و هم نگهبان بوده‌ام، یک دوره نگهبان لژیون سردار در باشگاه تیراندازی با کمان بوده‌ام، یک دوره نگهبان لژیون سردار در آکادمی بوده‌ام، یک مدت در جایگاه تازه‌واردین خدمت کرده‌ام، خدمت سایت را هم از مسیر وبلاگ‌نویسی شروع کردم و بعد کم‌کم مسئولیت‌های دیگری در وبلاگ گرفتم و مسئول وبلاگ در همسفران آقا در آکادمی شدم و بعد از مدتی به لطف استاد امین مسئول کل وبلاگ همسفران آقا در کنگره شدم و در ادامه چند سالی هست که در جایگاه راهنمایی خدمت می‌کنم.

4. با توجه به اینکه شما راهنمای همسفران آقا در شعبه آکادمی هستید چه چیزی باعث شد که در قسمت مرزبانی باشگاه تیراندازی باکمان کنگره ۶۰ در ورزشگاه تختی خدمت کنید ؟

بله همین‌طور که اشاره کردید من راهنمای همسفران آقا در آکادمی هستم و این بهترین جایگاهی هست که تجربه کردم؛ ولی حضور من در مرزبانی تیراندازی با تیروکمان علتش این هست که شروع حضور من در کنگره این باشگاه بود و یک علاقه و تعهد خاصی نسبت به آن دارم؛ چون محل خیلی خوبی برای آموزش هست. فرصت خوبی بود که من توانستم مجدداً این جایگاه را در باشگاه تیراندازی با کمان تجربه کنم هم به‌خاطر علاقه خودم به باشگاه و اینکه مکان خیلی خوبی هست و حس‌های خیلی خوبی که در آنجا جاری است و شروع حضور من و خانواده‌ام و حنیف از این باشگاه بوده است.

5. از حس و حالتون در باشگاه تیراندازی با کمان (ورزشگاه تختی) بفرمایید و اینکه این ورزش در زندگی‌تان چه تاثیری داشته؟ چه کمکهایی به شما کرده است؟

همان‌طور که عرض کردم باشگاه تیراندازی با کمان علاوه بر اینکه یک مکان ورزشی هست یک مکانی هست که حس و حال خاصی در آنجا وجود دارد، باتوجه‌به ماهیت این ورزش که نیاز به تعادل و حس خوب و آرامش دارد، آرامش در آن نقش بسیار مهم و مؤثری دارد به همین دلیل باشگاه تیراندازی با کمان مکان مناسبی برای رسیدن به تعادل و آرامش هست، از طرف دیگر این باشگاه دروازه و محل ورود و ارتباط من و خانواده‌ام با کنگره 60 بود که این موضوع برای من خیلی مهم بود و باعث شد مرزبانی را مجدداً در آن تجربه کنم. این ورزش ورزشی هست که نیاز به آرامش و حس‌های خوب دارد و به من و خانواده‌ام آرامش بیشتری داد و از طرف دیگر در بدو ورود من به باشگاه استاد امین، خانم آنی کمان‌دار و دیده‌بان محترم آقای اشکذری در آنجا حضور داشتند و وجود این عزیزان خیلی به ما کمک کرد که آموزش‌های خوبی بگیریم و حضور این عزیزان یک بهانه و انگیزه برای بودن و ماندن در کنگره بود. همان‌طور که می‌دانید من و خانمم 6 سال در کنگره بودیم و آموزش می‌گرفتیم.

6. آیا جایگاه مرزبانی در باشگاه تیراندازی با کمان کنگره ۶۰ (ورزشگاه تختی) تفاوتی با مرزبانی در شعب کنگره ۶۰ دارد؟

به نظر من واقعاً تفاوت دارد، در باشگاه تیراندازی با کمان 4 روز در هفته و در واقع 5 شیفت داریم که به‌نوبت بچه‌ها مرزبان کشیک هستند، تفاوت عمده اینجاست که افرادی که می‌آیند از تمام شعب تهران هستند از گروه خانواده و مسافر و همسفران آقا و بچه‌های خردسال و کوچک. همچنین افرادی هستند که کنگره ای نیستند و به اسم آزاد آنجا حضور دارند و تمرین می‌کنند و از فضای باشگاه استفاده می‌کنند. این باشگاه بهترین باشگاه در سطح تهران است که تمام مسافت‌های تیراندازی با کمان را دارد. از 5 متر آموزشی گرفته تا 18 متر، 30 متر و 70 متر. برای همین مورد استقبال تیراندازان آزاد هم قرار می‌گیرد. حضور تمام این افراد حائز اهمیت است و فضای خاصی را ایجاد می‌کند و مرزبان می‌بایست به صورتی عمل کند که هم قوانین کنگره و باشگاه رعایت شود و هم به‌نوعی با افراد آزاد برخورد شود که تنشی ایجاد نشود و آنها هم بتوانند تیراندازی کنند. تجهیز، مراقبت و آماده‌کردن باشگاه خیلی مهم به نظر می‌رسد. امسال ما جابه‌جایی باشگاه هم داشتیم که مرزبانان عزیز و ایجنت محترم و تعدادی از اعضای سخت‌کوش باشگاه و مربیان در این مقوله زحمت بسیاری کشیدند.

7. به نظر شما به چه درجه‌ای از آگاهی و عشق باید رسید تا لذت و معنای خدمت کردن رایگان را در کنگره 60 درک کرد؟

من فکر می‌کنم هر کسی که وارد کنگره می‌شود و ایمان و اعتقاد به کنگره پیدا می‌کند معنای خدمت‌کردن را به‌سادگی درک می‌کند. این که در کنار آموزش‌های کنگره باشیم و بدانیم که یکی از ارکان رسیدن به تعادل و حال خوش خدمت‌کردن است. خدمت‌کردن به انسان‌ها که البته در زمینه‌های آموزش و مالی و فیزیکی هست که به‌صورت حضور در جایگاه‌های مختلف هست. این به میزان آموزش و آگاهی و دانایی که من کسب می‌کنم برمی‌گردد و در کنار آن متوجه می‌شود که یکی از ارکانی که می‌توان جبران خسارت انجام دهد خدمت‌کردن است. البته خدمت‌کردن این نیست که من دارم به دیگران خدمت می‌کنم در اصل دارم به خودم خدمت می‌کنم؛ چون حالم خوب می‌شود و انرژی کسب می‌کنم و این چیزی جز لطف خداوند و درایت و مدیریت آقای مهندس نیست که این شرایط را برای من مهیا کرده که بتوانم هم آموزش بگیرم هم خدمت کنم، به خودم و حال خراب خودم عوض شود و حس‌های خوب جایگزین شود و در کنار آن اگر توفیقی باشد به انسان‌ها خدمت کنم. آقای مهندس می‌فرمایند خداوند به‌سادگی اجازه خدمت‌کردن به انسان‌ها را به هر کسی نمی‌دهد.

8. نظرتان در مورد جمله معروف جناب مهندس که «مرزبانی با پای برهنه راه رفتن روی گداخته آتش است» چیست؟

همان‌طور که می‌دانیم پشت فرمایش‌های آقای مهندس یک درایت و فکر بزرگی نهفته ست، طبق تجربیاتی که من در کنگره داشته‌ام حتماً همین‌طور هست. ازآنجایی‌که مسئولیت اجرایی ادارهٔ یک نمایندگی بر عهده مرزبانی هست باید خیلی حواسش جمع باشد و توجه بیشتری به مسائل و قوانین و دستورالعمل‌ها داشته باشد و یک‌ذره بیراهه رفتن آسیب‌های شدیدی را به خود فرد و سایر افراد و کنگره می‌زند، بنابراین مرزبانی در کنگره یعنی پابرهنه بر روی آتش راه‌رفتن البته فکر می‌کنم جناب آقای مهندس به دلیل اهمیت جایگاه مرزبانی و زحمت زیاد آنها این تمثیل را به کار می‌برند و البته خود مرزبان هم متوجه باشد که هر خطایی موجب آسیب‌های زیادی خواهد بود.

9. چه پیامی برای افرادی دارید که تمایل به عضویت در باشگاه تیراندازی با کمان کنگره ۶۰ (ورزشگاه تختی) دارند دارید ؟

در خصوص پیام من در جایگاهی نیستم که بتوانم پیامی را برای اعضای کنگره 60 داشته باشم، ولی تجربه خودم را می‌گویم، فضای باشگاه تیراندازی با کمان فضایی بود که توانست من و خانواده و مسافرم را به کنگره جذب کند و این فضا بسیار فضای پر مهر و محبتی هست که خانواده‌ها در کنار هم حضور پیدا می‌کنند، هم ورزش می‌کنند و هم آموزش می‌گیرند و هم آموزش می‌دهند. دوستانه و با احترام کامل در کنار هم حضور دارند و ورزش می‌کنند. این فضا به نظر من یک میان‌بر هست برای رسیدن به حال خوش و در کنار آن پیاده‌کردن و کاربردی‌کردن آموزش‌هایی که در کنگره می‌گیرم.

10. و کلام آخر ؟

کلمه آخر خیلی سخت است، راجع به آن صحبت‌کردن چون فصل‌الخطابت تمام مسائل می‌تواند باشد، کلمه آخر من این است که خدا را شاکرم، خدا را شاکرم و خدا را شاکرم بارهاوبارها... که راه کنگره را برای من باز کرد و امیدوارم قدردان این فرصت‌ها و موقعیت‌ها باشم و بتوانم پاسخگوی محبت‌های آقای مهندس عزیز، استاد امین عزیز، سرکار خانم آنی کمان‌دار و خانواده محترمشان و دیده‌بانان محترم مثل آقای اشکذری و آقای حکیمی باشم که در فضای باشگاه تیراندازی با کمان به من و خانواده‌ام کمک بسزایی کردند و اینها ارزشمند است و هزاران‌هزار بار شکر نیاز دارد و من محمدحسین ان‌شاءالله قدرش را بدانم و بتوانم بهره خوب ببرم و این حس خوب را منتقل کنم و از طریق کاربردی‌کردن و خدمت‌کردن به اعضای کنگره. ممنونم از این که این فرصت را در اختیار من گذاشتید که بتوانم احساساتم را به اشتراک بگذارم و امیدوارم که بتواند برای انسان‌هایی که نیاز به کمک دارند راه را مشخص کند. ممنون متشکرم.

تایپ و ویراستاری: همسفر فرزاد (لژیون اول)

تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .