سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
درمان اعتیاد در کنگره۶۰ از مطرح شدن صورت مسئله اعتیاد آغاز شده است. ما برای درک و حل هر موضوعی، بایستی ابتدا موضوع را شناخته و شکل اصلی آن را به خوبی ببینیم. همانقدر که صورت مسئله اهمیت دارد، پاسخ آن نیز دارای اهمیت است. وقتی از صورت مسئله اعتیاد صحبت میکنیم؛ یعنی از اولین خشت بنای علمی کنگره۶۰ صحبت میکنیم. کنگره۶۰ برای بیان کامل موضوع اعتیاد، تعریف اعتیاد و چگونگی آن بنای عظیمی را ساخته است. بهگونهای که اعتیاد دیگر یک موضوع ساده و در حاشیه نیست؛ بلکه اعتیاد خود یک علم و رشته تخصصی است و جالبتر اینکه برای کامل شدن علوم اعتیاد بایستی کلیه علوم و رشتهها به کمک آن بیایند.
در شناخت صورت مسئله اعتیاد ابتدا بایستی صورت مسئله را تشریح کنیم. اعتیاد یک مسئله است و هر مسئلهای هم صورت مسئله دارد. صورت مسئله از تعدادی سؤال بیجواب به وجود میآید؛ یعنی قبل از پاسخ دادن و فکر کردن به جواب ابتدا فکر کنیم که سؤالها دقیقاً چه هستند و ما دنبال چه مجهول و گمشدهای میگردیم و بعد بایستی با حوصله و دقت کافی تمام اجزای این سؤالات را از هم جدا و تفکیک نمائیم تا بدانیم به دنبال چه هستیم. ممکن است صورت مسئله به این شکل باشد که شما میخواهید به شمال کشور سفر کنید، حل مسئله این است که آیا از جاده چالوس بروید و یا جاده هراز و یا فیروزکوه در کل باید یک راه را انتخاب کنید.
بشر به گونهای آفریده شده که برای هر کاری باید برنامه ریزی کند و راهحل آن را ارائه دهد، بدون ارائه راهحل شما به هیچ نتیجهای نخواهید رسید. یکی از مشکلات اصلی اعتیاد تا به حال همین موضوع بوده است. هزاران سؤال، پرسش و علت که هیچکس نتوانست به آنها پاسخی بدهد و نتیجه آن کلاف سردرگمی شد که همه جهانیان را گمراه کرد. یکی از مهمترین اقداماتی که مؤسس کنگره۶۰، نویسنده کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و مبتکر روش DST قبل از همه اینها انجام دادند، این بود که تمام این مجهولها را به یک مجهول تبدیل نمودند؛ یعنی بسیاری از سؤالات بیربط که گمراهکننده بودند را کنار گذاشتند و یک معادله با هزاران مجهول را به یک معادله با یک مجهول تبدیل کردند و در اینجا بود که اتفاق بزرگی روی داد. مجهول و یا ایکس در معادله مذکور این بود که چرا یک فرد هر قدر تلاش میکند و با هر شیوه و متدی که مصرف مواد مخدر را کنار میگذارد، حالش خوب نمیشود و به تعادل نمیرسد. حتی پس از گذشت مدت طولانی، چرا این فرد دیگر مثل سابق قادر به ادامه زندگی و انجام درست مسئولیتهای خود نیست. چرا میل و وسوسه مصرف موادمخدر را دارد.
پس از تحقیق و بررسیهای گسترده پس از سالها تجربه اعتیاد و بهکارگیری روشهای متعدد زیر نظر متخصصترینهای این حوزه که بعضیها فارغالتحصیل از خارج کشور نیز بودند و پس از ساعتها تفکر نظری و کار عملی ایشان به این جواب و نتیجه رسیدند: سیستم تولیدکننده مواد شبهافیونی و مخدرهای طبیعی و درون زای بدن یا اندوجينوس (Endogenous) که ما در کنگره۶۰ به آن سیستم X میگوئیم، این سیستم دچار اختلال شده و کارش را درست انجام نمیدهد. عملکرد آن به موادمخدر بیرونی یا اکسوجينس (Exogenous) که فرد مصرف میکند، محول شده است و هر وقت که مصرف مواد قطع شود ناکارایی این سیستم هزار مشکل و اختلال ایجاد میکند. به این سادگیها هم راه اندازی نمیشود تازه اگر موادمخدر به ناگهان قطع شود، خماری شدید ناشی از آن مثل یک ضربه مهلک چنان شوکی به این سیستم وارد میکند که تا آخر عمر هم درست نمیشود.
وقتی این سیستم کار نمیکند؛
اول: فیزیولوژی و جسم تماماً دچار اشکال میشود، از شصت پا گرفته تا موهای سر همه و همه از تعادل خارج میشوند.
دوم: روان یا مجموعه صورپنهان از تعادل خارج میشود.
سوم: تفکرات و دیدگاه شخص در جهت منفی در زندگی دچار تحول و دگرگونی میشود.
زمانیکه مؤسس کنگره۶۰ مهمترین گره اعتیاد را که تا آن موقع کسی کوچکترین توجهی به آن نکرده بود، را یافتند در عمل یافتههای خود را به اجرا گذاشتند و پس از گذشت ۱۱ ماه از بهکارگیری شیوه جدید موفق شدند، مصرف موادمخدر خود را قطع کنند و موفق به درمان اعتیاد خود شدند؛ بدون هیچگونه عارضه، وسوسه و میل مصرف مجدد موادمخدر. اینجا بود که ایشان کشف و یافته خود را در قالب یک مقاله علمی به اولین کنگره پزشکی و سراسری راهکارهای درمان اعتیاد در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان ارائه نمودند و مقاله فوق در این کنگره پذیرفته شد.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون سوم)
ارسال: همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
123