من از اعتیاد هیچ شناختی نداشتم، فکر میکردم هر کس اعتیاد پیدا کند دیگر به هیچ عنوان درمان نمیشود. اولین بار در کنگره۶۰ با این آشنا شدم و باورهای من را دکرگون کرد، متوجه شدم کسی که اعتیاد دارد یک بیمار است. به روش مهندس دژاکام دیدم که اعتیاد درمان دارد و در اصل کسی که اعتیاد دارد یک نوع بیمار است که مواد مخدر را از بیرون به بدن میرساند این عمل سیستم جسم او را تخریب کرده است، در صورتی که بدن مواد شبه افیونی را خودش تولید میکند که با مصرف مخدر این عمل را مختل کرده است و باید به تدریج به روش DST آن را درمان کرد؛ البته تا سیستم ایکس بدن دوباره شروع به عمل کند تا فرد به درمان و حالت قبل از مصرف برسد.
این سیستم ایکس تولید کننده مواد شبه افیونی یا مخدر طبیعی بدن است و درمان شامل جسم، روان و جهانبینی است که وقتی سیستم ایکس درست کار نمیکند اول فیولوژی یا جسم فرد دچار اشکال میشود و از تعادل خارج میگردد و مواردی از قبیل استخوان درد، بیقراری، اسهال، عطسه و خمیازه سراغ فرد میآید، دوم روان یا همان صور پنهان است که از تعادل خارج میشود که فرد گوشهگیر، افسرده و پرخاشگر میشود و در مرحله آخر فرد دیگر قادر به تصمیم گیری درست برای زندگی خود نیست و هیچگاه نظم و ارتباط اجتماعی در زندگیشان برقرار نمیگردد و این باعث میشود بنیان زندگی بهم بخورد.
آقای مهندس فرمودهاند که برای درمان اعتیاد یک مثلت درمان وجود دارد که شامل جسم، روان و جهانبینی است. فردی که اعتیاد دارد را ذرهذره میتوان درمان کرد تا به تعادل برسد و این تعادل با روش DST حل شده و در اختیار همگان قرار گرفته است. مسئله اعتیاد برای منِ همسفر یک مقدمه است که بتوانم مبدا، مقصد و هدف خود را در زندگی مشخص کنم تا بهترین راه حل را انتخاب کنم. وقتی صورت مسئله را داشته باشم حل آن دشوار نیست.
نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون دهم)
رابط خبری: همسفر نسیم رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون دهم)
ویرایش و ارسال: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران شعبه شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
97