جلسه چهارم از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی هاتف به استادی راهنما همسفر شمسی، نگهبانی همسفر سمیه و دبیری همسفر ندا، با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» روز یکشنبه ۶ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
اول خدای خود را شاکر هستم. از همسفر اعظم اسیستانت همسفر ناهید ایجنت گروه خانواده ، همسفر مریم و همسفر اعظم مرزبانان نمایندگی تشکر میکنم، که به من این فرصت را دادند تا در جمع شما همسفران باشم و بتوانم استادی خوبی برگزار کنم. دستور جلسه امروز راجعبه صورتمسئله اعتیاد است. همانگونه که از دستور جلسه مشخص است، اعتیاد یک مسئله است و حالا من باید صورتمسئله اعتیاد را پیدا کنم.
من از خودم شروع میکنم. زمانیکه مسافر من اعتیاد داشت، اصلاً به دنبال یک راه اساسی برای درمان مسافر نبودم. همیشه منتظر این بودم که در کوتاهترین راه به درمان برسد. برای چه من این فکر را میکردم؟ چون آگاهی و شناختی در مورد اعتیاد نداشتم که یک مصرفکننده بتواند به خواسته و حرف من، یکشبه به درمان برسد. بههمین دلیل عدم شناخت، دنبال راههای مختلف بودم و هر راهی که به من پیشنهاد میشد، فوری انجام میدادم.
یادم میآید یک روز برای درمان به بهزیستی رفتیم؛ اما شناسنامه را فراموش کرده بودیم. وقتی رسیدیم، موقع تعطیل شدن بهزیستی بود. انگار دنیا روی سر من خراب شد. مسافرم را فرستادم تا شناسنامه بیاورد و به او دارو بدهند که سریع مواد را کنار بگذارد. این راه هم موفقیتآمیز نبود. خودم و مسافرم را سرزنش میکردم، آرامش را از خودم، بچهها و مسافرم میگرفتم که چرا نمیتواند مواد را کنار بگذارد، این به علت منیت، عدم شناخت، ناآگاهی و نداشتن تجربه و آموزش من بود. نمیدانستم چگونه با یک فرد مصرفکننده کنار بیایم. اگر به مکانهای دیگر یا کلاسهای یکساعته بهزیستی میرفتیم، برای ما سودی نداشت؛ چون میخواستم طی یک ساعت یا یک روز تمام مسائل خودم را حل کنم و تمام شود.
خدا را شکر، کنگره در مسیر ما قرار گرفت و فهمیدیم اعتیاد درمان دارد، من و مسافرم؛ باید آموزش ببینیم. خداوند ما را دوست داشته و لطفش شامل حال ما شده است که توانستهایم کنگره را پیدا کنیم. من همیشه این را میگویم: ما در این بهشت زمینی آموزش میبینیم و در کنگره۶۰ سفره معنوی برای ما پهن میشود که همه چیز در آن وجود دارد، پس این به خود ما بستگی دارد که از این سفره چه چیزی برداشت میکنیم.
خدا را شکر میکنم همه همسفران این را میدانند که باید به دنبال معنویات باشند، از ضدارزشها دوری کنند و به سمت ارزشها بروند تا به آگاهی و دانایی برسند. خود من هیچ آگاهی نداشتم که اگر مسافر من بخواهد یکروزه مواد را کنار بگذارد، همه سیستم بدن او بههم میریزد و به جسمش آسیب میرسد؛ چون کسی که به مدت طولانی مصرفکننده مواد بوده، از سر تا نوک انگشت پایش درد میکند، حالت تهوع، عطسه و آبریزش بینی دارد. روان و خلقوخوی او به هم میریزد. همه اینها مسائلی هستند که به خاطر خواسته من برای مسافر پیش میآید. وقتی خلقوخو به هم میریزد، بین من، مسافر، فرزندانم دعوا پیش میآید، آرامش خانه و اعصاب فرزندان به هم میریزد؛ بهخاطر اینکه نتوانستیم راه درست را پیدا کنیم؛ اما خدا را شکر، راه درمان و صورتمسئله اعتیاد در کنگره ۶۰ پیدا شده است.
من قبلاً نمیخواستم راه درست درمان را پیدا کنم و صورتمسئله را پاک میکردم. دوست نداشتم به مسافرم زمان بدهم تا درمان شود؛ درحالیکه برای درمان؛ باید زمان بگذرد و ۱۱ ماه سفر کند تا جهانبینی او تغییر کند و آموزش ببیند. شما که اینجا نشستهاید؛ باید خدا را شکر کنید. ما که ۲۵ سال پیش به کنگره۶۰ آمدیم، راهنما، سیدی و جلسه آموزشی نبود و از وادیها خبری نبود. من همراه مسافرم میرفتم و بیرون از کنگره مینشستم تا مسافرم بیاید. تعداد کمی بودیم. خاطرم میآید که در جلسه اول خانمآنی استاد بودند.
الان کنگره۶۰ برای اعضا مثل یک جادهای است که چراغ دارد، راهنما و سیدیها در اختیار شما است، آموزش میگیرید و راه برای همه شما هموار شده است. پس از درمان جسم و روان؛ باید برای تغییر جهانبینی، تفکر، تجربه و آموزش داشته باشیم. شما؛ باید خوشحال باشید که امروز برای درمان مسافر و آگاهی خودتان، راهنما و مرزبان دارید، سیدی مینویسید و دفتر خود را تحویل میدهید.
تحویل جایگاه مرزبانی با حضور اسیستانت رابط نمایندگی همسفر اعظم و ایجنت خانواده همسفر ناهید
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)


اهدا تقدیرنامه لژیون سردار با حضور نگهبان لژیون سردار
.jpg)
رهایی ۳۰ سیدی همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر طاهره
.jpg)
مرزبان کشیک: همسفر مریم و مسافر احمد
تایپیست: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوازدهم)
عکاس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروا (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
44