ششمین جلسه از دور پنجم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی امیر اراک با دستور جلسه « صورت مسله اعتیاد »
با استادی مسافر عیسی و نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر حمید روز یکشنبه1404/7/6 در ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان عیسی هستم یک مسافر
خدا را شاکر هستم که در این جایگاه قرار گرفتم و خدمت میکنم.
و اما دستور جلسه این هفته صورت مسئله اعتیاد.
وقتی که میام گذشته خودم رو نگاه میکنم میبینم چقدر تاریکی پشت سر گذاشتم و چقدر فراز و نشیب داشتم، و توی لژیون راهنمام گفت یک جاهایی فرمان صادر نمیشود که من یک خدمتی را انجام بدهم شاید من هم پیش خودم فکر بکنم که چرا رو به جلو حرکت نمیکنم و خیلی از مسائل در زندگی من اتفاق نمیافتد و خدمت کردن یک لطفی هست خداوند شامل حال بندههاش میکند میآیند در کنگره ۶۰ مینشینند و خدمت میکنند از کوچکترین خدمت تا خدمتهای بزرگ خوب من برای صورت مسئله اعتیاد چه تعریفی میتونم براش داشته باشم غیر از اینکه زندگی گذشته خودم باشه. گذشتهای که همه ما داریم باهاش دست و پنجه نرم میکنیم خیلیا به عنوان تازه وارد و یک سریا به عنوان سفر اولی و یک سریا به عنوان سفر دومی.

من میدونم که در گذشته خودم چه فراز و نشیبی در تاریکیا داشتم از لحاظ خلق و خو به هم میریختم و تعادل رفتاری نداشتم با کوچکترین بهانه دنبال ناراحتی بودم جسمم آرامش نداشت و خواب درستی هم نداشتم و توی زندگی این مسائل رو تجربه کردیم که نخندیدن از ته دل بود و نه گریه کردن و نه احساسی نسبت به برادر و خواهر خود داشتم و زمانی که من به کنگره اومدم در طول سفرم آرامشی را تجربه کردم که از آرامش زیادی بعضی وقتا میترسیدم که زمان تاریکیهای اعتیاد من آرامشی را تجربه نکردم
و بعضی وقتها اون حس تاریکی برای من نا آشناست و چیزی نیست جز آموزشهایی که در کنگره من یاد گرفتم به لطف خداوند و اگر سفرم تمام شده و دارم به تعادل میرسم اینها همش به لطف کنگره ۶۰ و آموزشهای کنگره ۶۰ میباشد و اگر الان آرامشی من در زندگیم دارم و تعادلی میتونم بین کار و زندگیم برقرار کنم
این ها همش از آموزشهای هست که در کنگره دیدم و نظم رو من در کنگره ۶۰ یاد گرفتم وقتی که جسم به تعادل برسه روان هم به تعادل میرسه و به تبع آن خلق و خو تغییر میکند و صورت مسئله اعتیاد در کنگره درمان میشود.
من با مصرف شیشه متاع خودم را در کمپ گذاشتم کنار اومدم بیرون و با تمام تاریکی ها مواجه شدم من بدون سلاح چه کار میتونستم بکنم همه تاریکیها به جای خودشون و من فکر میکردم هیچ وقت شیشه درمان نمیشود و هر ان جی او بتواند هر موادی را درمان بکند قطعاً شیشه را نمیتواند درمان بکند و من آمدم اینجا و درمان شدم و من باورم نمیشد که اون همه تخریب شیشه ۴۸ ساعت نخوابیدن ۷ روز غذا نخوردن و من اینها را تجربه کردم توی زندگیم که که در کنگره ۶۰ با پروسه درمانی که هست درمان اتفاق میافتد و به واسطه مواد خارجی که به بدن میرسوندیم سیستم افیونی بدن از کار میافتد و با درمان آن مجدد این سیستم راه اندازی میشود.
سپاس گذارم که به صحبت های من گوش دادید.
عکس و تایپ: مسافر سعید
تنظیم: همسفر ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
376