هفتمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی مسافر امین، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر محمد، با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» در ۶ مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان، امین هستم یک مسافر؛
در ابتدا از ایجنت محترم نمایندگی، آقای محمدجواد، مرزبانان عزیز، و راهنمای گرامیام، آقای داوود، تشکر میکنم که فرصت قرار گرفتن در این جایگاه آموزشی را در اختیارم قرار دادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
در خصوص دستور جلسهی این هفته و صورتمسئلهی اعتیاد باید بگویم: تا قبل از ورود به کنگره، هیچ درکی از این مفاهیم و حتی هیچ آگاهیای نسبت به اعتیاد نداشتم. با خودم تصور میکردم مواد مخدر را هر وقت که بخواهم مصرف میکنم و هر زمان که نخواهم، کنار میگذارم! اما زمانی که درگیر اعتیاد شدم، دیگر هیچ راهی برای مصرف نکردن نداشتم.
تعداد دفعاتی که تصمیم گرفتم مواد را ترک کنم و هیچگاه موفق نشدم، آنقدر زیاد است که نمیتوانم بشمارم. بارها به کمپهای ترک اعتیاد رفتم و سختیهای خماری و ترک را تحمل کردم، اما بلافاصله پس از خروج از کمپ، احساس میکردم چیزی را در زندگی گم کردهام؛ چیزی کم دارم. این احساس باعث میشد هر لحظهی زندگیام را با عذاب و حال بد پشت سر بگذارم. هیچکدام از ترکهایی که تجربه کردم پایدار نبود و هیچوقت نتوانستم بیشتر از سه روز دوام بیاورم و دوباره به مصرف مواد برنگردم.
سالها پیش، مصرف شیرهی تریاک بهصورت خوراکی داشتم. در آن سالها تصمیم به ترک گرفتم، اما زمانی که خودم را به کمپ معرفی کردم، به من گفتند باید مصرفم را از شیره به متادون تغییر دهم. وقتی مصرف متادون را شروع کردم، با خودم تصور میکردم مصرف شیره اشتباه بوده و تصمیم گرفتم در فاز مصرف متادون باقی بمانم. از اولین باری که متادون مصرف کردم تا روزی که دوباره تصمیم به ترک گرفتم، پنج سال گذشت. در روزهای آخر، روزانه تعداد زیادی قرص میخوردم! حتی کمپها هم حاضر نبودند مرا بپذیرند تا مصرف قرص را قطع کنم و اصطلاحاً ترک کنم.
در آن روزها، به این باور رسیده بودم که باید تا آخر عمر مواد و قرص مصرف کنم و هیچگاه نباید به زندگی سالم فکر کنم. تا اینکه پیام کنگره را از یکی از دوستانم دریافت کردم. وقتی او از کنگره برایم صحبت کرد، گفت: درمان اعتیاد در کنگره ۶۰، در عین ناباوری، بهصورت یک معجزه اتفاق میافتد. در حالیکه تمام علم پزشکی بشر در سراسر دنیا باور ندارد که اعتیاد درمانپذیر است، کنگره ۶۰ اعتیاد را درمان میکند.
روز اولی که وارد کنگره شدم، مشکلات شدید کبدی داشتم؛ بخشی از کبدم کاملاً از کار افتاده بود. مشکلات زیادی در زندگی داشتم و هیچ باوری به اینکه روزی دوباره حال خوش را تجربه کنم نداشتم. اما در کنگره به من گفته شد باید به مدت یازده ماه در سفر اول بمانم و از داروی OT در متد DST استفاده کنم تا به درمان برسم. من حس خوبی به این مسیر داشتم و حتی ترسی از خماری نداشتم. حرکت خود را با خواستهی قلبی و قوی آغاز کردم و روزبهروز حالم بهتر شد.
زمانی که داروی من کاهش مییافت، دوباره زنده شدن و احیا را روزبهروز تجربه میکردم. در همان اواسط سفر، میفهمیدم که در انتهای مسیر چه اتفاقات خوبی در انتظارم است. گاهی خماری و واکنشهای خفیف ناشی از قطع مصرف افراطی مواد را در خود حس میکردم، اما امید به روز رهایی، تحمل آن درد را نهتنها برایم آسان میکرد، بلکه از وجود آن درد که میدانستم نشانهی رشد و تغییر مثبت است، لذت میبردم. امروز رهایی و زندگی سالم را تجربه میکنم. بابت این اتفاقات هزاران بار شاکر خداوند هستم و از راهنمای عزیزم تشکر میکنم. امیدوارم همهی سفر اولیها رهایی را تجربه کنند.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همهی شما سپاسگزارم.

نگارنده و ویراستار: مسافر مهدی لژیون۶
عکاس: مسافر عارف لژیون ۱۶
تنظیم: مسافر مهدی لژیون۶
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
978