به نام نامی قدرت مطلق که خداوند خود محبت و عشق است. خدا را شاکر و سپاسگزارم که بهترین مسیر برای آموزش و یادگیری علم و دانش کنگره را در زندگیم قرار داد تا هر روزی که میگذرد با تمرین و تکرار بیشتری برای بالا بردن نقطه تحمل و خوب اندیشیدن بیاموزم و یاد بگیرم تا با آرامش و با وجود سختیهای مسیر، سفر خود را با اراده قوی و موفقیت طی کنم. خدا را شکر که آقای مهندس صورت مسئله اعتیاد را حل کردند تا مسافران و همچنین همسفران به حال خوش و آرامش برسند؛ چراکه اگر ما برای هر مشکلی که با آن مواجه میشویم ابتدا بایستی راهحل یا همان صورت مسئله را پیدا کنیم و نکته مهمی که باید همیشه بهخاطر داشته باشیم این است که صورت مسئله فقط مختص اعتیاد نیست.
اگر بیشتر دقت و توجه به موضوع و مشکل پیش آمده داشته باشیم، میبینیم که پاسخ هر مسئلهای در صورت مسئله آن نهفته است و میتوان با تمرکز بیشتر درک موضوع برایمان آسانتر شود، بنابراین قبل از اینکه وارد کنگره شوم به هر دری زده بودیم که مسافرم بتواند به زندگی دوباره برگردد؛ اما غافل از اینکه ما با در بسته روبهرو میشدیم و احساس میکردیم که تمامی درهای دنیا به روی ما بسته شده است و با هر باری که بیشتر تلاش و پافشاری میکردیم تا راه چارهای برای درمان اعتیاد بیابیم بیشتر شکست میخوردیم و ناامیدتر میشدیم؛ اما زمانی به نقطهای رسیدیم که مسافرم دیگر حال خوبی نداشت و کاملاً درماندهتر شده بود. در صورتیکه همیشه به خداوند امیدوار بودیم و خداوند را بهترین دوست خود میدانستیم و ایمان قلبی قوی داشتیم که یک روزی اعتیاد مسافرم درمان خواهد شد.
تا اینکه خداوند بهترین مسیر زندگی را سر راه ما قرار داد و مسافرم توانست به کنگره بیاید و سفر خود را برای یک زندگی جدید شروع کند. آشنایی ما با کنگره از طریق یکی از دوستان قدیمی مسافرم بود که کنگره۶۰ را به ایشان معرفی کرد؛ اما ما اوایل فکر میکردیم که اینهم مثل راههایی است که قبلاً امتحان کرده بودیم و نتیجهای نگرفته بودیم و فکر میکردیم که مثل قبل باز هم به در بسته برخورد خواهیم کرد و باور اینکه در این مکان به درمان میرسیم برایمان سخت بود. بنابراین مسافرم به تنهایی وارد کنگره شد، ولی همسفر نداشت؛ اما با وارد شدن مسافرم به کنگره۶۰ من آرامش و آسایش را در وجود او احساس میکردم و تغییرات را در مسافرم به عینه میدیدم ولی بنا به دلایلی مسافرم یک بار برگشت خورد.
اما من امیدم را از دست ندادم انگار که آن امید در دل ما جوانه زده بود و بعد از مدتی من و مسافرم با همدیگر وارد کنگره شدیم و وقتی که من برای اولین بار وارد این مکان شدم با دیدن اعضاء کنگره۶۰ که بدون هیچ چشمداشتی با عشق و محبت در کنار هم به همنوعان خود یاری میرسانند سرشار از انرژی شدم و از همان ابتدای ورودم به کنگره با جانودل صحبتها و مشارکتهای دوستان را میشنیدم و از آنها انرژی خاصی دریافت میکردم. امیدوارم که بتوانم همسفر خوبی باشم و در کنار مسافرم بتوانم این مسیر را به خوبی طی کنم. در آخر خدا را شکر میکنم که لیاقت همسفر بودن را به من عطا کرد تا انسان بودن و انسانیت را با تمام وجودم درک کنم و از خدا سپاسگزارم که فرشتهای همچون آقای مهندس را سر راه تکتک ما قرار داد.
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوازدهم)
نویسنده: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوازدهم)
عکاس: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر عفت رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
245