خیلی وقت بود که درگیر اعتیاد شده بودم

دل نوشته مسافر محمد حسن رهجوی راهنمای محترم مسافر ابراهیم از لژیون پنجم نمایندگی فردوسی مشهد در مورد دستور جلسه "صورت مسئله اعتیاد"

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، با بیش از ۱۹ سال تخریب وارد کنگره شدم،آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک شیره متادون ،مدت ۱۰ماه و ۲۳ روز سفر کردم،  به روش دی اس تی ،داروی درمان شربت اوتی، به راهنمایی استاد عزیزم آقا ابراهیم از لژیون پنجم شعبه فردوسی، ورزش در کنگره شنا دارت ،رهایی به لطف دستان پر مهر آقای مهندس و یاری شما دوستان ۳ماه است که آزاد و رها هستم.

خیلی وقت بود که درگیر اعتیاد شده بودم دیگر مثل اوایل مصرف مواد به من لذت نمی‌داد، دیگر این‌جوری نبود که هر وقت دلم خواست مواد مصرف کنم، باید هرروز قبل از اینکه بخواهم به سرکار بروم مواد را مصرف می‌کردم، فرمانروای من مواد شده بود، همیشه باید همراهم بود تا خیالم راحت باشد، دیگر چهره‌ام تغییر کرده بود، لاغر شده بودم، زیر چشمانم گود افتاده بود، نگاه دیگران اذیتم می‌کرد، گوشه‌گیر شده بودم، من که عاشق شلوغی بودم دیگر حوصله خودم را هم نداشتم. آری من معتاد شده بودم. باورش سخت بود که اسمم معتاد باشد، ولی این اتفاق افتاده بود.

ازآنجایی‌که منیت من را به این روز انداخته بود، فکر می‌کردم هر وقت اراده کنم می‌توانم مواد را کنار بگذارم، برای همین تصمیم به ترک کردن گرفتم چندین راه را امتحان کردم، ولی جوابی نگرفتم حتی به کمپ هم رفتم ولی فایده‌ای نداشت. فهمیدم اراده به‌تنهایی فایده‌ای ندارد، کم‌کم داشتم باور می‌کردم به این‌که اعتیاد درمانی ندارد.
تا این‌که شنیدم باجناقم جایی رفته است بدون اینکه خماری و دردی بکشد توانسته مواد را کنار بگذارد از طریق ایشان با کنگره آشنا شدم و سفر خودم را شروع کردم، اوایل به همین‌جا هم باور نداشتم ولی رفته‌رفته فهمیدم غیر از جسم باید ذهن و روانم هم درمان شود.
وقتی فهمیدم فردی به نام مهندس دژاکام توانسته صورت‌مسئله اعتیاد را تشخیص دهد و راه درمانی برای آن پیدا کند و اول خودش را درمان کند و بعد آن را در اختیار افرادی مثل من قرار بدهد به بزرگی و عشق و محبتی که درون مهندس بود پی بردم و تمام عمر قدردان این حرکت عظیم و بزرگ او هستم.

ممنون از توجهتان به حرف‌هایم.

ارسال خبر:مسافر فرهاد لژیون پنجم