English Version
This Site Is Available In English

خوشبخت‌ترین انسانها ‌

خوشبخت‌ترین انسانها ‌

سومین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ ، نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی راهنمای محترم مسافر اسکندر، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه« صورت مسئله اعتیاد »  روز یکشنبه 6 مهرماه ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از ایجنت محترم شعبه، گروه مرزبانی و نگهبان جلسه نهایت تشکر و قدردانی را دارم که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم و آموزش بگیرم.
خداوند را بابت این روز قشنگ شکر می‌کنم. وقتی وارد شعبه دکتر علیرضا می‌شوم خیلی انرژی و آموزش می‌گیرم. اینجا دوستان زیادی دارم. آقا حامد و آقا مهدی ایجنت محترم شعبه. خدا این صندلی‌ها را از ما نگیرد. تشکر می‌کنم از آقا سعید نگهبان جلسه که از ما دعوت گرفتند‌که به این شعبه بیایم. در مورد دستور جلسه و صورت مسئله اعتیاد اولین دستور جلسه که مصادف با ماه مهر و ماه بازگشایی مدارس شده است و آقای مهندس می‌خواهد با این کارش نشان دهد‌که ما هم جزء یک سیستم آموزشی هستیم.
شخصی که مدرک ابتدایی دارد و در کنگره به مدارک دیپلم و لیسانس و فوق لیسانس رسیده است. چیزی در مورد دستور جلسه طی ۱۶سالی که در کنگره‌ هستم این را بیان می کنم و چیز دیگری بلد نیستم. صورت مسئله اعتیاد تنها چیزی بود که در کنگره همه گیر شد و دلیل اینکه معتاد شدیم و اینکه درمان بشویم چیست.

این سیستم ایکسی که در کنگره ما می‌شناسیم مجموعه نورون‌ها و نورتراسپیترها‌ و ناقل‌های عصبی و تمام اینها در بدن انسان کارهایی دارند که انسان را از سلامتی خارج می‌کند و به همین چیزها هم نیاز پیدا می‌کنند تا درمان شوند. چیزی که در این مدت به دل من نشسته است و شاید شما هم تجربه کرده باشید که عزيزان چیزی که کنگره در سطح جهانی بنا نهاده است بهانه آن درمان اعتیاد است. خیلی دوست داشتم شعبه مشهد بروم و ببینم چطوری است و یکی از راهنماها می‌گفت که یک راهنما به نام اسکندر بیان نمودند که خوشبخت‌ترین انسانها افرادی هستند که در کنگره هستند. این مثال را من همیشه می‌گویم و به آن ایمان دارم و آدمهای خوشبخت بیرون از کنگره وجود ندارند.
خوشبختی اولین چیزی است که در کنگره فقط وجود دارد و جای دیگری دنبال آن نگردید. در کجا می‌توانید ایمان مثل ایمان بچه‌های کنگره پیدا کنید. می‌بینید که وقتی پله عوض می‌کنید تا یک مدت کوتاه حالتان بد می‌شود و کمی بی‌خواب می‌شوید ولی همین ایمانش است که اجازه نمی‌دهد هیچ خطایی کند. تنها چیزی که من را در کنگره پای بند نمود کلمه عدالت است. تا قبل از ورود به کنگره با این کلمه عدالت مشکل داشتم. بیرون از کنگره به جز اینکه به خودمان ضربه زده‌ایم به هیچ شخص دیگری ضربه نزده‌ایم.

خیلی افراد هستند که در سطح استانها و شهرها اعتیاد دارند. پس چرا عده انگشت شماری به کنگره می‌آیند دلیل آن چیست؟ در این منطقه زیباشهر و مبارکه همین تعداد مصرف کننده وجود دارند. افراد معتاد هست ولی چرا آنها نمی‌‌آیند. این عدالت به آنها اجازه نمی‌دهد. بدهی دارند و خواسته هم ندارند. اگر خواسته داشته باشند خداوند اذنش را حتما صادر می‌کند. من در شهرکرد بودم به ابهر برای جلسات کنگره می‌رفتم. یازده نفر رهجو در ابهر بود. من سه سال در آن شعبه بودم یه آقایی خانه‌اش کنار کنگره بود و اعتیاد هم بیچاره‌اش کرده بود‌ یک روز به او گفتم نمي‌داني اينجا چه خبر است؟ گفت تالار است؟ گفتم مگر صدای ساز و آواز می‌شنوی؟ اینجا کنگره۶۰ است در اینجا اعتیاد را درمان می‌کنند. گفت باشه. با خودم گفتم ببین عدالت چه‌کار می‌کند؟ من را از شهرکرد کشانده اینجا ولی این آدم خانه‌اش به کنگره چسبیده ولی نمی‌آید.
کنگره آمده که ما را به خوشبختی برساند نیامده که فقط اعتیاد را از ما جدا کند، آمده که ما را به خوشبختی برساند و وای به حال کسانی که بیایند و این صندلی را ترک کنند و وای بحال کسانی که ناسپاسی کنند. خداوند می‌گوید شاید یک روزی شیطان به بهشت راه پیدا کند چون خداوند بخشنده است ولی یک قوم را راه نمی‌دهند و آن قوم ناسپاسان هستند. به چه دلیل ما به اعتیاد رو آوردیم؟ دلیل این که به اعتیاد رو آوردیم مورفین بود ولی به کنگره آمدیم و این سیستم آنچنان به حرکت در آمد که الان به جای مورفین انکفالین که هر واحدش به اندازه دویست برابر مورفین حالت نئشگی داره به صورت طبیعی در بدن ما تولید می‌شود. فقط می‌خوام بگویم که این صندلی را ترک نکنید.
خداوند به همه اجازه ورود به کنگره را نمی‌دهد. زمانی که من به کنگره آمدم شربت OT نبود و ما تریاک را وزن می‌کردیم و بر حسب دستورات راهنما می‌خوردیم و تا امروز هیچ چیز نتوانسته خیال ما را مکدر کند. رشد و ترقی و پیشرفت ما و بچه‌های کنگره است. مقدس‌تر از ایمانی که بچه‌های کنگره دارند هیچ جای دنیا گیر نمی‌آید. یک نفر که به کنگره بیاید سه نسل به خوشبختی می‌رسند. من خودم دو نسل را دیدم و مطمئنم نسل سوم هم خوشبخت است. من امروز وارد ۱۶سالگی‌ام در کنگره شدم. ما بدون هیچ مزدی خدمت می‌کنیم و همین باعث می‌شود جایگاه ما متزلزل نشود. به بچه‌ها گفتم منتطر بودید دو هفته تعطیلی شروع شود اما دو روز مانده به پایان تعطیلات منتظر بودم به کنگره بیایم چون دیدم حالم دارد دگرگون می‌شود، وحشت کردم ولی اولین روزی که رفتیم کنگره پایم که رسید دم در کنگره انگار همه حال بدی‌ها تمام شد.

تایپ: مسافر حسین و همسفر پیمان
عکس: مسافر مهدی
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد


 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .