English Version
This Site Is Available In English

گفتگو با پهلوان محترم احسان نگهبان لژیون سردار نمایندگی ارم

گفتگو با پهلوان محترم احسان نگهبان لژیون سردار نمایندگی ارم

علم فقط دانستن نیست! به علم عمل کردن، علم است! اگر همه بدانند و کاری نکنند، چه تفاوت دارد که اصلاً ندانند! و همانطور که عرض شد هر ذره اش حکایتی است، باید آموخت و عمل کرد و آموزش داد.

"سردار"

گفتگو با پهلوان احسان نگهبان لژیون سردار نمایندگی ارم

 لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.

سلام دوستان احسان هستم یک مسافر
سوء مصرف ۱۵ سال، آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک، روش درمان DST، داروی درمان شربت اپیوم، به راهنمایی راهنمای خوبم آقا منوچهر، ده ماه و دو روز سفر کردم رشته ورزشی والیبال، هم‌اکنون یک سال و هفت ماه است که آزاد و رها هستم.

می‌گویند در کنگره، خدمت است که انسان‌ها را انتخاب می‌کند. به نظر شما چه شد که نگهبان لژیون سردار شدید؟

در حقیقت خودم را در حدی نمی‌دانم که بخواهم به کسی نصیحت یا سفارشی بکنم، اما واقعیت این است که ورودم به لژیون سردار با اولین حضور و مشارکتم در شعبه البرز آغاز شد. آن روز به پیشنهاد راهنمای خوبم برای نخستین بار دستم را بالا بردم و در لژیون مشارکت کردم. همان لحظه حس عجیبی در وجودم شکل گرفت و حال درونم دگرگون شد.

می‌دانم دلیلش چه بود؛ چون لژیون سردار یک لژیون متفاوت با دریافت‌های متفاوت است و تأثیر شگرفی بر من گذاشت. مشارکت در آن جلسه باعث شد ترس و دلهره‌ام کاملاً از بین برود و علاقه خاصی به این لژیون پیدا کنم. یادم هست استاد جلسه آقای صامت بودند و به من فرصت اولین مشارکت را دادند. بعد از صحبت، حس و حال عجیبی را تجربه کردم.

در گذشته هم در زمان مصرف، به خیلی از دوستان و آشنایان کمک مالی می‌کردم، اما معمولاً نتیجه‌اش از بین رفتن دوستی‌ها و ایجاد دلخوری می‌شد. اما در لژیون سردار، حتی با پرداخت مبلغی ناچیز، حس و حال بسیار خوبی داشتم و خوشحال بودم. احساس می‌کردم با یک کمک کوچک، چیزهای بسیار بزرگی به دست آورده‌ام.

در ابتدا دلیل این حس را نمی‌دانستم، اما بعدها با مشورت راهنماها و افراد باتجربه شعبه متوجه شدم که آموزش‌ها و دریافت‌های لژیون سردار با هر جای دیگری متفاوت است. در گذشته بخشش‌هایم با توقع جبران همراه بود، اما اینجا آموختم که خدمت و کمک کردن نباید همراه با انتظار بازگشت باشد.

به همین دلیل علاقه‌مند شدم که حتماً در این لژیون شرکت کنم و خودم تجربه کسب کنم. حضور مستمر در لژیون سردار باعث شد عشق و علاقه‌ام بیشتر شود و پیوسته با شور و شوق در جلسات حاضر باشم.

بعد از انتقال به شعبه تازه‌تأسیس ارم، درست چند هفته پس از شروع فعالیت، جشن گلریزان برگزار شد. در دل بی‌تاب بودم که در این جشن شرکت کنم. ابتدا قصد اعلام پهلوانی نداشتم، اما نیرویی در درونم می‌گفت: می‌توانی پهلوان باشی. همیشه خودم را مدیون کنگره ۶۰ و لژیون سردار می‌دانستم. در روز گلریزان با اعتمادبه‌نفس اعلام پهلوانی کردم و جزو اولین نفراتی بودم که در لژیون سردار ارم این کار را انجام داد.

هرچند اوضاع مالی خوبی نداشتم و تازه در ابتدای سفر بودم و یک شغل جدید را شروع کرده بودم، اما دل به دریا زدم و به ندای دلم پاسخ مثبت دادم. خدا را شکر پس از این تصمیم، خدمت نگهبانی لژیون سردار نصیبم شد. باور دارم این انتخاب خواست قلبی من و هدیه خداوند بود و همیشه بابت آن شاکرم.

برای کسانی که بر سر دو راهی بخشش از مال خود قرار دارند، چه پیامی دارید؟

به نظر من در نهاد همه انسان‌ها صفت بخشش وجود دارد، اما باید آن را بیدار کنیم. گاهی لازم است از طریق جرقه‌ای که دیگران، خصوصاً راهنماها و افراد باتجربه کنگره، در وجود ما ایجاد می‌کنند، این صفت بیدار شود.

الگوی اصلی همه ما آقای مهندس هستند که با بخشش و گذشت بزرگ خود، درس بزرگی به ما داده‌اند. من با ورود به این خدمت توانستم بسیاری از گره‌های مالی زندگی‌ام را باز کنم؛ کاری که در گذشته هیچ‌گاه نتوانسته بودم انجام بدهم.

کنگره به من آموخت تا زمانی‌که از چیزی نگذری، چیز بزرگ‌تری به دست نمی‌آوری. این گذشت باعث شد به خانواده‌ام توجه بیشتری داشته باشم و هزینه‌ها و خرج‌های غیرضروری برایم آسان‌تر کنار گذاشته شود. بسیاری از مشکلات مالی و فکری‌ام به راحتی برطرف شد و آرامش بیشتری پیدا کردم.

ابتدا تصورم این بود که خداوند چندین برابر از همان مال را به زندگی‌ام بازمی‌گرداند، اما بعدها فهمیدم برگشت این خدمت فقط مالی نیست، بلکه خداوند چیزهای بسیار باارزش‌تری به من عطا کرده است.

از ایجنت محترم شعبه ارم، آقای احمد، هم تشکر می‌کنم که این مسئولیت ارزشمند را به من سپردند.

 چرا می‌گویند کسانی که بیشتر نیاز دارند و یا مشکل مالی دارند باید بیشتر در لژیون سردار شرکت کنند؟

زیرا اصل مهم در این خدمت، مبلغ یا جایگاه نیست؛ چه سردار، چه دنور و چه پهلوان. آنچه اهمیت دارد، گذشتن از توان و امکاناتی است که در اختیار داریم. همین گذشت باعث می‌شود بسیاری از مشکلات مالی و درگیری‌های ذهنی برطرف شود و آرامش بیشتری در زندگی ایجاد گردد.

 آقای مهندس فرموده‌اند که یکی از بالاترین خدمت‌ها در کنگره ۶۰، خدمت مالی و یا عضویت در لژیون سردار می‌باشد. تعبیر شما چیست؟

آقای مهندس همیشه فرموده‌اند برای ایجاد و راه‌اندازی یک NGO یا مرکز درمان قطعی اعتیاد مانند کنگره ۶۰، سه عامل اصلی لازم است که یکی از آن‌ها مسئله مالی است. به نظر من این یکی از بزرگ‌ترین حرکات انسان‌دوستانه و خداپسندانه است که خداوند سریعاً پاداش آن را در همین دنیا به انسان خواهد داد.

آیا به نظر شما جایگاه‌های لژیون سردار از نظر معنوی تفاوت دارند؟

به نظر من همه جایگاه‌ها برابرند، مگر اینکه فردی تمام توان خود را نگذارد. کسی که با ۶ میلیون وارد سردار می‌شود و با سختی این مبلغ را جور کرده، ممکن است جایگاه معنوی بالاتری نسبت به پهلوانی داشته باشد که با راحتی و بدون دغدغه کمک می‌کند.

مهندس همیشه تأکید کرده‌اند که حساب به دینار است و بخشش به خروار. همین سخنان انگیزه و اعتماد مرا بیشتر کرد تا محکم‌تر در این مسیر گام بردارم.

لژیون سردار در زندگی شخصی شما چه تأثیری گذاشته است؟

اعلام پهلوانی، در مقابل چیزی که کنگره به من داد ـ یعنی سلامتی جسم و روح خودم و خانواده‌ام ـ بسیار ناچیز بود. این خدمت باعث شد زندگی‌ام چندین برابر برکت پیدا کند. خدا را شکر تا امروز از نظر مالی دچار مشکل نشده‌ام و هر روز کسب‌وکار و درآمدم بهتر از روز قبل است.

بزرگ‌ترین آموزشی که از لژیون سردار گرفتید چه بوده است؟

بزرگ‌ترین آموزش من این است که بخشش واقعی از طرف کنگره به من بوده است. کنگره، جان، مال، خانواده و آرامشم را به من بازگرداند. تا زنده هستم این لطف بزرگ را فراموش نخواهم کرد.


 روزی که خدمت مهندس رسیدید و درخواست اجازه پهلوانی داشتید، چه حسی داشتید؟

وقتی خدمت آقای مهندس رسیدم و ایشان دستشان را روی شانه‌ام گذاشتند، احساس کردم تمام بدنم گرم شد. همان‌جا رهایی کامل را در وجودم احساس کردم؛ رهایی‌ای که با هیچ حسی قابل مقایسه نیست.

آرزوی من این است که روزی بتوانم خدمت‌های بزرگ‌تر و اثرگذارتر در کنگره و برای هم‌نوعانم انجام بدهم. همه این حس و حال را مدیون راهنمای خوبم، آقا منوچهر، هستم که با وجود مشکلات مالی، همیشه در خدمت مالی و لژیون سردار الگوی بزرگی برایم بوده‌اند.

 حرف آخر

در پایان می‌خواهم بگویم خانواده، فرزندان و آرامشی که امروز دارم، همه را مدیون کنگره ۶۰ و مهندس حسین دژاکام هستم. این حقیقتی است که هرگز فراموش نخواهم کرد. از خداوند هزاران بار شاکرم و امیدوارم همه مصرف‌کنندگان راه کنگره ۶۰ را پیدا کنند و به سلامتی کامل برسند.

 از زحمات سایت شعبه ارم و آقای حسین زاهدی بابت این مصاحبه تشکر می‌کنم

عکس: مرزبان خبری

مصاحبه، تنظیم و بارگزاری: مسافر حسین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .