English Version
This Site Is Available In English

دلنوشته

دلنوشته

به نام قدرت مطلق الله

برداشت مسافر حسین  از سی دی "عشق "

بیشترین چیزی که در هستی راجع به آن صحبت شده، عشق و محبت است.

و همه درگیر همین عشق و محبت هستند.
که مایه حیات می‌باشد،  نمی‌توان گفت که عشق چیست؟؛
در کل انسانی را فرض کنید که در حال یخ زدن است و آن گرمایی که به او می‌رسد چه حسی به او می‌دهد؟
آن گرما به انسان حیات می‌دهد پس آن حس کردن نوعی عشق است.
در وادی چهاردهم گفتیم که عشق بر سه پایه سایه، جاذبه و حس بنا شده است.
هم عشق خاص داریم و هم عشق عام .
عشق فقط شامل انسان‌ها نمی‌باشد.
سایه، باید چیزی وجود داشته باشد تا بتوان عاشق آن شد، حال می‌تواند در صور پنهان باشد و یا در صور آشکار.
در مورد خداوند می‌توانیم قدرتش را ببینیم، ابتدا باید بدانیم خداوند کیست تا ببینیم هست یا نه و آفریده‌هایش را ستایش کنیم و فقط می‌توانیم آن را حس کنیم .
وقتی سایه ای وجود دارد دو خاصیت دارد: یک گیرندگی و یک فرستندگی .
یعنی امواج را دریافت کند، مانند گلی که نور خورشید را دریافت می‌کند و فرستندگی آن زیبایی و بوی آن است .
اما امروز فقط همه تمرکزشان روی سایه شده و توجه روی پیکره .
به جاذبه و حس توجهی ندارند.
فردی را داریم که پر از ضد ارزش است او چگونه پیامی می‌تواند بدهد جز پیام نفرت و کینه این دیگر عشق را از بین می‌برد و طلبکار است که چرا من را دوست ندارند او حسش خراب شده است.
حال  شخصی که چیزهای مثبت‌ها را نگاه می‌کند درستکار و صادق است ، محبت دارد، انسان‌ها را به خوبی دعوت می‌کند همه جذب او می‌شوند، چون حس او خوب است.
در عشق و محبت حس و جاذبه بسیار مهم است.
دنیا همه‌اش داد و ستد است؛ ولی خوش به حال آن کسی که می‌بخشد وانتظاربرگشت ندارد، بی دریغ مانند الله.
بیان در جاذبه و حس چقدر تاثیر دارد ؟ فردی را در نظر بگیرید در سخن گفتن بدترین الفاظ را به کار می‌برد همه چیز را خراب می‌کند و انتظار دارد فقط با یک ببخشید درست شود .
کار ما این است که سه اصل عشق را پالایش کنیم آن موقع می‌توانیم عشق را درک کنیم و در فردوس قرار بگیریم و همه را دوست داشته باشیم.
وقتی من از ناراحتی دیگران ناراحت نیستم و از خوشحالی دیگران خوشحال نمی‌شوم هنوز نتوانسته‌ام مفهوم عشق را دریافت کنم .
در هستی هر چیزی بر مبنای فرمان خودش در حال حرکت است.
عشق و محبت آنقدر بزرگ است که هزار سال به دنبال هم می‌آییم و تمام سختی‌ها را تحمل می‌کنیم. تا ذره‌ای از این عشق را به دیگران برسانیم .مانند خدمتی که در کنگره با محبت انجام می‌دهیم . برای همین است که گروه گروه تعداد زیادتر می‌شود .
چون هدفمان خدمت به دیگران است .
ما در دنیا مالک هیچ چیزی نیستیم، تنها چیزی که برای ما ماندگار است همان گرمای عشق و دوست داشتن است.
خداوند هر آنچه را که آفریده اگر در حرکت و راه درست باشد لحظه به لحظه قدم‌هایش را به گلستان تبدیل می‌کند. و به او آرامش می‌دهد منتظر نمی‌ماند کسی او را تایید کند و برای او تاریکی بی معنا می‌شود.
وقتی کسی که عشق را درک کرد و در صراط مستقیم بود بزرگترین سرمایه‌اش محبت می‌شود و هرچه ببخشد، محبتش بیشتر می‌شود، آنگاه یعنی رسیدن به خداوند و توحید و یگانگی.
در پایان
عشق، قامتها را راست؛ اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتردر انسان، تقویت وانسان را خلاق به جهت تمامی علوم، آماده میگرداند.
(عقاب سفید)

تایپ و ویرایش: مسافر محمد

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .