برداشت از سیدی «عشق» آقای مهندس دژاکام
همهی جهان درگیر واژهای به نام عشق است؛ اما در حقیقت بسیاری از انسانها هنوز معنای واقعی عشق را نمیدانند. ما انسانها در طول زندگی همواره در جستوجوی عشق بودهایم و خواهیم بود. عشق مایهی حیات است، سرچشمهی بودن است و بهحق میتوان گفت که این واژه بیانگر هستی و جوهر وجود ماست. عشق به ما میآموزد چه بودهایم، چه هستیم و چه خواهیم شد. هزاران سال است که انسانها آمدهاند تا ذرهای از اقیانوس الهی را به دیگران منتقل کنند؛ و این، رسالت انسان است.
انسانی که همیشه طلبکار باشد، همهچیز را تیره و منفی میبیند و توان دیدن زیباییهای زندگی را از دست میدهد. در مقابل، انسان راستگو و صبور میتواند دیگران را به راستی، بردباری و درستی رهنمون شود. چنین فردی قدرشناسی میکند، میبخشد و در بخشش خود چشمداشت ندارد. عشق حقیقی یعنی بخشش بیمنت.
در عشق، «حس» و «جاذبه» نقشی بنیادین دارند. مهندس دژاکام به عنصر دیگری نیز اشاره میکنند: «سایه». سایه یعنی چیزی یا کسی که به آن دل بستهایم و دوستش داریم؛ اما باید مراقب باشیم این دلبستگیها ما را از مسیر درست منحرف نکند. مراقبت از سایه در حقیقت همان مراقبت از خود است: ورزش کردن، آراستگی، توجه به سلامتی و بهداشت جسم و روان. همچنین سخن گفتن ما نیز در ایجاد حس و جاذبه مؤثر است؛ گاه با کلامی ناآگاهانه روح دیگران را میآزریم.
برای درک عشق و محبت، باید بر سه عنصر «سایه»، «حس» و «جاذبه» کار کنیم. حضور عشق در زندگی همچون قدم زدن در بهشت است؛ اما کافی است کسی سخنی برخلاف میل ما بگوید تا کینه به دل بگیریم. رسیدن به نقطهی تکامل یعنی انسان را شناختن؛ یعنی وقتی کسی سخنی میگوید، بدانیم شاید رنجها و مشکلاتی بر دوش دارد و وظیفهی ما درک کردن اوست، نه قضاوت کردن.
ما میتوانیم خداوند را حس کنیم و شکرگزار نعمتهای او باشیم. عشقی که بیچشمداشت باشد و به دیگران یاری برساند، عشق واقعی است. نمونهی این عشق را میتوان در کنگرهی ۶۰ یافت؛ جایی که راهنماها با عشق و بدون هیچ چشمداشتی خدمت میکنند و تنها برای کمک به دیگران قدم در این مسیر میگذارند. هدف نهایی انسان چیزی جز خدمت و یاری به دیگران نیست. خوشا به حال کسی که میبخشد بیآنکه در پی بازپس گرفتن باشد.
کنگرهی ۶۰ خود عشق است؛ عشقی بیچشمداشت که حتی به کسانی دست یاری داد که خانوادههایشان آنها را طرد کرده بودند. کنگره با آغوشی باز آنان را پذیرفت و با علمی همراه با محبت، آرامش و درمان را به آنان هدیه کرد.
در نهایت، آنچه برای ما در دنیا و آخرت باقی میماند همین عشق و محبت است؛ تنها سرمایهای که واقعاً به ما تعلق دارد و همواره با ما خواهد بود.
با سپاس از راهنمای عزیزم، آقا حمیدرضا
به قلم: مسافر عباس – ل۱۷
تایپ:مسافر مسعود
تنظیم:مسافر مسعود
- تعداد بازدید از این مطلب :
3866