جلسه دوم از دوره چهل و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ستارخان به استادی دیده بان محترم مسافر رضا ترابخانی و نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر پدرام با دستور جلسه " صورت مسئله اعتیاد" شنبه 5 مهر ۱۴۰۴ رأس ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
.jpeg)
خوشحالم امروز در خدمت شما عزیزان هستم به مناسبت جشن بیستمین سال رهایی مجید عزیز. از نمایندگی ستارخان نمایندگیهای دیگری هم به وجود آمد و همچنین راهنمایان زیادی به کنگره معرفی شدند که نشاندهنده همدلی و همکاری بین اعضای نمایندگی میباشد. ما در کنگره توانستیم اعتیاد را بشناسیم، خودمان را بشناسیم تا بتوانیم تفکراتمان را تغییر دهیم و عمل عظیمی را انجام دهیم وگرنه هیچکدام بهتنهایی از پس هیچ یک برنمیآمدیم. اگر الآن در کنگره حضور داریم و از عملی که انجام میدهیم رضایت داریم و حالمان نسبت به شرایط بیرون خوب است به علت شناختی است که از خودمان پیداکردهایم. در صورتمسئله اعتیاد تا جسم را نشناسیم و خودمان را نشناسیم درمانی صورت نمیگیرد.
.jpeg)
اولین کاری که به ما در کنگره میگویند انجام دهیم منظم کردن وعدههای مصرفی مان است تا جسممان اوضاع بهتری پیدا کند. در ادامه نیز راجع به روان و جهانبینی صحبت میشود تا روی باورهایمان کارکنیم و تفکراتمان را تغییر دهیم. باید اقرار کنیم بسیار خوشبخت هستیم که هر هفته از آموزشهای ناب کنگره و جناب مهندس استفاده میکنیم و امیدوارم همگی در کنار هم بتوانیم خودمان را بشناسیم تا با خدمتگزار بودن آشنا شویم و بتوانیم در انجام خدمت با باز کردن گره دیگران، گره خودمان نیز باز شود؛ امروز جشن بیستمین سال رهایی مجید باغستانی نیز میباشد. مجید رهجوی مستقیم من نبود و در سفر اول در خدمت آقای هنربخش سفر کرد. مجید مسیر بسیار پرفراز و نشیبی را طی کرد تا به این جایگاه رسید چون 1 روز رهایی تفکری میخواهد که دیگر در 1 سال رهایی جواب نمیدهد و باید هرسالی که میگذرد تفکرات شما نیز به نسبت رهاییتان رشد کند تا درجا نزنید.
همانگونه که شرایط و قوانین کنگره ایجاب میکند یک راهنما پس از مدتی باید لژیون خود را تحویل دهد ولی این به معنای خداحافظی نیست و در صورت تمایل مسئولیت جدیدی به او داده میشود. مجید عزیز هم در قسمت ورزشی فعالیت میکند و برنامهریزی و انجام جام سردار و عقاب طلایی کار سختی است که مجید بهخوبی از عهده آن برآمده است. جاری بودن رمزی است که باعث شده مجید سالیان سال در کنگره حضورداشته باشد و خدمت کند. بازهم تبریک میگویم به مجید عزیز و خانواده محترمشان و برایش آرزوی موفقیت میکنم. ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
در ادامه جشن بیستمین سال رهایی راهنمای محترم مسافر مجید برگزار گردید:
.jpeg)
اعلام سفر مسافر: آخرین آنتی ایکس مصرفی اوپیوم، به راهنمایی راهنمای محترم جناب آقای ترابخانی، حدودا یازده ماه سفر کردم، با داروی اوپیوم، آزادی بیست سال و چند روز، در ادامه سفر نیکوتین داشتم به مدت سیزده ماه، رهایی سیزده سال، ورزش در کنگره فوتبال.
آرزوی مسافر: آرزو دارم، آرامشی که همیشه در درون راهنمایم میبینم را به دست آورم.
خلاصه سخنان مسافر مجید:

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. سلام دوستان مجید هستم یک مسافر. از همه شما دوستان تشکر می کنم چرا که آنچه که لیاقت خودتان بود در مورد من به کاربردید و امیدوارم لیاقت این محبت های شما را داشته باشم. من سال 1383 با علاقه ای که به ورزش داشتم و با صرافت شرکت در تیم های ورزشی کنگره 60 واردکنگره شدم با این آرزو که خدایا اگر می شود من یک روز مصرف نکنم و از زندگی ام لذت ببرم. من وقتی به پارک طالقانی برای ورزش مراجعه کردم با خودم می گفتم. مگر می شود که اینها همگی مصرف کننده باشند و همانجا با خودم عهد بستم که اگر به درجه راهنمایی رسیدم بتوانم محبتم رابه دیگران ادا کنم و اینها ممکن نمی شد مگر درکنگره 60. من 20 سال به پارک طالقانی آمدم و سعی داشتم که مبادا غیبت داشته باشم زیرا حضور در پارک طالقانی باعث حال خوب خودم می شد و برای خودم خوب بود. باید از همسفرخودمان هم تشکر کنیم زیرا زحمت اصلی را آنها تقبل می کنند. جناب آقای ترابخانی به من گفتند که رشته ای را انتخاب کن که در آن سر رشته داری و من هم فوتبال را انتخاب کردم. من در این 20 سال که به کنگره آمده ام همواره با عشق می آمدم و هر ظهر جمعه منتظر جمعه بعدی بودم تا به پارک برای ورزش بروم. ازهمه پیشکسوتان و همه دوستان سپاسگزارم و دست بوستان هستم. ممنونم که به صحبت های من گوش دادید.


تایپ: مسافر میلاد، مسافر حمیدرضا
عکس و بارگزاری: مسافر طاها
مرزبان خبری: مسافر ماهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
888