سیزدهمین جلسه از دوره نود کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی آکادمی با استادی راهنمای محترم مسافر پیمان، نگهبانی مسافرامیررضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "صورت مسئله اعتیاد" در ادامه تولد آزادمردی راهنمای محترم مسافر رضا در روز شنبه 5 مهر ماه 1404 ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان پیمان هستم یک مسافر. دستور جلسه امروز دو بخش میباشد، قسمت اول دستور جلسه هفتگی و بخش دوم تولد آزاد مردی راهنمای محترم مسافر رضا میباشد. شاکر وسپاسگزار خداوند هستم که یک بار دیگر توفیق شد تا خدمت کنم. با تشکر از گروه مرزبانی و ایجنت محترم شعبه که خدمت میکنند.
جناب مهندس این موضوع را مطرح کردند که درمان بجز قسمت جسم و روان در قسمت جهان بینی نیز صورت میگیرد. موضوع کتاب چهارده مقاله آقای مهندس در رابطه با صورت مسئله اعتیاد میباشد.
درابتدا جایگزینی داروی اوتی به جای مخدرهای بیرونی و سپس پارامتر زمان وآموزش جهان بینی در مورد صورت مسئله اعتیاد بیان میشود.
قبل از اینکه با کنگره آشنا شوم، راههای مختلفی را برای درمان امتحان کردم، با اینکه خواسته درمان را داشتم ولی هیچوقت موفق نشدم. به یاد دارم که یک هفتهای را در منزل ماندم تا بتوانم مواد مصرفی خود را ترک کنم ولی پس از یک هفته به جای اینکه سر کار بروم ابتدا به دنبال مواد رفتم و دوباره چرخه تکرار شد چون راه درمان و صورت مسئله برایم نامعلوم بود تا اینکه با کنگره آشنا شدم.
شخصی که به عنوان راهنمای تازه واردین به من مشاوره داد صورت مسئله اعتیاد را برایم روشن نمود و باید به روش دیاستی روند درمان را شروع میکردم، همانجا بود که نقطه تفکری در ذهنم روشن شد و باعث شد که قدم به قدم مراحل درمان را طی کنم.
جناب مهندس فرمودند که ما ابتدا برای درمان اعتیاد باید بدانیم که اعتیاد وصورت مسئله اعتیاد چیست؟ اگر این صورت مسئله روشن باشد نیمی از راه طی شده است. در کنگره این صورت مسئله کاملا مشخص شده است به همین دلیل بچههای کنگره به راحتی به درمان وحال خوب میرسند.
درمورد قسمت دوم دستورجلسه تولد آزاد مردی راهنمای محترم مسافر رضا باید عرض کنم، زمستان سال 1397 جشن آزاد مردی من در شعبه آکادمی بود که دیدم پسر جوانی وارد شد و در جشن شرکت کرد. ایشان از راهنمای من خوشش آماده بود و پس از پایان جشن به لژیون ما آمد ولی راهنمای من در شعبه دیگری لژیون داشتند.
جلسه بعد آقا رضا آمد و دنبال آقا نادر گشت وقتی متوجه شد که ایشان حضور ندارند به ناچار در لژیون من نشست. گرههای زیادی داشت و به واسطه تحصیلاتی که در رشته روانپزشکی داشت بسیار من را به چالش میکشید و مجبور بودم تحقیقات زیادی را انجام بدهم تا بتوانم سوالات را برطرف کنم.
سفر طولانی داشت، قدمها را بهدرستی برمیداشت و در انتها به خواسته خود که رهایی و حال خوب بود رسید. پس از پایان سفر اول دوره مرزبانی ساختمان سیمرغ را تجربه کرد و امروز هم در لژیون خودش مشغول خدمت است، برای او خیلی خوشحالم و امیدوارم در ادامه مسیر مانند گذشته ثابت قدم باشد. از اینکه به صحبت های من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم.
سخنان راهنمای محترم مسافر رضا و خواسته ایشان:

سلام دوستان رضا هستم مسافر، آرزو میکنم دانشگاه کنگره ۶۰هرچه سریع تر به بهربرداری برسد.
من در زمان دو سال مصرف، هر آنچه که در زندگی بهدست آورده بودم را از دست دادم.
در سفر اول به واسطه نقض فرمانی که انجام میدادم گرههای بزرگی در زندگیام ایجاد شده بود و خودم را در جهنم حس میکردم.
همیشه دنبال راهی بودم تا از این جهنم خارج شوم وقتی که در داخل مشکلات هستم صورت مسئله برای من حل نشده است و زمانی که از آن گذر میکنیم متوجه میشویم.
درون ما بیت حشرات است که با سوختن به نور میرسیم.

فکر میکنم که این سوختن و این مسیر از قبل مشخص گردیده است که دود این سوختنها به چشم خانوادهام رفت. اواخر مصرف بعد از هر بار مصرف کوکائین صورتم پر از خون میشد و این صحنه را اطرافیانم میدیدند که برایم عذابآور بود. کنگره جای عجیبی است و معمار بزرگی دارد. امیدوارم صفاتی را که دوستان در مشارکت خود در مورد من بیان کردند، روزی به آن برسم.
از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید از همه شما سپاسگزارم.
سخنان راهنمای محترم همسفر پروین:
سلام دوستان پروین هستم همسفر. هر رودی که از جایی بیرون میآید، سعی میکند به قلوه سنگ ها بخورد تا مسیرش را هموار کند، راه سخت است ولی در ادامه به بهر ملحق میشود. من هم این تولد را در راس به جناب مهندس و به آقا رضا و راهنمای محترم آقا پیمان و عزیزانی که امروز در این جشن حضور دارید تبریک عرض میکنم، وقتی قرار باشد قالب فولادی شود باید خیلی کارها انجام شود، در سفر اول به موقع در جلسات حضور داشتن، سی دی نوشتن، دارو را به موقع خوردن، خدمت کردن باعث میشود قالب این چنین تحویل کنگره شود. خانم مهین همسفر آقا رضا بسیار صبور بودند حتی یک بار از آقا رضا ابراز دلخوری نکردند و من این روز را به ایشان تبریک عرض میکنم و ممنونم از اینکه به صحبت های من گوش کردید.
سخنان همسفر مهین:
سلام دوستان مهین هستم یک همسفر. من هم خسته نباشید عرض میکنم به همه خدمتگزاران کنگره، مخصوصا به راهنمای مسافرم، شما خیلی زحمت پسر من کشیدید من هیچوقت راجب آقا رضا به شما راهنمای محترم زنگ نزدم ولی شماره شما را در موبایلم، مرد بزرگوار ذخیره کردم چرا که تغییرات را در رضا میدیدم.
من رضا را بدون سایه پدر بزرگ کردم ولی خداوند مردی را سر راه او قرار داد تا چیزهایی که من جا گذاشته بودم، او به رضا آموزش دهد و جای خالی پدر را پر کند. همیشه به پسرم میگفتم بخاطر غروری که داشتی اگر راهنمای تو شخص دیگری بود هرگز رها نمی شدی.
چقدر خوشحال هستم که همه عزیزان در مشارکت ها از پسر من خوب گفتند تمام خستگی از تنم بیرون رفت، آرزو میکنم تمام سفر اولی ها به رهایی و حال خوب برسند و هرکس با هر آرزویی در اینجا آمده، برآورده شود. در آخر امیدوارم خدا کمکم کند با بتوانم در کنگره خدمتگزار باشم. از اینکه به صحبت های من گوش دادید از شما سپاسگزارم.
تایپ و بارگذاری خبر: مسافر جلال لژیون هجدهم، مسافر فرزاد لژیون چهارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
225