آنچه درباره اعتیاد و مواد مخدر میدانستیم، خلاصه میشد در اینکه اگر فردی به مواد مخدر اعتیاد پیدا کند، راه برگشتی برای او وجود ندارد. اعتیاد به عنوان یک بیماری لاعلاج و پیشرونده شناخته میشود و تعداد کمی از افراد میتوانند پس از گذراندن دوره کمپ اجباری یا سمزدایی، این عادت را کنار بگذارند یا به اصطلاح ترک کنند. اصولاً در باور من، یک مصرفکننده اگر یک جو اراده و غیرت داشت، مواد مخدر را ترک میکرد. این باورهای غلط ناشی از عدم آگاهی و دانایی ما درباره اصل مسئله اعتیاد که همان صورتمسئله اعتیاد است.
در کنگره۶۰ آموزش داده میشود که هر مسئله یک صورت دارد و تا زمانیکه صورت آن دیده نشود، قابل حل نخواهد بود. در مورد اعتیاد هم به همین شکل است؛ تا زمانیکه ندانیم اعتیاد چیست، نمیتوانیم درباره ماهیت آن یا حتی درباره یک فرد مصرفکننده قضاوت کنیم. در سال ۱۳۷۸ آقای مهندس حسین دژاکام پس از گذراندن ۱۷ سال مصرف مواد مخدر، متد بینظیر DST را ابداع کردند و در اولین کنگره سراسری پزشکی راهکارهای اعتیاد، مقالهای تحت عنوان صورتمسئله اعتیاد ارائه دادند که مورد پذیرش قرار گرفت و جهان را متحول کرد.
این مقاله عنوان میکند که اعتیاد یک بیماری جسمی نیست که تنها با قطع مصرف مواد قابل درمان باشد و هیچگاه بازگشتی نداشته باشد. اعتیاد پس از تأثیر بر جسم، به افکار و اندیشههای فرد نفوذ میکند؛ حتی فکر فرد را نیز افیونی میکند؛ بهطوریکه فرد تنها به خود و مصرف مواد فکر میکند. این مسئله نه به خاطر خودخواهی او، بلکه به دلیل وابستگی و نیاز بدن او به مواد اتفاق میافتد؛ بنابراین مشخص شد که جسم و روان فرد تحت تأثیر مواد مخدر از تعادل خارج شدهاند و باید درمان شوند. درمان چنین افرادی به اراده و غیرت نیاز ندارد؛ بلکه مستلزم رعایت یک سری قوانین و مقررات است که در کنگره۶۰ توسط آقای مهندس پایهگذاری شدهاست.
درمان در کنگره۶۰ با روش DST و داروی شفابخش OT به صورت تدریجی و در پلههای ۲۱ روزه با در نظر گرفتن پارامتر زمان (۱۰ الی ۱۱ ماه) انجام میشود. مواد مصرفی اعم از هر نوع و میزان مصرف، حتی پس از سالها تخریب، به خوبی و راحتی از جسم فرد مصرفکننده خارج میشوند و درمان در قسمت جسم اتفاق میافتد. این مسئله ما را به این باور میرساند که اعتیاد، مسمومیت مزمن نیست؛ بلکه جایگزینی مزمن است. تنها فرد مصرفکننده با مصرف مواد، سیستمهای تولیدکننده مواد شبه افیونی و ضد درد بدن خود را به مرور زمان از کار میاندازد و مواد مخدر بیرونی را جایگزین موادی میکند که به طور طبیعی توسط سیستمهای بدن تولید میشوند.
در متد DST این سیستمهای از کار افتاده بدن قابل بازسازی هستند؛ اما نه به صورت یکشبه یا یک روزه، بلکه با در نظر گرفتن قانون بینظیر زمان در طبیعت است. مسئله مهم پس از درمان جسم، مسئله روان و جهانبینی است که در کنگره۶۰ درمان در قسمت روان و جهانبینی با شرکت در کلاسهای آموزشی و نوشتن سیدیها کامل میشود. فرد مصرفکننده با گذراندن این دوران به درمان قطعی میرسد و هیچ بازگشتی ندارد. آقای مهندس پس از کشف و راهاندازی متد درمانی DST مصرفکنندگان را در گروههای مختلف قرار دادند تا با تفکیک آنها، راهحلهای درمانی پیشگیری، مهار و درمان را اجرا کنند.
گروه اول؛ شامل نامزدهای اعتیاد هستند که مصرف تفریحی مواد دارند و درمان آنها پیشگیری است. گروه دوم؛ افرادی هستند که از مصرف خود رضایت و خشنودی دارند و از آن لذت میبرند؛ راهکار درمانی برای آنها مهار است. گروه سوم؛ مصرفکنندگانی هستند که خواستار درمان میباشند و از اعتیاد خسته شدهاند که روش برای این گروه درمان است. آقای مهندس با گروهبندی مصرفکنندگان توانستند کنگره۶۰ را بیشتر و بهتر سازماندهی کنند. روش درمان اعتیاد با در نظر گرفتن صورتمسئله اعتیاد و بازدهی بالای آن در کنگره۶۰، نتیجه تلاشهای بیوقفه آقای مهندس برای خدمت به خلق بوده است؛ تلاشی که ایشان را به حد اعلای انسانیت رسانده و همچنان ادامه دارد.
نویسنده: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون سوم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
45