توضیح کامل صورتمسئله اعتیاد در مقالهای بیان شده که توسط آقای مهندس در اولین کنگره سراسری راهکارهای اعتیاد در سال ۱۳۷۸ نوشته و پذیرفته شده است. در این مقاله بررسی میشود، درمان یا ترک اعتیاد به مواد مخدر از نظر جسمی یا فیزیولوژی در کوتاهمدت در یک یا دو هفته امکانپذیر نیست و روشهای امروزی برای ترک اعتیاد که توسط پزشکان اجرا میشود صحیح نمیباشد؛ زیرا هنوز درمان به طور کامل انجام نشده است که با یک آزمایش صوری (آزمایش ادرار) بیمار را رها میکنند. جناب مهندس مقوله جسم و فیزیولوژی انسان را در دو بخش تحتعنوان عکسالعملها و اختلالات آشکار و اختلالات پنهان جسم انسان را موردبررسی قرار دادند.
عکسالعملهای آشکار که در صورت قطع ناگهانی مواد در جسم انسان ظاهر میشوند، مثل عرق کردن، پرش پا، عطسههای پیدرپی، بیخوابی، اسهال و استخواندرد یا سیمکشی بدن که در صورت استفاده نکردن از دارو بدن حداکثر پس از یک هفته رو به تعادل میرود و بعد از دو هفته به حداقل میرسند؛ ولی بازهم ادامه دارند. عکسالعملهای پنهان که بعد از عبور از مرحله اول خود را نشان میدهند، عبارتاند از افسردگی، گوشهگیری، تنبلی، عدم میل به زندگی، ناامیدی و کند ذهنی که این مشکلات هیچکدام در وهله اول منشأ روانی ندارند، ریشه وجود این اختلالات ضعیفشدن سیستم ضددرد بدن انسان یا عدم تولید و بازدهی نامناسب سیستمهای تولید کننده مواد شبهافیونی و شبهمورفینی جسم انسان است، برای معالجه باید کاری کرد که این سیستمها دوباره بهآرامی کار خود را شروع کنند.
در دنیای اعتیاد بیشترین توجه ما روی این بوده که ما میدانیم معتاد کیست؛ ولی به اعتیاد از جنبه علمی نگاه نشده و از جنبه خیر و شر نگاه شده است؛ چون اعتیاد با تخریب و ناهنجاری همراه بوده با تغییراتی که در جامعه ایجاد کرد، احساساتی را در انسانهای دیگر به وجود آورد و آنها تحتتأثیر همین احساسات منفی و تخریب شده از ناهنجاریهای اعتیاد با مسئله اعتیاد و معتاد روبهرو شدهاند.
صورتمسئله اعتیاد به زبانی ساده به این اشاره میکند که تخریب در کدام قسمت از بدن اتفاق افتاده است؛ مثلاً وقتی در یک خانه دیوار رطوبت دارد و میخواهیم رطوبت دیوار را برطرف کنیم، اول باید محل دقیق نشت آب یا ترکیدن لوله را مشخص کنیم و بدانیم تخریب از کدام قسمت بوده و سپس برای آن راهحل پیدا کنیم.
آقای مهندس دژاکام این مطلب را بیان کردند که در تمام بیماریها و مسائل پزشکی درمان بر اساس تشخیص قسمت آسیبدیده انجام میگیرد؛ ولی در اعتیاد به این صورت نبوده و هم اکنون هم اینگونه نیست؛ اگر امروز هم به روانپزشک مراجعه کنید و سؤال مطرح کنید که شما کجای یک معتاد را میخواهید درست کنید؟ پاسخ قانعکنندهای به شما نمیدهد؛ چون نمیداند که خرابی در کجا است؛ چون از بطن ماجرا خبر ندارند و میگویند اعتیاد یک رفتار ناهنجار و یک بیماری چندوجهی است و راهحل آن درمان علائم نشانهای است؛ یعنی شخص دارای یک بیماری است که آن را نمیشناسیم؛ ولی میدانیم که بیماری او باعث بیخوابی، شکم روی، اضطراب، فشارخون و... میشود و نمیدانیم که علت آن کجا است. این مقام علم پزشکی به درمان علائمی نشانهای اعتقاد دارد و میگوید برای درمان فشارخون، قرص فشار و برای بیخوابی قرص خواب و برای کمخونی قرص آهن و برای اضطراب هم داروی مختص به خود را میدهیم؛ ولی این روش درمان ناقص است و برای اعتیاد به کار برده شده؛ چون نمیدانستند کجای کار اشکال دارد؛ ولی کنگره۶۰ این نقطه اشکال را که بخش عظیمی از آن در جسم بود و دارای دوشاخه دیگر در بخشهای روان و جهانبینی بود را پیدا کرد، برای هر کدام از آنها یک پروتکل درمانی به وجود آورد، ما در جلسات و لژیونها حضور پیدا میکنیم، درمان شاخه روان این بیماری است و اینکه با متد DST درمان صورت میگیرد، درمان شاخه جسم است و در نهایت مشارکت، گوشدادن به سیدیها و سخنان استاد درمان در شاخه جهانبینی است، تمام این شاخهها بیماری اعتیاد را درمان کردهاند که در گذشته دارای شکل و صورتی ناقص بوده است.
برای ترمیم این سیستم با برنامهریزی صحیح میتوان طی مدتزمان ۱۱ ماه به ۹۰ درصد تعادل جسمی رسید با تعادل جسمی روان هم به تعادل میرسد و ۱۰ درصد باقیمانده در طولزمان با آموزش جهانبینی یا نگرش فرد نسبت به خودش و جهان پیرامونش حل میشود؛ ولی اگر مشکل جهانبینی حل نشود دوباره شخص به اعتیاد روی میآورد.
نویسنده و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) دبیر سایت
ویراستار: راهنما همسفر اسماء ( لژیون اول)
همسفران نمایندگی سیرجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
71