همسفر دلکش:
در ابتدا خداوند را شکر میکنم که این فرصت به من داده شد تا در مورد موضوع بسیار مهمی که در کنگره۶۰ مطرح شده است، یعنی «صورت مسئله اعتیاد»، مشارکت کنم.
ما در کنگره۶۰ یاد گرفتهایم که هیچ معضلی بدون شناخت ریشهها و صورت مسئلهاش قابل حل نیست. همانطور که یک معادله ریاضی بدون نوشتن صورت مسئله قابل حل نیست، اعتیاد هم یک معادله و بیماری پیچیده است که ابتدا باید صورت مسئلهی آن روشن شود.
جناب مهندس حسین دژاکام با طرح «صورت مسئله اعتیاد»، توانستند گره بزرگی از ابهام درمان اعتیاد در جهان را باز کنند و نشان دهند که چرا روشهای قبلی غالباً با شکست روبهرو میشد. پیش از کنگره۶۰، اعتیاد بیشتر به عنوان یک عادت بد، ضعف اراده یا بیماری صرفاً روانی شناخته میشد. به همین دلیل، درمانها بر پایهی زور، نصیحت، داروهای آرامبخش، ترکهای ناگهانی یا کمپها بنا شده بود؛ اما تجربه نشان داد که این نگاه ناقص بوده و نتیجهای جز بازگشت مکرر به مصرف مواد نداشته است.
صورت مسئله اعتیاد بیان میکند که اعتیاد در حقیقت بیماری «جسم، روان و جهانبینی» است.
از نظر جسمی: مصرف مواد مخدر باعث تخریب سیستمهای حیاتی بدن، به ویژه سیستم ایکس (نوروترانسمیترها، مخدرهای طبیعی بدن، هورمونها و ناقلهای عصبی) میشود. بدن انسان در حالت طبیعی مواد شبهافیونی تولید میکند که تعادل خواب، خلق و خو، درد و احساسات را تنظیم میکنند. اما وقتی مواد بیرونی وارد بدن میشوند، این سیستم تضعیف یا از کار افتاده و فرد بدون ماده مخدر دیگر نمیتواند به تعادل برسد.
از نظر روانی: اعتیاد موجب تخریب شدید تفکرات، احساسات و هیجانات میشود. فرد مصرفکننده به تدریج توانایی تشخیص خوب و بد یا قدرت تصمیمگیری سالم را از دست میدهد. اضطراب، افسردگی، پرخاشگری یا بیتفاوتی، همه از پیامدهای همین تخریب هستند.
از نظر جهانبینی: اعتیاد زاویه دید فرد به زندگی را تغییر میدهد. انسانی که باید در مسیر ارزشها حرکت کند، گرفتار ضد ارزشها میشود و باورهای غلط جایگزین باورهای درست میشوند. مصرفکننده به جایی میرسد که مواد را مهمتر از خانواده، کار، ایمان و حتی جان خود میبیند.
بنابراین، درمان اعتیاد نه با زور و نصیحت، نه با بستن فرد در کمپ و نه با داروهای مقطعی امکان پذیر است. همانطور که در صورتمسئله اعتیاد آمده است، تنها راهحل این است که سیستمهای تخریبشده بدن بهتدریج و طی زمان مشخص بازسازی شوند. این کار با متد DST و داروی OT (شربت تریاک) امکانپذیر است. در این روش، طی ۱۰ تا ۱۱ ماه، مقدار مصرف بهتدریج کاهش مییابد و بدن فرصت پیدا میکند تا دوباره مواد شبه افیونی طبیعی خود را تولید کند.
ویژگی مهم این روش آن است که نه تنها جسم به تعادل میرسد، بلکه در طول سفر اول و دوم، به روان و جهانبینی نیز پرداخته میشود. کلاسهای آموزشی، سیدیها، مشارکتها و حضور در لژیون کمک میکند که مسافر نه فقط مصرف را کنار بگذارد، بلکه به انسانی سالم، مفید و خدمتگزار تبدیل گردد.
به باور من، صورتمسئله اعتیاد یکی از بزرگترین دستاوردهای بشری در حوزه درمان اعتیاد است. زیرا تعریف دقیق مسئله، راهحل درست را نیز به همراه آورد و همین مسئله، کنگره۶۰ را از تمام مراکز دیگر متمایز کرده است.
در پایان میخواهم بگویم اگر صورتمسئله اعتیاد بهدرستی درک شود، نه تنها برای درمان اعتیاد کاربرد دارد، بلکه برای حل بسیاری از مشکلات انسانی در سایر حوزهها نیز الهامبخش است. چون ما یاد میگیریم که ابتدا باید حقیقت را بشناسیم، مسئله را درست تعریف کنیم و سپس به دنبال راهحل باشیم.
سپاسگزارم از جناب مهندس حسین دژاکام عزیز که این علم ارزشمند را در اختیار ما قرار دادند و از خداوند میخواهم همهی ما را در مسیر درست و ارزشمند نگه دارد.
همسفر طاهره:
این صورت جلسه میخواهد به ما بگوید قبل از هر درمان، باید صورت مسئله آن را بشناسیم. این اصل نه تنها در علم، بلکه در زندگی هم کاربرد دارد. همانطور که آقای مهندس دژاکام بارها گفتهاند: «تا صورت مسئلهای را درست نشناسیم، نمیتوانیم راهحل درستی برای آن پیدا کنیم».
اگر ندانیم دقیقاً با چه چیزی روبهرو هستیم، هر اقدامی ممکن است بینتیجه یا حتی مضر باشد. در مورد اعتیاد، سالها تصور اشتباه وجود داشت اینکه اعتیاد فقط مصرف مواد است یا نشانهای از ضعف اراده فرد مصرف کننده است. اما وقتی صورت مسئلهی واقعی آن یعنی اعتیاد یک بیماری با سه ضلع جسم، روان و جهانبینی است، تازه مسیر درمان واقعی آغاز شد. این شناخت، پایهی تمام آموزشها و درمانها در کنگره۶۰ است.
وقتی فردی درگیر اعتیاد میشود، فقط رفتار او تغییر نمیکند، بلکه ساختار فیزیولوژیک بدنش نیز دچار اختلال میشود. مصرف مداوم مواد مخدر، سیستم عصبی و حتی عملکرد ژنها را تحت تأثیر قرار میدهد. اما نکتهای که سالها نادیده گرفته شده، این است که اعتیاد «مسمومیت مزمن» نیست. مواد مخدر، برخلاف تصور رایج، سم نیستند؛ بلکه مواد شبهمخدر طبیعی هستند که بدن انسان نیز به طور طبیعی آنها را تولید میکند. به همین دلیل، روشهای ترک ناگهانی و غیر اصولی که بر پایهی سمزدایی بنا شده بودند، نه تنها مؤثر نبودند، بلکه مضر هم بودند.
در کنگره ۶۰، با شناخت دقیق صورت مسئله و استفاده از روش DST و داروی OT، درمانی تدریجی و علمی ارائه شده که به بدن اجازه میدهد خودش را بازسازی کند، ژنها به تعادل برسند و سیستمهای حیاتی دوباره تنظیم شوند. به نظر من این دستور جلسه یکی از عمیقترین و اثرگذارترین دستور جلسهها در کنگره ۶۰ است، چون میتواند نه تنها آگاهی بدهد، بلکه امید و انگیزه هم منتقل کند.
امروز دربارهی بیماریای مشارکت میکنم که سالها است زندگی میلیونها انسان را تحت تأثیر قرار داده است. اعتیاد فقط مصرف مواد نیست یک سقوط تدریجی در جسم، روان و جهانبینی است. من سالها فکر میکردم اعتیاد به معنی بیاراده بودن یا ضعف شخصیت است. اما وقتی وارد کنگره ۶۰ شدم، فهمیدم چقدر اشتباه میکردم. در کنگره یاد گرفتم که اعتیاد یک بیماری با پیچیدگیهای زیاد است. تا زمانی که هر سه ضلع درمان نشود، رهایی واقعی اتفاق نمیافتد. روش DST و داروی OT فقط ابزار درمان نیستند، بلکه پلی بین تاریکی و روشنایی، بین ناامیدی و امید هستند.
من به عنوان یک همسفر، شاهد بودم که چطور یک مصرفکننده که روزی درگیر تاریکی بود، با آموزش، نظم، عشق و خدمت تبدیل به انسانی سالم و متعهد شد. دیدم که چطور جلسات، مشارکتها و آموزشها مثل چراغی در دل شب مسیر را روشن کردند. امروز، افتخار میکنم که در کنار همسرم، به عنوان مرزبان، در مسیر خدمت قدم برمیداریم. ما نه تنها برای درمان خودمان تلاش میکنیم، بلکه برای ساختن جامعهای سالمتر، آگاهتر و مهربانتر هم مسئولیم.
اعتیاد پایان زندگی نیست، بلکه میتواند نقطهی شروع برای تولدی دوباره باشد. اگر راه را بشناسیم، اگر آموزش ببینیم، اگر خدمت کنیم، میتوانیم از دل تاریکی، نور بسازیم.
همسفر زهرا:
وقتی صحبت از صورتمسئلهی اعتیاد به میان میآید، ناخودآگاه به این فکر میکنم که اولین مسئلهای که کنگره۶۰ و جناب مهندس حسین دژاکام برای همگان روشن کردند، همین مسئلهی اعتیاد بود؛ مسئلهای که به لطف آقای مهندس حسین دژاکام چندین سال است پرده از آن برداشته شده است.
چرا بیرون از کنگره۶۰ درمان درستی برای اعتیاد وجود ندارد؟ زیرا هنوز نتوانستهاند تعریف درستی از اعتیاد ارائه دهند. در حقیقت، اعتیاد ناشناخته باقی مانده و بدون درمان واقعی است، چرا که مبدأ، مقصد و هدف در این مسیر مشخص نشده است.
در حالی که سازمان بهداشت جهانی، اعتیاد را «مسمومیت مزمن» میداند، جناب مهندس حسین دژاکام تعریف درست و کاملی ارائه دادند و فرمودند: «اعتیاد جایگزینی مزمن است.» یعنی مواد مخدر بیرونی جایگزین مواد شبهافیونی درونی بدن شدهاند و این امر تخریبهای زیادی در سیستمهای بدن ایجاد میکند. اگر شخص مصرفکننده بخواهد درمان شود، باید ابتدا سیستم تولیدکنندهی مخدرهای طبیعی بدن (سیستم ایکس) راهاندازی گردد و در کنار آن، جسم، روان و جهانبینی فرد نیز به تعادل برسد.
مسئلهای که آقای مهندس حسین دژاکام همواره بر آن تأکید دارند این است که دقیقاً باید همان قسمتی که آسیب دیده درمان شود. در حالی که در بیرون از کنگره۶۰ هنوز تعریف مشخصی از اعتیاد ارائه نشده است، پس چگونه میتوانند درمان درستی پیدا کنند یا بدانند کدام قسمت آسیب دیده و نیاز به بازسازی دارد؟ در نتیجه، داروهای متنوعی به فرد داده میشود که نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه مشکلات دیگری نیز برای او به وجود میآورد و درد و رنج بیشتری به زندگی او اضافه میشود.
آقای مهندس حسین دژاکام در یکی از سخنان خود میفرمایند: «درد و رنج بشر از جهل و نادانی او نیست، بلکه از دانشهایی است که هنوز کشف نشده است.»
خدا را شکر میکنم که در عصری زندگی میکنم که انسان بزرگی همچون جناب مهندس حسین دژاکام حضور دارند. همچنین شاکر خداوند هستم که به من اذن ورود به کنگره داده شد و لیاقت این حضور را پیدا کردم. پیش از کنگره فکر میکردم انسانی که مصرفکننده است، انسانی بیاراده و خودخواه است که به خاطر خوشی خود حاضر نیست مواد را کنار بگذارد. اما پس از آموزشهایی که در کنگره۶۰ گرفتم و با متد DST آشنا شدم، دریافتم که مهمترین مسئله در درمان اعتیاد، سیستم ایکس یا همان سیستم تولیدکنندهی مخدرهای طبیعی بدن است. در این مسیر باید جسم، روان و جهانبینی همزمان و در کنار یکدیگر به تعادل برسند.
همسفر فاطمه:
صورتمسئلهی اعتیاد سالها و قرنها بدون راه درمان باقی مانده بود. افرادی که دچار اعتیاد بودند، هر زمان اقدام به ترک یا درمان میکردند، پس از مدتی دوباره به مصرف بازمیگشتند؛ زیرا مبدأ این بیماری مشخص نشده بود. اعتیاد بیماریای بود که غیرقابل درمان تلقی میشد و متأسفانه این باور غلط هنوز هم در بسیاری از ذهنها وجود دارد.
جناب مهندس حسین دژاکام با تلاشها و تحقیقات گستردهای که انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که سیستم تولیدکنندهی مواد شبهافیونی و مخدرهای طبیعی بدن دچار اختلال شده و کار خود را بهدرستی انجام نمیدهد. فرد مصرفکنندهی مواد مخدر، با وارد کردن مخدر بیرونی به بدن، این سیستم را از کار میاندازد و زمانی که مصرف را قطع کند، سیستم بدن از تعادل خارج میشود. در نتیجه جسم مصرفکننده دچار مشکلاتی مانند پرش پا، عطسه، تعریق، آبریزش بینی و… میشود که اینها عکسالعملهای پنهان بدن هستند.
ریشهی این اختلالات در ضعف سیستم ضد درد بدن و عدم تولید یا بازدهی مناسب سیستم تولید کنندهی مواد شبهافیونی و شبهمورفینی انسان نهفته است. عکسالعملهای آشکار به مرور از بین میروند، اما نقطهی کور درمانهای نافرجام تاکنون، همین عکسالعملهای پنهان بودهاند؛ واکنشهایی مانند ناامیدی، افسردگی، گوشهگیری و کمحوصلگی که روان یا مجموعهی صور پنهان را از تعادل خارج میکنند.
از سوی دیگر تفکرات مصرفکننده نیز دچار تغییر میشود، بهگونهای که تصور میکند زندگی بدون مواد هیچ لذتی ندارد و او قادر به پذیرش هیچ مسئولیتی در زندگی خویش نیست.
به یاری خداوند، آقای مهندس حسین دژاکام صورتمسئلهی اعتیاد را حل کردند و موفق به کشف روشی برای درمان این بیماری شدند. این روش در کنگره۶۰ DST نام دارد و بنیانگذار آن، جناب آقای مهندس حسین دژاکام هستند.
از دیدگاه کنگره۶۰، مصرفکنندهی مواد مخدر بیمار است، نه مجرم؛ و وقتی بیمار باشد، قطعاً قابل درمان است. در متد DST، جسم باید با داروی درمان، یعنی شربت OT طی مدت یازده ماه و با حضور در کارگاههای آموزشی برای تقویت جهانبینی، بهتدریج بازسازی شود و به تعادل برسد. در این صورت، شخص مصرفکننده برای همیشه درمان میشود و میتواند زندگی عادی و سالم خود را ادامه دهد.
سپاس فراوان از فرشتهی نجات، جناب مهندس حسین دژاکام، که به واسطهی تلاشهای ایشان هزاران نفر درمان شدند و در کنار خانوادههایشان به زندگی سالم بازگشتند.
نویسندگان: همسفر دلکش راهنما ویلیام
همسفر طاهره مرزبان خبری
همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوم)
همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوم)
رابط لژیون: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر ترانه (لژیون سوم) نگهبانسایت
همسفران نمایندگی اِرم کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
116