English Version
This Site Is Available In English

نمایی که سایت و فضای مجازی کنگره60 به بیرون ارائه می‌دهد، حتما باید نمایی واقعی باشد.(نمایندگی ارغوان تهران)

 نمایی که سایت و فضای مجازی کنگره60 به بیرون ارائه می‌دهد، حتما باید نمایی واقعی باشد.(نمایندگی ارغوان تهران)

یازدهمین جلسه از دورهٔ شصت و نهم سری کارگاه‌های آموزشی - خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی ارغوان تهران، با استادی راهنما مسافر هاله، نگهبانی مسافر عاطفه و دبیری مسافر لیلا، با دستور جلسهٔ «از سایت، فضای مجازی و هوش مصنوعی در کنگره ۶۰ چگونه استفاده می‌کنم؟»، روز یکشنبه ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۳:۴۵ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان، هاله هستم، یک مسافر.

خدا را شاکر هستم که به همراه لژیون شماره ۱۹ خدمتگزار هستیم. دستور جلسه امروز در مورد؛ سایت، فضای مجازی و هوش مصنوعی و نحوه استفاده از آن‌ها در کنگره است. در ادامه تولد یک سال رهایی خانم فائزه را در کنار یکدیگر جشن خواهیم گرفت.در مورد دستور جلسه هفتگی؛ چیزی که به نظر من می‌رسد این است که باید به آن از زاویه‌ای دقیق نگاه کنیم. ما در کنگره یک خط و حرکت درونی داریم و یک حرکت بیرونی. وقتی به یک دایره نگاه می‌کنیم، دایره یک مرکز دارد و یک‌سری شعاع‌های درونی و بیرونی و آن شعاع‌ها یا دایره‌های کوچک‌تر که به مرکز نزدیک‌تر هستند، درون دایره قرار دارند. همچنین یک محیط و یک‌سری دایره‌های دورتر داریم که در فضای بیرونی قرار گرفته‌اند.

سایت کنگره ۶۰ و فضای اینستاگرام کنگره ۶۰ جزو فضای بیرونی هستند. فضای بیرونی برای من مانند ویترین یک مغازه است. وقتی می‌خواهم از جایی کالا یا خدماتی تهیه کنم، آن نمایی که مغازه دارد باعث می‌شود جذب شوم و داخل بروم یا اعتمادم برای دریافت کالا و خدمات جلب شود.ما در کنگره یک‌سری خدمات به مصرف‌کننده و خانواده او ارائه می‌کنیم، بنابراین لازم است نمایی که سایت کنگره60 به بیرون ارائه می‌دهد، نمایی واقعی باشد تا بتوانیم آنچه در کنگره هست را عرضه کنیم.

خیلی از افرادی که به لژیون می‌آیند و وارد کنگره می‌شوند، از طریق اینستاگرام با کنگره آشنا شده‌اند. برخی دیگر نیز با جست‌وجو در گوگل برای اولین‌بار با بخش خانم‌های مسافر روبه‌رو شده‌اند. در گذشته، بخشی در سایت کنگره با عنوان «خانم‌های مسافر» وجود نداشت و فکر می‌کنم حدود سال‌های ۹۶ و ۹۷ بود که ما مجبور بودیم آدرس وبلاگ خانم‌های مسافر کنگره را به‌صورت دستی تایپ کنیم. حتی چون ارتباط لژیون‌ها در فضای مجازی برقرار نبود، باید آدرس را برای هم می‌نوشتیم و اگر یک حرف را اشتباه می‌نوشتیم، نمی‌توانستیم وارد وبلاگ شویم. اما امروز سایت کنگره ۶۰ و بخش خانم‌های مسافر به‌راحتی در دسترس همه قرار دارد و می‌توانیم وارد آن شویم.

در مورد ساختار سایت کنگره، لازم است بدانیم که یک سایت فارسی‌زبان و یک سایت انگلیسی‌زبان داریم. برای ایجاد سایت انگلیسی‌زبان و اپلیکیشن کنگره ۶۰، مجموعه‌ای از سی‌دی‌ها و وادی‌ها به زبان انگلیسی و با صدای مهندس دژاکام تهیه شده که در این زمینه از هوش مصنوعی استفاده شده است.

هوش مصنوعی توانسته سرعت این کار را افزایش دهد و انجام آن را راحت‌تر کند. ما بارها از آقای مهندس شنیده‌ایم که باید از هوش مصنوعی استفاده کنیم. درحالی‌که بسیاری معتقد بودند این تکنولوژی غلط است و می‌خواهد جای انسان را بگیرد. آقای مهندس گفتند؛ مقاومت و گارد خود را در برابر آن کنار بگذارید. البته ایشان تأکید کردند که؛ پیام‌های هوش مصنوعی وحی منزل نیست و نباید صددرصد به آن اعتماد کرد، زیرا درصدی خطا دارد و باید باز هم جست‌وجو کرد.

در مورد خدمتگزاران سایت باید بگویم که سایت فارسی ایجنت و مرزبان دارد، اما در سایت انگلیسی هنوز به طور رسمی ایجنت و مرزبان نداریم. بااین‌حال چند نفر در هر دو بخش مشغول خدمت هستند. در اینستاگرام، خانم شانی دژاکام و در بخش سایت آقای حامد رحمتی ایجنت هستند و در سال‌های اخیر اطلاعات بیشتری در اینستاگرام منتشر شده است. همچنین آمار رهایی‌ها در شعب مختلف در صفحه اینستاگرام درج می‌شود و لایوهایی نیز از این طریق پخش می‌گردد.

در کنگره خانم‌های مسافر، اسیستانت سایت خانم فاطمه همسفر هستند که مدت‌هاست در این قسمت خدمت می‌کنند. از دیگر خدمتگزاران می‌توان به خانم خاطره، خانم فائزه و خانم الهام راهنمای ویلیام و بسیاری دیگر اشاره کرد که پشت‌صحنه فعالیت‌های مجازی را انجام می‌دهند. عکاسان ما که در رویدادهای مربوط به خانم‌های مسافر عکس‌برداری می‌کنند نیز زحمت زیادی می‌کشند. خانم مژگان از جمله افرادی هستند که عکاسی انجام می‌دهند. بسیاری دیگر هم پس از خروج از کنگره، در منزل همچنان مشغول خدمت هستند؛ پشت کامپیوتر یا لپ‌تاپ متن‌ها و عکس‌ها را ادیت کرده و مطالب را ویرایش می‌کنند تا در فضای مجازی کنگره قرار گیرد.

مطلب دیگری که می‌خواهم بگویم این است که روز چهارشنبه آقای مهندس اعلام کردند که؛ خانم مونا به‌عنوان دیده‌بان خانم‌های مسافر در قسمت دیده‌بانی کل کنگره ۶۰ انتخاب شدند. این موضوع را به خانم مونا و همچنین به همه خانم‌های مسافر تبریک می‌گویم.

قبل از این اتفاق، نیازمند حرکت مستمر و تلاش فراوان خانم‌های مسافر بودیم تا آقای مهندس این اجازه را بدهند که یک خانم به‌عنوان یکی از اعضای کنگره ۶۰ وارد بخش دیده‌بانی شود و نماینده همه ما باشد. خوشبختانه، ارتباطی که خانم مونا از طریق این جایگاه با بخش‌های مختلف مانند امتحانات، شهرستان‌ها و بازگشایی شعب برقرار کردند، بسیار موفقیت‌آمیز بوده است.

سخنان استاد در خصوص یک سال رهایی مسافر فائزه:

خانم فائزه ورودش به کنگره همراه با پسر کوچکش بود که در سرما و گرما او را همراهی می‌کرد و از راه دور می‌آمد. ساعت‌ها در مترو و ماشین می‌گذراند تا بتواند خودش را به کنگره برساند. از جایی در سفر بیدار شد و خوشبختانه به دلیل وجود یک مسافر دیگر در خانه و ایمانی که نسبت به کنگره داشت، هیچ‌گاه کم نیاورد و خسته نشد؛ همیشه خودش را رساند و آمد.

فائزه با مشکلاتی که در انتهای سفر برایش پیش آمد، اگر فرد دیگری بود، شاید جا می‌زد، اما پیوند او با کنگره همواره برقرار ماند. حتی زمانی که لاله کرج تأسیس شد و می‌توانست به آنجا برود، باز هم خود را نگه داشت تا آن بندها محکم‌تر شود و بعد بتواند به‌عنوان یک خدمتگزار واقعی در لاله کرج فعالیت کند.

در سال‌هایی که در سفر اول بود، در هر دو سال سردار شد و ان‌شاءالله بتواند به جایگاه راهنمایی برسد. مشکلات جسمی مانند ضعف چشم و تیروئید داشت، اما با ایمانی که داشت حتی گفت: می‌خواهم قرص تیروئیدم را کم کنم یا نخورم. به او گفتم فعلاً باید دارو را مصرف کند. باوجود علاقه فراوان، در پایان درمانش گفتم؛ حالا می‌توانی تیروئیدت را چک کنی و به پزشک مراجعه کرد و دکتر به او گفت دیگر مشکل تیروئید نداری و می‌توانی دارو را قطع کنی. اما باز هم گوش‌به‌فرمان بود و من یادآوری کردم که در کنگره قطع ناگهانی دارو نداریم و باید به‌تدریج انجام شود. در پنج پله دارو را تیپر کرد و امروز سلامت و سالم است.این موفقیت را به خودش، پسرش و همسرش که امروز حضور ندارد، تبریک می‌گویم و امیدوارم در نمایندگی لاله کرج شاهد باشیم که او به جایگاه راهنمایی برسد.

پیام تولد

خانم فائزه؛
با حرکت مستمر خود ثابت نمودید انسان می‌تواند مالک جسم و جان خودش باشد و در زمرهٔ نیروهای الهی قرار بگیرد، یکمین سال پر برکت...
یک سال رهایی‌تان پر شگون باد

اعلام سفر:

نام راهنما: خانم هاله - آنتی ایکس مصرفی: شیره و تریاک - مدت سفر: ۱۱ ماه و ۷ روز - روش درمان: DST- داروی درمان: OT- مدت رهایی: یک سال و دو ماه و ۲۶ روز-

صحبت‌های مسافر فائزه:

سلام دوستان، فائزه هستم یک مسافر.

اول‌ازهمه خدا را شاکرم که اکنون در این جایگاه حضور دارم. از جناب مهندس و خانم آنی بزرگوار تشکر می‌کنم. همچنین از خانم هاله عزیزم سپاسگزارم که زندگی دوباره‌ام را مدیون ایشان هستم. از خانم مونا و خانم زهرا نیز بسیار متشکرم. همچنین از مرزبانان عزیز قدردانی می‌کنم که با نهایت تلاش و کوشش شرایط رهایی ما مسافران را فراهم می‌کنند.

از همسر عزیزم نیز سپاسگزارم که همیشه در کنارم بودند و مرا حمایت کردند، اما امروز به دلیل شرایط کاری امکان حضور نداشتند. از همسفر کوچکم، آقا آریا، نیز تشکر می‌کنم و امیدوارم اگر در حق او کوتاهی کرده‌ام، مرا ببخشد.

امروز در مورد قبل از سفرم می‌خواهم بگویم. اصلاً حال روحی و جسمی خوبی نداشتم. به دلیل مصرف هفته‌ای دو تا سه مرتبه، خود را مصرف‌کننده نمی‌پنداشتم، اما همیشه حالم بد بود تا اینکه از طریق مشورت با یکی از اقوام، همسرم با کنگره ۶۰ آشنا شد و به لطف خداوند اذن ورود من به کنگره صادر شد.ابتدا در بخش همسفران سفر می‌کردم. به امید رسیدن به حال خوش، ۴۰ سی‌دی را نوشتم. وقتی با کتاب ۶۰ درجه آشنا شدم، تمام زندگی‌ام از نظرم گذشت و روزنه‌ای از نوردیدم و دریافتم که باید سفر کنم تابه‌حال خوش برسم. موضوع را با همسرم در میان گذاشتم و ایشان از من حمایت کردند.

بیماری‌های زیادی داشتم؛ از تیروئید پرکار گرفته تا مشکلات چشمی. شماره چشم‌هایم روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شد. خشکی چشم، افسردگی شدید، تنگی نفس و پنیک‌های عصبی خیلی شدید را تجربه می‌کردم؛ اما به لطف خداوند، راهنمایی‌های خانم هاله و کمک پزشکانی که مراجعه می‌کردم، بهبود یافتم. در عین باور، برایم غیرقابل‌باور بود که مشکلاتم به‌مرور برطرف می‌شد.

من به مشکلات جدیدی برخورد کردم؛ اما باوجود داشتن یک فرزند و تمام مسائل، به سفرم ادامه دادم و هرطور که بود، سفرم را به پایان رساندم و به رهایی رسیدم و بعد از رهایی؛ خدا را شکر حس و حالم بسیار بهتر شده است. نمی‌دانم چگونه بیان کنم، اما همه چیز به خود انسان برمی‌گردد. وقتی حس‌ها پالایش می‌شوند و از اعتیاد بیرون می‌آیی، محبت و عشق را به‌خوبی احساس می‌کنی.

این را برای تازه‌واردین می‌گویم تا بدانند این اتفاق می‌افتد و راه درستی را انتخاب کرده‌اند. یادم می‌آید روزهایی که عزیزان برای رهایی یا جشن تولد یک‌سالگی می‌آمدند، جمله‌ای را تکرار می‌کردند: «همه چیزم را از کنگره ۶۰ دارم.» آن زمان نمی‌فهمیدم چه می‌گویند، اما امروز من نیز آن را درک می‌کنم و با تک‌تک سلول‌های بدنم احساس می‌کنم که هرچه دارم و هستم را مدیون کنگره می‌دانم.

امیدوارم بتوانم تا زمانی که زنده‌ام و توان در بدن دارم، در کنگره ۶۰ خدمت کنم. در پایان، بار دیگر از جناب مهندس و همسر بزرگوارشان، خانم آنی، تشکر می‌کنم و امیدوارم همواره سربلند و سرزنده باشند.
از اینکه به صحبت‌های من گوش سپردید، متشکرم.

خواسته‌ها:
خواستهٔ اول: در شهرستان خودمان، سنقر، یک ساختمان خریداری کنم و برای خانم‌های مسافر کنگره ۶۰ تأسیس شود.
خواستهٔ دوم: را نیز در دل نگاه می‌دارم.

ویرایش؛ مسافر الهام - لژیون اول نمایندگی ارغوان تهران
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
عکس مرزبان خبری: مسافر هانا
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .