بسم الله الرحمن الرحیم
دستور جلسه هفته: صورت مسئله اعتیاد
وقتی از صورتمسئله اعتیاد صحبت میکنیم، یعنی از اولین آجر و اولین خشت بنای علمی کنگره ۶۰ صحبت میکنیم، کنگره ۶۰ برای بیان کامل موضوع اعتیاد، تعریف اعتیاد و چگونگی آن، بنای عظیمی را ساخته است بهگونهای که اعتیاد دیگر یک موضوع ساده و در حاشیه نیست، بلکه اعتیاد، خود یک علم و رشته تخصصی است و جالبتر اینکه برای کامل شدن علوم اعتیاد، بایستی کلیه علوم و رشتهها به کمک آن بیایند. بهعبارتدیگر، برای درک کامل موضوع بیماری اعتیاد و چگونگی درمان اعتیاد، بهتمامی رشتههای علمی، بهنوعی احساس نیاز میشود.
و اما صورتمسئله اعتیاد.
اگر بخواهیم بهصورت ساده از صورتمسئله اعتیاد بگویم، ابتدابهساکن بایستی صورتمسئله، یا صورت سؤالات مطروحه در این زمینه را تشریح کنیم. چرا مسئله؟ چون محل سؤال است و یک علامت سؤال در اذهان، در مقابل اعتیاد چیست، قرار دارد. پس اعتیاد یک مسئله است. هر مسئلهای هم صورتمسئله دارد. صورتمسئله از تعدادی سؤال بیجواب به وجود میآید. صورتمسئله، یعنی قبل از پاسخ دادن و فکر کردن به جواب، ابتدا فکر کنیم که سؤالها دقیقاً چه هستند و ما دنبال چه مجهول و گمشدهای میگردیم. بایستی باحوصله و دقت کافی تمام اجزای این سؤالات را از هم جدا و تفکیک نماییم تا بدانیم به دنبال چه هستیم. چراکه در غیر این صورت، نمیدانیم چه میخواهیم و زمانی که ندانیم کجا هستیم و به دنبال چه هستیم، تکلیف معلوم است که از کجا سر درمیآوریم.
یکی از مشکلات اصلی اعتیاد تابهحال همین موضوع بوده است. صدها سؤال و مجهول و پرسش و علت که هیچکس نتوانست به آنها پاسخی بدهد و نتیجه آن، کلاف سردرگمی شد که همه جهانیان را گمراه کرد و هیچکس نتوانست راهی منطقی برای آن پیدا کند و دستآخر، از شدت گمراهی و نبود آگاهی، عدهای بهجایی رسیدند که گفتند اعتیاد درمان ندارد و عدهای دیگر، ادعای درمان اعتیاد را در کوتاهمدت و چند ساعت مطرح نمودند.
جالب است بدانیم که به همین دلیل تعریف مشخص، واضح و کاملی از اعتیاد ارائه نشد و پروتکل درمانی مشخصی نیز برای آن مدون نشده بود.
یکی از مهمترین اقداماتی که بنیان کنگره ۶۰ و نویسنده کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و مبتکر روش DST جناب آقای مهندس حسین دژاکام قبل از همه اینها انجام دادند، این بود که تمام این مجهولها را به یک مجهول تبدیل نمودند؛ یعنی بسیاری از سؤالات بیربط که گمراهکننده بودند را کنار گذاشتند و یک معادله با دهها مجهول را به یک معادله با یک مجهول تبدیل کردند و مبدأ را مشخص نمودند؛ در اینجا بود که اتفاق بزرگی روی داد.
مجهول و یا ایکس، در معادله مذکور این بود که چرا یک فرد هرقدر تلاش میکند و با هر شیوه و متدی که مصرف مواد مخدر را کنار میگذارد، حالش خوب نمیشود و به تعادل نمیرسد حتی پس از گذشت مدت طولانی، چرا این فرد دیگر مثل سابق قادر به ادامه زندگی و انجام درست مسئولیتهای خود نیست، چرا میل و وسوسه مصرف مواد مخدر را دارد، چرا؟
پس از تحقیق و بررسیهای گسترده، پس از سالها تجربه اعتیاد و بکار گیری روشهای متعدد، زیر نظر متخصصترینهای این حوزه که بعضاً فارغالتحصیلان خارج از کشور نیز بودند و پس از ساعتها تفکر نظری و کار عملی، ایشان به این جواب و نتیجه رسیدند: سیستم تولیدکننده مواد شبه افیونی و مخدرهای طبیعی و درونزای بدن، یا اندوجنوس (Endogenous) که ما در کنگره ۶۰ به آن سیستم X میگوییم این سیستم دچار اختلال شده کارش را درست انجام نمیدهد و مخدر بیرونی یا اکسوجنوس (Exogenous) که فرد مصرف میکند، جایگزین آن شده است و هروقت که مصرف مواد قطع شود، ناکارایی این سیستم هزار مشکل و اختلال ایجاد میکند، به این سادگیها هم راهاندازی نمیشود تازه اگر مواد مخدر به ناگهان قطع شود خماری شدید ناشی از آن مثل یک ضربه مهلک چنان شوکی به این سیستم وارد میکند که تا آخر عمر هم درست نمیشود.
وقتی این سیستم درست کار نمیکند:
اول: فیزیولوژِی و جسم، تماماً دچار اشکال میشود از شصت پا گرفته تا موهای سر، همه و همه از تعادل خارج میشوند و انواع و اقسام دردها و بیقراریها، از عطسه و خمیازه گرفته تا اسهال و ... به سراغ فرد میآید.
دوم: روان یا خلقوخو از تعادل خارج میشود. مصرفکننده مواد مخدر، وقتی مصرفش را قطع میکند بعد از مسئله فیزیولوژی، در قسمت خلقوخو و اخلاق هم دچار اشکال و بهم ریختگی میشود؛ اما این بههمریختگی به مفهوم بیمار روانی بودن نیست. چون جسم تعادل ندارد، روان هم از تعادل خارجشده، چون مخدرهای طبیعی بدن از تعادل خارجشده، حالاتی به فرد دست میدهد که شبیه افراد و بیماران روانی است، مثل افسردگی، گوشهگیری ... ریشه این اختلالات در جسم است نه در روان.
سوم: تفکرات و دیدگاه شخص به زندگی نیز دچار تحول و دگرگونی میشود. البته در جهت منفی. در این حالت شخص امیدی به زندگی ندارد، قادر به فکرکردن و تصمیم گرفتن نیست، قادر به انجام کارها و مسئولیتهای خود نیست، همهچیز را چپکی و وارونه میبیند، از همه طلبکار و متوقع است و فکر میکند که زندگی بدون مواد مخدر معنا و مفهومی ندارد و تمام لذتهای دنیا و زندگی فقط در یک کلمه خلاصهشده است (مصرف مواد) ما در کنگره ۶۰ به چنین وضعیتی، جهانبینی افیونی یا معتاد گونه میگوییم.
زمانی که بنیان کنگره ۶۰، مهمترین گره اعتیاد را که تا آن موقع کسی کوچکترین توجهی به آن نکرده بود را یافتند، در عمل یافتههای خود را به اجرا گذاشتند و پس از گذشت ۱۱ ماه از بهکارگیری شیوه جدید، موفق شدند مصرف مواد مخدر خود را قطع کنند، با این تفاوت که هیچیک از مسائل و مشکلات و عوارضی که درگذشته با قطع مصرف مواد مخدر به سراغ او میآمد، با استفاده از متدی که بعدها DST نام گرفت، هیچکدامشان وجود نداشتند و این جای شگفتی بسیار بود که نه ازنظر جسمی دچار مشکل بودند، نه ازنظر روانی و نه ازنظر فکری و جهانبینی.
نویسنده کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، سرانجام پس از سالها مصرف مواد مخدر، موفق به درمان اعتیاد خود شدند، بدون هیچگونه عارضه و بدون وسوسه و میل مصرف مجدد مواد مخدر. ایشان دریافتند که مهمترین مسئله در درمان اعتیاد، سیستم X یا سیستم تولید کنند مخدرهای طبیعی جسم است که تعادل تمام ابعاد وجودی انسان شامل جسم، روان، جهانبینی را در برمیگیرد. اینجا بود که ایشان کشف و یافته خود را در قالب یک مقاله علمی به اولین کنگره پزشکی و سراسری راهکارهای درمان اعتیاد در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان ارائه نمودند و مقاله فوق در این کنگره پذیرفته شد.
این مقاله به صورتی بسیار ساده، صورتمسئله بیماری اعتیاد را تشریح میکند و میگوید بیماری اعتیاد و یا مصرف مواد مخدر و وابستگی به آن، در سه بخش مهم شهر وجودی انسان اختلال و تخریب ایجاد میکند. جسم، روان، جهانبینی.
در قسمت جسم، سیستم تولیدکننده مواد شبه افیونی یا مخدرهای طبیعی یا درونزا و یا مطابق با اصطلاحات پزشکی، نوروترانسمیترها و میانجیهای عصبی و شیمیایی مثل دی نورفین - اندورفین - انکفالین - دوپامین - سروتونین - استیل کولین و همچنین هورمونهای درونریز مثل اپینفرین - ملاتونین - آدرنالین و ... دچار اختلال شده و تولیدشان به ورود مواد مخدر بیرونی مثل تریاک - هروئین - شیره - کراک - شیشه و غیره وابسته است و به عبارتی، مخدرهای بیرونی، جایگزین مخدرهای درونی شده است.
جامعترین، کاملترین و شاخصترین تعریف برای بیماری اعتیاد ازنقطهنظر فیزیولوژی همین مسئله است؛ یعنی جایگزینی مواد مخدر بیرونی یا مصنوعی بهجای مخدرهای طبیعی جسم.
در قسمت روان یا خلقوخو، ریشه اختلالات، در جسم و عدم تعادل جسمی و جهانبینی میباشد و با به تعادل رسیدن جسم و جهانبینی، روان نیز در شرایط مطلوب خواهد بود.
در قسمت جهانبینی و تفکرات نیز بهموازات به تعادل رسیدن جسم و روان میتوان با آموزش، این قسمت را نیز به تعادل رساند بهگونهای که اثری از تفکرات منفی ناشی از مصرف مواد مخدر و جهانبینی افیونی باقی نماند.
مهندس حسین دژاکام صورتمسئله اعتیاد را در قالب یک مثلث به نام مثلث درمان اعتیاد تنظیم نمودند:
جسم - روان - جهانبینی
Physiology _ Psychology - Ideology
امروز، نزدیک به ۲۳ سال از آن زمان میگذرد و تاکنون بیش از ۱۰۰ هزار نفر از گوشهوکنار کشور که مصرفکننده انواع مواد مخدر بودهاند به کنگره ۶۰ مراجعه نموده و با استفاده از متد DST و با داروی اپیوم یا اپیوم تینکچر OT به درمان قطعی اعتیاد رسیدند. آنها پس از درمان کامل و قطعی، عارضهای ندارند.
لازم به ذکر است که این روش، بهترین، کاملترین، کم عارضهترین، سالمترین و با راندمانترین داروی درمان اعتیاد را اپیوم تینکچر Opium Tincture یا OT یا شربت تریاک میداند.
امروزه مهمترین مسئله در روشهای مختلف درمان اعتیاد، کریوینگ یا ولع مصرف مواد مخدر و ریلپس یا بازگشت به مواد مخدر است درحالیکه مصرفکنندگان مواد مخدر که با روش درمان DST کنگره ۶۰ به درمان و رهایی رسیدهاند، وسوسه و به قولی کریونیگ ندارند و ریلپس یا بازگشتی نیز در کار نیست.
در حال حاضر این روش که بر اساس مقاله صورتمسئله اعتیاد طراحیشده است، موردتوجه بسیاری از محققان و متخصصان حوزه اعتیاد و درمان در داخل و خارج از کشور قرارگرفته و در قالب طرحهای تحقیقاتی در بسیاری از مراکز تخصصی مطرح و حتی آزمایش مدل جانوری آن نیز با موفقیتی باورنکردنی انجامشده است. این روش میرود تا در تمام دنیا بهعنوان الگوی جهانی، ارائه و پذیرفته شود.
(جهت مشاهده اصل مقاله صورتمسئله اعتیاد به نوشتارهای کنگره در سایت و یا به کتاب ۱۴ مقاله مراجعه نمایید.)
این هفته فرصت مناسبی است تا یکبار دیگر مقاله صورتمسئله اعتیاد یا اولین مقاله از کتاب چهارده مقاله را با دقت بخوانیم و مرور کنیم. برای ما صورتمسئله اعتیاد، صورتمسئله زندگی است، زیرا با تعادل و بالانس مثلث درمان یعنی جسم، روان و جهانبینی، بسیاری از جنبههای زندگی ما به تعادل و سلامتی خواهد رسید و حال خوش و عطروطعم زندگی سالم را احساس خواهیم کرد.
با سپاس از بنیان کنگره ۶۰ و مبتکر متد DST برای درمان قطعی اعتیاد و کاشف صورتمسئله اعتیاد و نگارنده علمیترین مقالاتی که تاکنون در خصوص شناخت بیماری اعتیاد و راهکارهای اصولی آن به رشته تحریر درآمده است.
با احترام مسافر علی خدامی
- تعداد بازدید از این مطلب :
146