جلسه سیزدهم از دوره سی ام کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان، با استادی راهنما مسافر سعید، نگهبانی مسافر عظیم و دبیری مسافر جواد با دستور جلسۀ «از سایت، فضای مجازی و هوش مصنوعی در کنگره ۶۰ چگونه استفاده کنیم؟» و «تولد اولین سال رهایی مسافر مرتضی» پنجشنبه 3 مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر، خدا را شاکرم بابت توفیق حضورم در کنگره ۶۰ بخش عمدهای از شهودی که در این مسیر تجلی پیدا میکند، در سایه حضور در کنگره ۶۰ به دست میآید. گویند که نماز را میتوان قضا کرد، اما حضور را نمیتوان قضا کرد. اینکه ما میتوانیم از علم ناب و حقیقی کنگره ۶۰ بهرهمند شویم، خود محبت خداوند است که در قالبهای مختلف این علم را به ما ارائه میدهد.
در کنگره ۶۰، همیشه صدای قلب، عقل، احساس و حتی صدای بدن یک موضوع را فریاد میزند. در این وصلهای مشترک، یک همآوایی به وجود میآید که دلمان را گرم میکند، عزممان را جذب میکند و انگیزه و اراده برای ادامه مسیر به ما میدهد. در اینجا حتی نسخهای حقیقی از خودمان دریافت میکنیم، که این یک کار بسیار بزرگ است که در کنگره ۶۰ انجام میگیرد.
و اما دستور جلسهی اول این هفته، دربارهی فضای مجازی و هوش مصنوعی است و اینکه چگونه میتوانیم از این تکنولوژیهای نوین در کنگره ۶۰ استفاده کنیم. ابتدا باید مانند یکی از دوستان عزیزمان بپرسیم که چرا این موضوع برای ما مهم است تا چگونگیها روشن شود. این هفته زیبا را به تمام خدمتگزاران بینشان سایت کنگره ۶۰ تبریک میگویم.
کسانی که با ذوق و احساس، علم و هنر را در کنار هم قرار میدهند و خروجی بسیار پرمحتوایی را به ما ارائه میدهند. این محتوا میتواند حتی خارج از مرزهای جغرافیایی کشور عزیزمان به دست انسانهایی برسد که تشنهی یادگیری هستند. این کار بسیار بزرگ و عظیم است و من این هفته را به این عزیزان تبریک عرض میکنم.
ما فقط میخواهیم بزرگی و عظمت کارشان و نقشی که در سیستم ایفا میکنند، درک کنیم. ظرافت و اهمیت کارشان برای ما پوشیده نیست. قطعاً ما انسانهای فراموشکاری نیستیم و یاد گرفتن این موضوعات به ما تکلیف میدهد که درک کنیم چنین کار بزرگ و عظیمی در حال انجام است. همچنین، این تکلیف برای ما روشن میکند که باید تلاشمان را برای فردا بیشتر کنیم.
با بازدید از سایت کنگره ۶۰ و شعبههای مختلف میتوانیم آمار بازدید را افزایش دهیم، تا زمانی که موتورهای جستجوگر برای درمان اعتیاد یا جستجوی مطالب کنگره ۶۰ وارد میشوند، کنگره همیشه در صدر نتایج باشد. بهطور دقیق، آقای مهندس از همان ابتدا با ریزبینی و دقت عمل خود این فعالیت را آغاز کردند.
از ابتدا در قالب یک وبلاگ و سپس سایت، و حالا به یک ابر سایت مرجع تبدیل شده که زیباترین قالبها را برای ارائه مطالب به کار میبرد. به عزیزان ایجنت محترم سایت کنگره ۶۰، آقا حامد رحمتی و ایجنت اینستاگرام کنگره ۶۰، سرکار خانم شانی مدیر صفحه اصلی اینستاگرام کنگره ۶۰ و تمام عزیزانی که در شعب مختلف خدمت میکنند، خداقوت میگویم.
همچنین از تمام خدمتگزاران سایت شعبه سهروردی، بخش مسافران آقا ایمان عزیز و همسفران خانم شهناز که در جایگاههای خدمتی در سایت فعالیت میکنند، خدا قوت عرض میکنم و برایشان آرزوی توفیق و سلامتی دارم. دستور جلسه دوم تولد یکمین سال رهایی آقا مرتضی عزیز است. آقا مرتضی عزیز، اولین بار حدود ۵ یا ۶ سال پیش وارد لژیون نهم شد. او با مصرف بسیار بالای کپسولهای گیاهی وارد لژیون شد. یادم هست که در فصل زمستان، کنار بخاری، یک کالبد خالی و ضعیف را دیدم که از نظر جسمی به شدت ضعیف شده بود.
مصرف روزانه حداقل ۱۰۰ کپسول گیاهی داشت، و این میزان مصرف به حدی زیاد بود که حتی تصورش برای کسی سخت است. این مقدار کپسول فضای معده را پر میکرد و با آن حجم آبی که مینوشید، جایی برای غذا خوردن باقی نمیگذاشت. در نتیجه دچار سوءتغذیه شدید شده بود.
به توصیه چند تن از همکارانم که از وضعیت ایشان اطلاع داشتند، به من گفتند که ایشان را به عنوان رهجو قبول نکن، چرا که نمیتواند از پس درمان برآید. ولی من مطمئن بودم که مصرف این مقدار مواد در بدن ایشان دفع شده است. او شروع خوبی داشت و در عرض چند هفته مصرفش را به یک سوم کاهش داد. سپس دارو را شروع کرد، سفر سیگارش را در لژیون آقا محمد ادامه داد. بعد از رهایی، ابتدا در کنگره ماند و بعد از مدتی وارد عرصه کار شد.
البته همانطور که بارها گفتم، بچهها خیلی زود وارد سفر دوم میشوند. آقا مرتضی هم پس از مدتی فاصله از کنگره و دوری از چرخه آموزش، با آسیب بیشتری برگشت. اما بعد از سه سال رهایی، نشان داد که هیچ نقطه امنی وجود ندارد و اگر چارچوبها را رعایت نکنیم، ممکن است به نقطهی اول برگردیم، درست مثل بازی مار و پله. او در سفر دومش با جدیت بیشتری حرکت کرد و سفرش خیلی طولانی شد، ولی در نهایت با موفقیت به پایان رساند.
الان آقا مرتضی دبیر جایگاه است و در بخشهای مختلف سایت کنگره ۶۰ خدمت میکند. او در این بخشها ذوق و سلیقه خاصی دارد و علاقهمند به خدمت است. با وضعیتهایی که برایش پیش آمده، میتواند یکی از بهترین خدمتگزاران شعبه باشد. امیدوارم تلاشهایش همچنان ادامه پیدا کند و روزی در جایگاه راهنمایی خدمت کند، زیرا راهنمایی بخش مهمی از پروسه درمان است.
به آقا مرتضی عزیز، به همسفران بزرگوارش، به بچههای لژیون ۹، به ایجنت محترم تیم مرزبانی و به همهی عزیزانی که در این جشن ضیافت شرکت کردهاند، تبریک میگویم. بهترینها را برایتان آرزو میکنم و از شما میخواهم که آقا مرتضی را به شایستگی تشویق کنید.

اعلام سفر مسافر مرتضی:
مدت مصرف: ۲۰ سال
آنتیایکس مصرفی: اپیوم، الکل، کپسول گیاهی
روش درمان: DST
داروی درمان: OT
نام راهنما: مسافر سعید موسوی
مدت رهایی: ۱ سال و ۲ روز
ورزش در کنگره: تنیس روی میز
اعلام سفر سیگار:
مصرف: ۲۰ سال
نام راهنما: مسافر محمد عینی
روش درمان: DST
داروی درمان: نیکوتین خوراکی
رهایی ۴ سال و ۸ ماه
اعلام سفر جونز:
روش درمان : DST
مدت سفر ۱۱ ماه
وزن اولی ۹۶/۴۰۰
کاهش ۲۰ کیلو
نام راهنما: مسافر محسن رضائی
وزن فعلی ۷۶ کیلو

آرزوی مسافر مرتضی:
آرزوی اول: به دست آوردن شال مقدس راهنمایی
آرزوی دوم: خداوند هیچ پدری را شرمنده خانواده نکند و به هر روشی که خداوند صلاح میداند، مصرفکنندگان با کنگره ۶۰ آشنا شوند.
سخنان مسافر مرتضی:
گاهی گمان نمیکنی، ولی خوب میشود. گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود.
گاهی بساط عیش خودش جور میشود، گاهی دیگر تهیه به دستور میشود.
گاه جور میشود خود آن، بیمقدمه؛ گاهی با دو صد مقدمه ناجور میشود.
گاهی هزار دوره دعا بیاجابت است، گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود.
گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست، گاهی تمام شهر گدای تو میشود.
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر، ابتدا میخواهم ایستاده از همسفرم تشکر کنم، خداوند متعال را شاکرم به خاطر حضور در این جایگاه، و از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم. در مورد تجربه شخصیام بگویم، من به دلیل وزن بالای ۱۲۰ کیلو که داشتم، با کپسولهای گیاهی آشنا شدم. البته قصد زیر سوال بردن شغل خاصی را ندارم، بلکه میخواهم بگویم من راه اشتباهی را انتخاب کردم. ظرف ۱۸ ماه ۵۲ کیلو وزن کم کردم، اما در نهایت به دلیل فقر آهن و کمخونی دچار مشکلات جدی شدم و به مواد موجود در کپسولها اعتیاد پیدا کردم.
در سفر اول، اگر بخواهیم وارد کنگره شویم، در درجه اول باید تسلیم شویم و دوم اینکه فرمانبردار باشیم. در هر حیطهای که هستیم، باید بگذاریم مشکلات و مسائلمان پشت درب کنگره بماند و داخل کنگره تنها فرمانبرداری کنیم. OT دارویی مصرفی است، نه مواد مصرفی، دارویی مقدس است و حتماً باید میزان و زمان مصرف آن رعایت شود.
راهنمایان عزیز، کسانی هستند که آزمون دادهاند و دوره دیدهاند. اگر کسی کم یا زیاد مصرف میکند، همین امروز باید به راهنمایش اطلاع دهد تا راهنما کمک کند و فرد را به حال خوش برساند. اما در سفر دوم، از آقا سعید بسیار تشکر میکنم. کسانی که راهنمایشان برجک میزند نباید ناراحت شوند. اگر آقا سعید برجک من را نمیزد، شاید امروز در اینجا نبودم و این حال خوش را نداشتم.
وقتی وارد سفر دوم شدم، دنیایی از کینه، ناراحتی و رنج در دل داشتم. با آقا سعید مشورت کردم و او به من گفت: «یک سال با تمام دنیا آتشبس کن تا آرام و قرار بگیری و بتوانی خانوادهات را به حال خوش برسانی.» او گفت باید ببخشی. بخشیدن به معنای رها کردن است. اول رها کن، سپس به آنها فکر نکن. کینه چیزی جز مانع برای سفر نیست و شما را دورتر و دورتر میکند.
نمیگویم همه افراد را، اما ۹۰ درصد کسانی که در زندگیام قضاوت کردهاند و ناراحتم کردهاند را بخشیدهام و پیمان وادی هشتم را بستم. همینطور از این که اینجا هستم و به این خاطر خوشحالم، شاکر خداوند هستم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم. از آقا سعید موسوی که شش سال است در کنارشان هستم تشکر میکنم. از آقا محمد عینی، راهنمای سیگارم که امروز نتوانستند بیایند، تشکر میکنم.
از آقا محسن، راهنمای جونز تشکر میکنم. همچنین از کلیه خدمتگزاران در شعبه، به خصوص راهنمایان تازه واردین که کمتر از آنها صحبت میشود و سعی دارند عزیزان را جذب کنند، تشکر میکنم. از راهنمایان همسفرانم نیز سپاسگزارم. وقتی فیلم میبینیم، نقش اول همیشه در ذهنمان باقی میماند، اما کارگردان در ذهنمان نیست. همسفران همان کارگردانان زندگی ما هستند.
از پسر عزیزم تشکر میکنم. از دختر عزیزم غزل تشکر میکنم. و اما همسفر عزیزم، امروز به افتخار همسفرم بلند میشوم و بابت ۱۸ سال همراهی صادقانه از ایشان تشکر میکنم. بابت تربیت فرزندانم، زحماتی که برای پدر و مادرم کشیدند و سنگ صبور شدند، تشکر میکنم. از ایشان حلالیت میطلبم تا در ادامه مسیر بتوانم راحتتر سفر کنم، آموزش بگیرم و خدمت کنم. خیلی ممنونم.

سخنان راهنما همسفر الهام:
سلام دوستان الهام هستم یک همسفر، خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا بتوانم آموزش ببینم و خدمت کنم. ابتدا، هفته سایت را به کلیه خدمتگزاران سایت که تلاش میکنند پیام رهایی کنگره را به همگان برسانند، تبریک عرض میکنم.
سپس جشن یکمین سال رهایی مسافر مرتضی را به ایشان و راهنمای گرامیشان آقا سعید، همچنین خانم زهرا و خانم طاهره تبریک عرض میکنم. خانم طاهره اولین رهجوی لژیون من بودند و در هنگام سفر مسافرشان با چالشهای زیادی روبهرو شدند، اما بسیار علاقمند به ادامه مسیر در راه آموزش بودند. و از آنجایی که خود زندگی پر از چالشی داشتند، برای من نیز آموزشهایی پربار به همراه داشتند.
به نظر من، کنگره به نوعی نقطه اتصالی ایجاد میکند تا همه ما که به واسطه آن در قسمتهای جسم، روان و جهانبینی دارای امنیت باشیم. و اگر این نقطه اتصال از بین رود، ممکن است در یکی از این اضلاع دچار آسیب شویم. امید است که این عزیزان، همانطور که تا به حال در راه خدمت قدم برداشتند، همچنان در سالهای آتی در مسیر خدمت باقی بمانند و شاهد شال راهنمایی آنها باشیم.
سخنان راهنما همسفر زهرا:
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر، خداوند را شاکرم که به من توفیق داد تا در این جشن و این رهایی ارزشمند حضور داشته باشم. در ابتدا، هفته سایت را به تمام خدمتگزاران سایت بخش مسافران، بخش همسفران و کلیه خدمتگزاران کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم.
به آقا مرتضی که از خدمتگزاران خوب و فعال بخش سایت هستند، تبریک میگویم. یکمین سال رهایی آقا مرتضی را به ویژه به جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان، راهنمای محترم آقا سعید، راهنمای محترم خانم الهام، آقا مرتضی، خانم طاهره و غزل عزیزم تبریک عرض میکنم.
خیلی خوشحالم که امروز شاهد این جشن زیبا و اشک شوق این خانواده محترم هستم. خانم غزل هنوز وارد سفر دوم نشدهاند، در حالی که زمانی که به کنگره آمدند، بسیار پرانرژی بودند و خیلی خوب حرکت میکردند و سیدیهایشان را مینوشتند. اما در مقطعی از سفر، نیروهای منفی و بازدارنده به سراغشان آمدند و باعث شدند که چند ماهی متوقف شوند.
اما خدا را شکر با شناختی که نسبت به نیروهای بازدارنده پیدا کرده بودند و دانایی که کسب کرده بودند، مجدداً توانستند به مسیر حرکت بازگردند و در ادامه با لطف خداوند عضو لژیون سردار شدند و الان بسیار حال خوبی دارند. مجدداً این تولد زیبا را تبریک میگویم و امیدوارم حسهای زیبایی که امروز دریافت میکنند، گوارای وجودشان باشد.
آرزوی همسفر طاهره:
امیدوارم هیچ پدری دچار اعتیاد نشود و هیچ خانوادهایی اعتیاد عزیزانش را نبیند.
سخنان همسفر طاهره:
سلام دوستان طاهره هستم همسفر، بیشمار و پرتکرار، سپاسگزار پروردگارم که این مسیر زیبا، این مکان امن و این جایگاه عزیز را برای ما فراهم کرد. تشکر ویژه از بنیانگذار بینظیر کنگره ۶۰، آقای مهندس دژاکام و خانواده بزرگوارشان بابت این همه آموزش و آرامش.
همچنین تشکر ویژه از شاگردان لایق ایشان، راهنمایان عزیز کنگره، و بهویژه جناب آقای موسوی و خانم الهام. بنده مطالب زیادی آماده کرده بودم، مخصوصاً در مورد تشکر از راهنمای عزیز مسافرم و همچنین مسافر عزیزم که بیشتر صحبتها را ایشان بیان کردند. بنابراین، اکتفا میکنم به همین نکته که خیلی فکر کردم و تلاش کردم کلمهای پیدا کنم که لایق و برازنده آقا سعید، راهنمای مسافرم باشد.
برای بیان سپاس و احساسم نسبت به زحمات ایشان، هیچ جملهای که شایسته ایشان باشد، پیدا نکردم. تنها کلمه «راهنما» است که به درستی برازنده ایشان است. ایشان قطعاً لایق این کلمه هستند و با کار بزرگی که انجام دادند و آن را به پایان رساندند، این همه مصیبت و رنج را به یک سال آرامش و موفقیت تبدیل کردند و شاید سالهای مداوم آینده نیز در پیش باشد.
نمیدانم با چه زبانی از ایشان تشکر کنم، فقط میگویم که این کار بزرگ، اینقدر ارزشمند است که تنها یک قدرت بزرگ میتواند آن را جبران کند. پس شما را به قدرت مطلق خداوند میسپارم و از خداوند خواستارم که برای شما جبران کند.
زمانی که خیلی درمانده بودیم، به خداوند پناه بردیم و خداوند مسیر کنگره را برای ما باز کرد. خداوند بود که آدرس آقا سعید را به ما نشان داد و دستهای مسافرم را در دستهای آقا سعید قرار داد تا ایشان کمک کنند و مسافرم را از این باتلاق وحشتناک بیرون بکشند.
به مسافرم تبریک میگویم که چنین راهنمایی دارد. از مسافرم تشکر میکنم بابت جبران تمام مافات، چه از خودش، چه از جامعه و خانوادهاش. هر چیزی که قبلاً نافرمانی کرده بود، با فرمانبرداری انشاءالله که بتواند جبران تمام خسارتها را انجام دهد.
از راهنمای عزیزم نیز تشکر میکنم که هر آنچه دارم و همه مسیر خوبی که گذراندم و به موفقیت رسیدم، مدیون ایشان هستم. خیلی ایشان را دوست دارم و همچنان امیدوارم خداوند برای ایشان نیز جبران نماید، زیرا از دست من خارج است. راهنمای عزیزم به من آموختند که صبور باشم و بدانم که «نوبت باران محفوظ است»، باید صبور باشیم تا گره از مشکلاتمان باز شود.
با همین راهنماییها، باعث شدند که من آموزش بگیرم و رهایی برایمان رقم خورد.
از فرزندان عزیزم نیز تشکر میکنم که در این مدت طولانی، پدر و مادر بودن را به دوش کشیدند و برای ما بزرگتر شدند. صبر و تحمل ایشان باعث شد که ما را حمایت کنند و به ما این فرصت را بدهند که ریکاوری شویم، به زندگی دوباره برگردیم و جایگاه خود را پیدا کنیم. از خداوند بهترینها را برایشان خواستارم.
حُسن خطام صحبتهای این جلسه این باشد که از تمام دوستانی که بهصورت مجازی و حضوری در شادی ما شریک بودند، تشکر ویژه دارم. مخصوصاً شما بزرگوارانی که در جمع و شادی ما حضور دارید. ممنون که به صحبتهای بنده گوش دادید.
آرزوی همسفر غزل:
من آرزو میکنم که هر کسی به این صندلی احتیاج دارد راه کنگره برای او باز شود و روی این صندلی بنشیند، آرزوی دوم من این است که ما اعضای کنگره قدر این صندلی را بیشتر بدانیم.
سخنان همسفر غزل:
سلام دوستان غزل هستم یک همسفر، قطعاً در تمام سالهای زندگیام، پدرم بهترین رفیق من بود. امروز که با عنوان زیبای همسفر در کنارش هستم، فقط به این خاطر است که او بداند که من رفیق نیمهراه نبودم. این مسیر بزرگترین هدیه زندگی من از طرف خداوند بود که بهعنوان یک همسفر در کنار پدرم باشم و بتوانم روشناییها را لمس کنم.
خیلی خوشحالم که پدرم در یک مسیر درست در حال قدم برداشتن است و در این مکان، مسیر درست زندگی کردن را پیدا کرده است. این سفر باعث شد که من همسفر و بال پرواز پدرم باشم. به پدرم افتخار میکنم که هماکنون روی این صندلی و در این جایگاه نشسته است. همچنین، به خاطر زحماتی که میکشد و به تلاش و ارادهای که دارد، ایمان دارم که روزی راهنما خواهد شد و چراغ راهی برای دیگران خواهد بود.
ابتدا از آقای مهندس دژاکام بنیان کنگره ۶۰ تشکر میکنم. همچنین از تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ سپاسگزارم. از راهنمای عزیزم، خانم زهرا، تشکر میکنم به خاطر صبوری و همتی که برای راهنمایی من دارند. از راهنمای پدرم، آقا سعید موسوی، نیز تشکر میکنم.
از راهنمای مادرم، خانم الهام، بسیار سپاسگزارم که در این مسیر سخت ما را همراهی کردند. و در نهایت، از برادر عزیزم تشکر میکنم که در این مسیر طولانی واقعاً دلگرمی من بود. از همه شما دوستان عزیز نیز تشکر میکنم که جشن ما را باشکوهتر کردید.

ضبط صدا : مسافر رضا ل۵
تایپ:مسافر مسلم ل۵، مسافر علیرضا ل۶، مسافر مهدی ل۱، مسافر جلیل ل۲، مسافر محمد ل۱۵، مسافر علی اکبر ل۱۵، مسافر رضا ل۱، مسافر حسین ل۱۹، مسافر علی ل۳
عکاس: مسافر ایمان
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل۱۴
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
805