همسفر قمر:
در کنگره 60، آموزش جهانبینی و مفاهیمی مانند ماورا و تقدیر مطرح میشود. هدف این است که با بهکارگیری این آموزشها، به زندگی سالم، درست و آرامش دست یابیم. آقای مهندس فرمودهاند که ممکن است ما گاهی اوقات همه چیز را درباره فلسفه، شعر، هنر و موسیقی بدانیم، اما آیا از این آگاهیها بهدرستی برای پیشرفت و رسیدن به یک زندگی سالم و صالح استفاده میکنیم؟ هدف از آموزش مفاهیم جهانبینی این نیست که از شما عارف، دیندار یا فیلسوف بسازم، بلکه فقط این است که زندگی آرامی داشته باشید و در بهشت زندگی کنید. بهشت و جهنم نیز در این دنیا وجود دارند؛ وقتی در تاریکی، سیاهی، زجر و عذاب هستید، همان جهنم است و زمانی که زندگیای شاد و آرام دارید، آن فردوس یا بهشت است.ایشان ادامه دادند: زمانی که من شاگرد بودم، از استادان خود مانند سردار آموزش میگرفتم. اکنون من استادم و شما شاگردید و این روند باید ادامه داشته باشد. مکانهای ما متفاوت است و هر یک از ما، کنگرهایها در جای خاصی از این سرزمین هستیم؛ مثلاً تهران، کرمان، قشم، اصفهان. ما با هم مسائل مشترکی داریم و میخواهیم از تاریکی و بدبختی اعتیاد خارج شویم و به یک زندگی سالم برسیم. تمام آموزشهای کنگره 60 در همه شعبهها یکسان است و ما همه به یک شکل آموزش میبینیم. در کنگره، هر کاری که انجام میدهیم، هدفمان این است که یک نفر به درمان برسد و آن شخص نیز باید بعد از رهایی تلاش کند تا دیگران را به درمان برساند. یکی برای همه، همه برای یکی. ما درباره جسم یک مصرفکننده بیشتر از خود او آگاهیم؛ شخصی که مصرفکننده است، در تاریکی است و نیروی خود را از دست داده. او ممکن است چهل ساله باشد، اما توان یک فرد هشتاد یا نود ساله را داشته باشد برای همسفران نیز همینطور است. آنها نیروی خود را از دست دادهاند و باید با دریافت آموزشها و سیدی های آموزشی، نیروی خود را دوباره به دست آورند. قبل از هر تصمیمی که میگیریم، باید صبر کنیم و تفکر داشته باشیم. ترس، تفکر را میخورد و تفکر خورده شده مانند غذای فاسد و مسموم است. ما به شما الفبا را آموزش میدهیم و بعد از آن، این شما هستید که باید کتاب خودتان را بنویسید. در کنگره، به کسی نمیگوییم چه کاری انجام دهد، فقط الفبا را آموزش میدهیم و با تکرار زیاد مفاهیم، شخص کمکم به پختگی میرسد و تصمیمات درستی میگیرد. همه چیز در پرتو تکرار به وجود میآید، مانند ورزش، هنر، موسیقی و غیره.بچههای کنگره همه دارای یک روح مشترک هستند. راهنماهای کنگره نسبت خونی با اعضای کنگره ندارند، اما بدون تمنا و درخواست به دیگران کمک میکنند. کنگره خود یک ید واحد است و در هر کجای این سرزمین که باشند، دغدغه شان این است که یک مصرفکننده به درمان و زندگی سالم برسد. زندگی هر طور پیش برود، مربوط به خواست و تقدیر ماست. تقدیر از اندازه میآید و خواست، تمایل انسان برای انجام کار است. فرمان الهی مانند مجوزی است که صادر میشود
همسفر زینب :
تمام مبحث جهانبینی، آموزشها و سیدیها به این منظور نیست که ما شما را عارف یا فیلسوف کنیم، بلکه هدف اصلی این است که بتوانیم به درستی زندگی کنیم و از آن برخوردار باشیم. اینکه ما همه چیز را درباره شعر، تفصیل، حدیث و... میدانیم، اما این سؤالات مطرح است: آیا این اطلاعات در زندگی ما کاربردی هستند؟ باید در زندگی خود تفکر و صبر داشته باشیم و همین تفکر و صبر نیز باید کاربردی باشد. باید اقداماتی انجام دهیم تا به فردوس برسیم؛ که فردوس در واقع بهشت برین است. بهشت هم در این دنیا و هم در دنیای دیگر وجود دارد .در دنیا جابجایی وجود دارد، مانند روشنایی و تاریکی، سیاه و سفید. مثلاً در کنگره، روزی ما شاگرد هستیم و روزی دیگر ممکن است همان شاگرد به استاد تبدیل شود، اگر تلاش و کوشش کنیم. ما هم در دو موقعیت مختلف هستیم. برخی مسائل مانند تاریکی، بدبختیها و اعتیاد وجود دارند که باید از آنها خارج شویم و وارد روشنایی شویم. باید به زندگی سالم پا بگذاریم و از این قافله عقب نمانیم. هر کاری که میخواهیم انجام دهیم، باید از سختیها عبور کنیم تا به روشناییها برسیم.آن شخصی که در کنگره خدمت میکند، میتواند از مراحل سختی عبور کند. خدمت در کنگره شامل نوشتن سی دی ، فرمانبردار بودن و شرکت به موقع در جلسات است. همه ما باید تلاش و کوشش کنیم تا یک نفر به درمان برسد. همه ما نیروی از دست رفتهای داریم که باید آن را جبران کنیم. نیروی از دست رفته یعنی همان انسانی که به دلیل اعتیاد شکسته شده است. نه تنها یک مصرفکننده، بلکه یک همسفر نیز نیروی خود را از دست میدهد. این نیرو جهان بینی است و انرژی آنها روز به روز کمتر میشود. اگر از مطالب و آگاهیها به خوبی استفاده کنیم، میتوانیم نیرویی را دوباره به دست آوریم.انسان باید وقتشناس باشد و نباید وقت خود را بر سر مسائل مفت و بیارزش بگذارد. اگر انسان آگاه باشد، میفهمد که خودش مهم است و باید به کارهای خود رسیدگی کند تا نیرویش را از دست ندهد. او باید این انرژی و نیروی از دست رفته را به دست آورد و پس بگیرد. برای مقابله با مسائل، باید مانند یک ستون ایستاده و استوار باشیم، مثل یک درخت نخل. درخت نخل اهمیت زیادی دارد و ما هم باید در مقابل مشکلات چنین باشیم. با این آموزشهای زیادی که در کنگره یاد میگیریم، میتوانیم راه خود را پیدا کنیم. در کنگره، گروهی وجود دارند که مانند یک ید واحده هستند؛ هرچند که همدیگر را نمیشناسیم، اما همه با هم هستیم تا خدمت کنیم. ما بدون اینکه به مقامی فکر کنیم، خدمت میکنیم و هدف ما این است که حال خود و دیگران را بهتر کنیم شاید کسی بخواهد مرزبان یا ایجنت باشد. چرا که این افراد میخواهند خدمت کنند و خدمت کردن راه را به آنها نشان میدهد و به قدرت مطلق نزدیک میشوند. با این کار، به سوی نور و ارزشها، آرامش و آسایش حرکت میکنند. هرچه جلوتر میرویم، زندگی و تقدیر هر فرد به خواست او مربوط میشود. تقدیر همان "نامه پیشین" است و اگر بخواهد پیش برود، با فرمان الهی پیش میرود. باید فرمان برای خواست و تقدیر صادر شود و ما نمیتوانیم در این فرمان دخالت کنیم.
ویراستاری و ارسال : همسفر بهاره نگهبان سایت رهجوی راهنما همسفر ساناز لژیون یکم
نمایندگی همسفران کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
47