خلاصه سی دی ایستاده
همینطور که آقای مهندس درمورد سیدی ایستاده میفرمایند، تمام این جهان بینی، آموزشها و سیدیها این نیست که ما شما را یک سری عارف درست کنیم یا فیلسوف یا دیندار؛ بلکه همه اینها به جای خود همه به خاطر این است که ما درست زندگی کنیم و از زندگی خوبی برخوردار باشیم. ما به بسیاری از موضوعات آگاه هستیم و گاهی اوقات در جهانبینی همیشه شعر مولانا و حافظ را بیان و تفسیر میکنیم، آیات قرآن و احادیث را میخوانیم؛ آیا میتوانیم آنها را به کار ببریم؟ آیا به آنها عمل میکنیم؟ آیا میتوانیم از پول بگذریم؟ آیا میتوانیم در راه بهورزی دیگران از خود گذشتگی کنیم؟ همه اینها به خاطر این است که از زندگی بهتر برخوردار باشیم و به روزنه موجودیت نزدیک شویم؛ وقتی به آن روزنه به آن حقیقتی که مسیری درست را نشان دهد برسیم همه چیز در آرامش خواهد بود.
ما چگونه با موضوعات برخورد میکنیم؟ آیا به صورت کاربردی و عملی از آنها استفاده میکنیم. استاد میگوید ما با هم در دو مکان مختلف هستیم؛ اما به سبب بعضی مسائل مشترک بایستی از قافله عقب نمانیم. استاد بیان میکند همه چیز در حال تغییر است هر شاگردی استاد میشود؛ اگر تلاش و کوشش کند و همیشه این داستان ادامه دارد.
ما به سبب بعضی مسائل مشترک باید بدانیم چه چیزی میخواهیم و آن این است که همه از تاریکی و ظلمت خارج شویم، از بدبختیهای اعتیاد خارج شویم و بطورکلی از آن تاریکی خارج شویم و روشنایی را دریافت کنیم و وارد زندگی سالم وبه یک انسان صالح تبدیل شویم. فرد صلحدار؛ یعنی کسی که صلح را پذیراست؛ وقتی انسان میخواهد چیزی به دست آورد باید سختیها را پشت سر بگذارد باید مشکلات کوچک و بزرگ را سپری کند؛ اگر میخواهی روزه بگیری باید گرسنگی بکشی میخواهی درمان اعتیاد شوی باید سختیها را پشت سر بگذاری باید سیدیها را بنویسی تا جهان بینی شما تغییر کند.
انسان باید عملیات تفکر و اندیشه را به کردار و رفتار نیک تبدیل کند؛ اینکه شما دکترای رشته ای را دارا هستی، فوق دکترا هستی مهم نیست، مهم این است که چقدر آنها را بکار میگیرم مهم این است که چقدر از زندگی برخوردار هستم چقدر دیگران از من راضی و خوشنود هستند ؛ پس ما هر کاری میخواهیم انجام دهیم؛ برای اینکه بخواهیم به نتیجه برسیم باید از سختی بگذریم« مزد آن گرفت که جان برادر که کار کرد » .
کشورهایی که پیشرفت کردند کشورهایی هستند که دائماً در روز 12 الی 13 - 14 ساعت کار میکنند ما هم باید در کنگره به این شکل کار کنیم، سیدیهایمان را بنویسیم، درکلاسها شرکت کنیم و هر کاری که از دست ما برمیآید برای بهورزی دیگران دریغ نکنیم « یکی برای همه و همه برای یکی »همه کوشش کنیم تا انسانی به درمان برسد. وقتی یک مصرفکننده را میبینیم از جسم و توان او بیش از خود فرد اطلاع داریم و این همان نیروی از دست رفته است باید آن را جبران کنیم. مگر ما نیروی از دست رفته داریم، بله داریم، ما مصرف کنندهای داریم که ۴۰ سال است که مثل یک فرد 90 ساله شکسته شده و درهم فرو ریخته و فرد ۹۰ سالهای داریم که از ۳۰ سالهها قویتر، محکمتر، سالمتر است. قابل ذکر است نه تنها یک فرد مصرف کننده نیروی خود را از دست داده؛ بلکه یک همسفر و بقیه اعضای خانواده نیز نیروهای خود را از دست دادهاند، این جهان روز به روز نیروی فرد را به تحلیل میبرد به خاطر ندانستن خیلی مطالب؛ اگر مطالب را آگاه باشیم نیروی از دست رفته را دوباره باز مییابیم.
در فیزیولوژی جسم مسائل بسیاری وجود دارد، بیمارستان داریم، درمان بیماریها را داریم؛ ولی چه کاری انجام دهیم که هرگز بیمار نشویم؛ درواقع چیزی نداریم که به انسان آموزش دهد که مریض و بیمار نشود. باید کاری کنیم که انسانها از خواب بیدار شوند و خودشان را بشناسند، وقتشان را به سخن چینی سپری نکنند، وقت گرانبهای خود را به یک سری موضوعات پوچ و بیارزش بیهوده هدر ندهند، اینها باعث میشوند که نیرو از دست بدهند یک آدم فهمیده و آگاه میگوید من خیلی هنرکنم مسائل خودم را حل کنم تا خودم تا گلوگاه در لجن فرو نروم.
نیرو از دست دادن چیست؟ یعنی انسان بفهمد و آگاه باشد که وقت و انرژی خود را به خاطر بعضی موضوعات از دست ندهد، به قول استاد امین انرژی مثل پول میماند؛ حال نیرویی که از دست رفته را چگونه جبران کنیم به خواست خداوند و پروردگار در برابر مسائل و به ستونی و استواری نخل ایستاده باشید؛ یعنی در مقابل مشکلات بایستید مقاوم باشید تا به آنچه در قدرت و توانایی و فکر و عمل شما است برسید خیلی نکته مهمی است؛ مثل نخل ایستاده باشید؛ وقتی ایستادید میتوانید به توانایی قدرت فکر و عمل پیببرید؛ وقتی ایستادهای خودت به خودت پی می بری که تفکر و تأمل من چیست و چگونه می توانم آن را کاربردی کنم، برای هر کاری نباید عجله کنیم باید بایستیم و به قدرت تفکر پی ببریم با بیان مکرر یعنی با آموزشهای مکرر در کنگره به شما میآموزیم چه کاری انجام دهید و چه کار نکنید ما الفبا را یاد میدهیم تا خودتان تصمیمگیری کنید.
جسم وسیله است؛ مثل ماشین، ماشین وسیله است یک راننده داره که ماشین را هدایت میکند جسم ما هم یک وسیله است که در اختیار ما گذاشته شده است که ما بتوانیم در کره زمین که از جنس ماده است زندگی کنیم، جسمی که همانند شماست ممکن است نسبتی با شما داشته باشد؛ اما روحش هیچ نسبتی با شما ندارد. جسم وسیله است جسمی که مثل شما باشد؛ مثل پدر، مادر، خواهر... همه وسیلهاند، هرکسی یک نسبتی دارد، نسبت خونی دارد؛ اما روحش هیچ نسبتی با شما ندارد؛ در نتیجه به دنبال روح مشترک میرویم؛ یعنی خویش خویشتن، پس خویشتن یعنی خود جسم و آن نفس خودش خویش خویشتن است؛ یعنی آن فامیل مشترک است که به یاری شما میآید ممکن است هیچ ارتباطی با شما نداشته باشد، یعنی فامیل شما نیست، همشهری شما نیست؛ هیچ ارتباطی از نظر فیزیکی با شما ندارد؛ ولی از نظر روحی با شما ارتباط دارد؛ وقتی مرزبانها یک خدمتی انجام میدهند و هر خدمتی که در کنگره بدون تمنا انجام میگیرد همان خویشان ما هستند که از نظر جسم هیچ ماهیتی با ما ندارند.
جمع این روحها را ید واحده میگویند همه با هم هستند همه اینا با هم یکی هستند بدون آن که تمنایی از هم داشته باشند یکدیگر را ندیدهاند و طالب هیچ مطلبی هم نیستند.خود را از دست دادهاند، این جهان روز به روز نیروی فرد را به تحلیل میبرد به خاطر ندانستن خیلی مطالب؛ اگر مطالب را آگاه باشیم نیروی از دست رفته را دوباره باز مییابیم.
در فیزیولوژی جسم مسائل بسیاری وجود دارد، بیمارستان داریم، درمان بیماریها خیلی داریم؛ ولی چه کاری انجام دهیم که هرگز بیمار نشویم درواقع چیزی نداریم که به انسان آموزش دهد که مریض و بیمار نشود .
باید کاری کنیم که انسانها از خواب بیدار شوند و خودشان را بشناسند، وقتشان را به سخن چینی سپری نکنند، وقت گرانبهای خود را به یک سری موضوعات پوچ و بی ارزش بیهوده هدر ندهند، اینها باعث میشوند که نیرو از دست بدهند یک آدم فهمیده و آگاه میگوید من خیلی هنرکنم مسائل خودمو حل کنم خودم تا گلوگاه در لجن فرو نروم.
نیرو از دست دادن چیست؟ یعنی انسان بفهمد و آگاه باشد که وقت و انرژی خود را به خاطر بعضی موضوعات از دست ندهد، به قول استاد امین انرژی مثل پول میماند؛ حال نیرویی که از دست رفته را چگونه جبران کنیم به خواست خداوند و پروردگار در برابر مسائل و به ستونی و استواری نخل ایستاده باشید؛ یعنی در مقابل مشکلات بایستید مقاوم باشید تا به آنچه در قدرت، توانایی، فکر و عمل شما است برسید خیلی نکته مهمی است؛ مثل نخل ایستاده باشید؛ وقتی ایستادهاید میتوانید به توانایی قدرت فکر و عمل پی ببرید وقتی ایستادهای خودت به خودت پی میبری که تفکر و تأمل من چیست و چگونه می توانم آن را کاربردی کنم، برای هر کاری نباید عجله کنیم باید بایستیم و به قدرت تفکر پی ببریم با بیان مکرر؛ یعنی با آموزشهای مکرر در کنگره به شما میآموزیم چه کاری انجام دهید و چه کاری نکنید ما الفبا را یاد میدهیم و خود تصمیم گیری کنیم.
جسم وسیله است؛ مثل ماشین، ماشین وسیله است یک راننده داره که ماشین را هدایت میکند جسم ما هم یک وسیله است که در اختیار ما گذاشته شده است که ما بتوانیم در کره زمین که از جنس ماده است زندگی کنیم، جسمی که همانند شماست ممکن است نسبتی با شما داشته باشد؛ اما روحش هیچ نسبتی با شما ندارد.
جسم وسیله است جسمی که مثل شما باشد؛ مثل پدر، مادر،خواهر... همه وسیلهاند، هرکسی یک نسبتی دارد، نسبت خونی دارد؛ اما روحش هیچ نسبتی با شما ندارد؛ در نتیجه به دنبال روح مشترک میرویم یعنی خویش خویشتن پس خویشتن یعنی خود جسم و آن نفس خودش خویش خویشتن است؛ یعنی آن فامیل مشترک است که به یاری شما میآید ممکن است هیچ ارتباطی با شما نداشته باشد، یعنی فامیل شما نیست، همشهری شما نیست؛هیچ ارتباطی از نظر فیزیکی با شما ندارد؛ ولی از نظر روحی با شما ارتباط دارد؛ وقتی مرزبانها یک خدمتی انجام میدهند و هر خدمتی که در کنگره بدون تمنا انجام میگیرد از سوی خویشان ما صورت میگیرد که از نظر جسم هیچ ماهیتی با ما ندارند.
جمع این روحها را ید واحده میگویند همه با هم هستند همه اینا با هم یکی هستند بدون آن که تمنایی از هم داشته باشند یک دیگر را ندیدهاند و طالب هیچ مطلبی هم نیستند.
نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر نسرین ( لژیون دوم)
رابط خبری: مرزبان همسفر سهیلا
ویراستاری و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر نسرین لژیون (دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیروان
- تعداد بازدید از این مطلب :
74