چهارمین جلسه از دوره هشتاد و سوم از سری کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا نمایندگی شادآباد با نگهبانی مسافر رضا، دبیری مسافر ایوب و استادی مسافر فرهاد با دستور جلسه «از سایت، فضای مجازی و هوش مصنوعی در کنگره ۶۰ چگونه استفاده میکنم» در روز چهارشنبه 2 مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
سلام دوستان فرهاد هستم یک مسافر
ابتدا خداوند را شاکرم که در این جایگاه خدمتی قرار گرفتم تا از شما عزیزان آموزش بگیرم و در کنار شما عزیزان باشم. از آقای مهندس تشکر میکنم که بستر به این مهمی را فراهم کردند برای عزیزانی که به دنبال حال خوش هستند. بنده در حال حاضر خدمتگزار سایت هستم، میخواهم از همینجا از تیم خوب سایت شعبه تشکر ویژه کنم، دوستانی که در سایت هستند به لحاظ مدت خدمت بیشتر از من خدمت کردند اما محبت داشتند اجازه دادند امروز من استاد جلسه باشم، از این عزیزان تشکر میکنم. از ایجنت و مرزبانان محترم شعبه تشکر میکنم که نظم و انضباط را در شعبه برقرار کردند تا ما در آرامش به خوبی سفر کنیم، آموزش بگیریم و به حال خوش برسیم. اگر بخواهم دلی بگویم راجع به خدمتگزاران سایت، این عزیزان خالصانه خدمت میکنند و با جدیت کامل، خیلی تشنه خدمت کردن هستند.
اکثر کسانی که در تهران زندگی میکنند از شهرها و شهرستانهای دیگر به اینجا آمدهاند، زیرا در تهران که پایتخت میباشد فعالیت اقتصادی بیشتری وجود دارد و حوزه کسب و کار نسبت به شهرهای دیگر بسیار بیشتر است، پس برای کسی که طالب کار باشد، رزق و روزی وجود دارد.
حالا این مثال را ارتباط میدهم به کنگره، کنگره هم مانند پایتخت است همانگونه که در پایتخت پول فراوان است در کنگره هم حال خوش فراوان است، هر کس بهاندازه سعی و تلاش خود میتواند از حال خوش بهره ببرد. بنده از این بابت سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترم ایشان هستم، زیرا هیچ وقت این حال خوش را حتی با مصرف آنتیایکس هم تجربه نکرده بودم. از راهنمای خوبم آقا محمدرضا موسوی تشکر ویژه دارم، من جرأت نشستن بر روی این صندلی و مشارکت کردن برای این جمع بزرگ را مدیون راهنمای گرانقدرم هستم، زیرا با آموزشهایی که ایشان با زبان ساده و شیوا به من و برادر لژیونیهایم دادند، این باور را در ما به وجود آورد که همه ما با جان و دل در هر جایگاهی که قرار بگیریم، خدمت کنیم.
خاطرهای بگویم از کودکیام نزدیک عید به شهرستان میرفتیم، مادر بزرگم نان شیرین برای عید در تنور گلی پخت میکرد، من هم عاشق نان پختن بودم و کنارش مینشستم و تماشا میکردم، وقتی نان داغ از تنور در میآمد مادر بزرگم به من تعارف میکرد که از آن نان بخورم و خوردن آن نان در هوای سرد برای من خیلی لذت داشت، حالا دوستان که در حال بارگذاری مطالب در سایت هستند مینشینم کنار آنها و ویراستاری و ویرایش مطالب و ویرایش عکسها را توسط این عزیزان میبینم تا این مطالب در اسرع وقت برای بارگذاری آماده شوند و بازدیدکنندگان از این مطالب بازدید کنند، جدی بودن آنها را خیلی دوست دارم و متوجه از جان و دل خدمت کردن آنها هستم. وقتی کارم در سایت تمام میشود ناخودآگاه محو خدمت کردن همکارانم در سایت میشوم که با جان و دل در حال خدمت هستند. خدمتگزاران سایت همیشه در تلاشند که مطالب را بدون کوچکترین اشتباه و با بهترین حالت بازدهی در سایت بارگذاری کنند، چون خدمت در سایت، خدمت در صور پنهان است، این جایگاه خدمتی را خیلی دوست دارم زیرا خود من همیشه دوست دارم کارم را با عمل کردن نشان بدهم نه با گفتن، این جایگاه خدمتی در سایت جایگاهی است که من همیشه آرزو داشتم در این قسمت خدمت کنم.
ممنون که به صحبتهای من توجه کردید.

تقدیر از اعضای سایت شعبه شادآباد

.jpg)
دریافت شال راهنمای تازه واردین

تایپ و ارسال: خدمتگزاران سایت شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
403