سلام دوستان میلاد هستم یک مسافر.
قبلاً هم اشارهکردهام که تصاویر و اصوات روی حس ما تأثیرگذارند. اگر بعضیاوقات میبینیم که حال ما خوب نیست و فکرمان درگیر است به علت این است که جهان ذهنی ما مشکل دارد و درواقع درگیر تصاویر و اصواتی شدهایم که بهجای کمک به ما در حال ضرر زدن به ما هستند. در این مواقع باید سریعاً این موضوع را قطع کنیم و مانع ادامه آن شویم. این همان چیزی است که در وادی اول به آن اشاره میشود که با تفکر ساختارها آغاز میشود و ما هنوز یاد نگرفتیم که به چه چیزی فکر کنیم؛ یعنی ما فکر میکنیم و مسائل و موضوعات را هم در جهان بیرون و هم در جهان ذهن میبینیم و جالب اینجاست که همان مسائل و موضوعات را جذب میکنیم؛ یعنی اگر به مسائل و موضوعات بد فکر کنیم یا در مورد آنها صحبت کنیم، همانها را نیز جذب خواهیم کرد. حتی آدمهایی را که همانند خودمان هستند به خودمان جذب خواهیم کرد. وقتی جهان ذهنی من درگیر تصاویر و اصوات بد باشد، افرادی که تصاویر و اصوات آنها خوب است را نمیتوانم دریافت کنم. پس به قول آقای مهندس ما همان هستیم که به آن فکر میکنیم و میاندیشیم. پس مراقب باشیم چه چیزی میبینیم، چه چیزی میشنویم و به چه چیزی فکر میکنیم. حتی باید مراقب گفتگوی درونی خودمان با ذهنمان هم باشیم و دقت کنیم که مشغول چه گفتگویی با خودمان هستیم. بهخصوص در مواقعی که حال ما خوب نیست باید بسیار مراقب این موضوعات باشیم که به قول استاد امین پیوندهای نامیمون در همین مواقع یعنی در لحظه تاریکی و حال خرابی زده میشوند.
سایت کنگره ۶۰ یکی از چیزهایی است که میتواند حس ما را تغییر دهد چراکه ما تصاویر را در سایت میبینیم و مطالب آن را در ذهن خود میخوانیم و مجسم میکنیم یعنی تبدیل به صوت میکنیم و این تصویر و صوت بر حس ما تأثیر خواهند گذاشت؛ یعنی سایت کنگره ۶۰ بهخوبی بر حس ما تأثیر میگذارد. اینکه ما وارد چه سایتی میشویم و به چه سایتی مراجعه میکنیم میتواند در درگیر شدن و یا بسته شدن حس ما تأثیر بگذارد. خوش به حال افرادی که تصاویر و صوت را از سایت کنگره دریافت میکنند و خود را مشغول مطالعه در سایت کنگره کردهاند.
اگر به این مسائل دقت کردیم و حس خود را در جهت مثبت پالایش کردیم و تغییر دادیم، آنگاه تصاویر و اصوات را به گونه دیگری دریافت خواهیم کرد چون با یک حس جدید مشغول دریافت آنها هستیم. تا زمانی که حس ما تغییر نکند برداشت ما تغییر نخواهد کرد؛ برداشت ما نسبت به خودمان نسبت به درمان سیگار، نسبت به سفر اول و غیره؛ و زمانی حس من تغییر میکند که تصاویر و اصوات مناسب دریافت کنم و وقتیکه حس تغییر کرد آنگاه برداشت من همتغییر خواهد کرد.
در داخل این فرایند است که تغییر، تبدیل و ترخیص انجام میشود، یعنی وقتیکه تصاویر و اصوات دریافتی من تغییر کند حس من تغییر میکند و به یک حس جدید تبدیل میشود. با توجه به این حس جدید، تصاویر و اصوات دیگری را دریافت میکنم و دوباره حس من تغییر میکند و آخر این مسئله به رهایی منتهی میشود یعنی تغییر، تبدیل و ترخیص؛ یعنی ترخیص در تغییرات و تبدیلات و تکرار آنها انجام میگیرد.
پس باید دقت کنم در جهان ذهنی خودم به چه چیزی فکر میکنم، چه چیزی را میشنوم و اگر در مورد خیلی از مسائل حسی ندارم به همین دلیل است که جهان ذهنی من مشکل دارد و مسائل و موضوعاتی را دریافت میکند که منفی هستند. برای همین است که وقتی به سایت مراجعه میکنم و یا صحبتهای آقای مهندس را میشنوم حس و حالم خوب میشود؛ و همه اینها به خود فرد بستگی دارد چراکه کنگره ۶۰ و آقای مهندس ابزار لازم و آموزشها را در اختیار ما قرار میدهند و این بستگی به خود من دارد که از این ابزار استفاده کنم یا نه. آیا از این ابزار و آموزشها استفاده میکنم که تغییر کنم و به مرحله بعدی بروم؟ اینکه بگویم چندین ماه است به کنگره میآیم و نتیجه نگرفتهام به همین موضوع برمیگردد، یعنی تغییر و تبدیلهای لازم انجام نگرفتهاند و ما زمانی ترخیص میشویم که تغییر و تبدیلهای لازم انجام بگیرند و تکرار شوند. در غیر این صورت ممکن است فردی ۷ ماه سفر کند ولی گویی که در هفته اول سفر قرار دارد.
درمان سیگار نیز همینگونه است، من باید مطالب و موضوعاتی که در مورد درمان سیگار در سایت کنگره ۶۰ منتشر میشوند را مطالعه کنم. این مطالعه حس من را تغییر میدهد و به ترخیص من منتهی میشود. همه این موضوع به خود من برمیگردد که آیا در جهت تغییر حس گامی برمیدارم یا نه؟ آیا وارد لژیون سیگار میشوم، آیا مطالب منتشرشده در سایت را مطالعه میکنم یا اینکه به اتاق سیگار میروم و سیگار میکشم؛ یعنی خود من هستم که انتخاب میکنم در کدام مسیر قرار بگیرم.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
.jpg)
صحبتهای راهنمای محترم حسین یاراحمدی لژیون ویلیام وایت
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
من وقتی سفر سیگار رو شروع کردم قطعاً خواسته سفر را داشتهام و فرمان صادرشده است برای رهایی من، فرمان رهایی تعیینکننده هست ولی خداوند میگوید: راهنما هست. راهنما میگوید: آقای ایکس میآید و نمیآید این آقای بیانضباط است ولی این آقا سیدیهایش را نوشته تکالیفش را انجام داده و زحمتکشیده است.
کسی که در سفر اولش سفر سیگار و موادش آنقدر اهمیت برایش پیدا نکرده و در سفر اول که باید خیلی دقیق بیاید آیا به نظر شما این مسافر در سفر دوم ماندگار است؟
آقای مهندس فرمودند فاصله من با اعتیاد، فاصله ۱۴ سال یا ۲۰ سال رهایی من با مواد فقط یک دود است
انشالله همه ما متوجه بشویم قدر این فرصتی که خداوند به ما داده است را بدانیم

تایپ و ارسال: خدمتگزاران سایت شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
159