English Version
This Site Is Available In English

بهترین راه

بهترین راه

.ششمین جلسه از دور چهارم سری جلسات هماهنگی لژیون سردار ویژه مسافران نمایندگی دکتر علیرضا(مبارکه) با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر یحیی با دستور جلسه« وادی هفتم و تاثیر آن روی من » در روز یکشنبه مورخ 30 شهریورماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۵ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:

ابتدا خداوند را شکر می‌کنم که در شعبه و لژیون سردار در جمع شما عزیزان حضور دارم. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان سپاسگزارم که چنین بستری را برای ما فراهم نمودند. از ایجنت محترم، نگهبان جلسه و از کلیه خدمتگزاران تشکر می‌کنم و هفته سایت را به کلیه اعضای خدمتگزار سایت تبریک و خدا قوت می‌گویم. دستور جلسه امروز وادی هفتم و تاثیر آن روی من است. رمز راز کشف حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم. گاهی اوقات انسان‌ها زمان زیادی را صرف پیدا کردن راه می‌کنند و بعضی افراد با تفکر و تلاش و انتخاب راه درست به مقصد می‌رسند و بعضی‌ها بدون تفکر و هیچ تلاشی پا به راه می‌گذارند و به بن بست می‌رسند و شکست می‌خورند.

پیدا کردن راه درست در تمامی مراحل عمر و زندگی خیلی مهم است. همه ما در زندگی بر سر دو راهی قرار می‌گیریم و انتخاب آن بستگی به خودمان دارد. بعد آرام آرام به واسطه اینکه جلسه نرفتم دور شدم و دوباره بعد از سه الی چهار سال به همان نقطه اول برگشتم. یعنی این راهی که من رفته بودم هیچ شد. فکر می‌کردم که این بهترین راه است و بعد از چهار سال تنها چیزی که متوجه شدم این بود که از جلسات دور نشوم. در محل ما دو سه نفر به کنگره می‌آمدند و حدود بیست نفر به NGO دیگری می‌رفتند من هم سر دو راهی قرار گرفته بودم. یکی از اقوام در کنگره بود و خیلی به من می‌گفت حتما بروم به کنگره. خب من بالاخره آن راه دیگر را سه سال چهار سال رفته بودم و به بن‌بست برخورده بودم و به همان نقطه اول بازگشته بودم. آمدم به کنگره و شروع کردم بعد از دو ماه که اینجا بودم فهمیدم که این راه درست است.

شروع به نوشتن نمودم  و تفاوت‌ها  را با جاهای دیگر که رفته بودم احساس کردم و در پنج ماه که سفر کردم با مشورت راهنمای خودم خدمت گرفتم و یک ماه بعد هم در سایت شروع به خدمت نمودم. خدمت کردن را خیلی دوست داشتم و در هشت ماه سفرم هم وارد لژیون سردارشدم و تا جشن گلریزان تعهد سرداری خودم را پرداخت نمودم و بعد از آن دنوری خودم را اعلام کردم. فکر کردم که دنوری هم مثل سرداری است و نتوانستم به موقع تعهد خود را پرداخت نمایم و انشالله بتوانم پرداختی دنوری خود را امسال کامل نمایم. نکته دیگر اینکه نباید فکر کنیم که وقتی سن ما بالا رفت خردمند شده‌ایم و اینکه وقتی اول فکر کنیم و بعد حرف بزنیم می‌شود فرد خردمند و خردمندی ربطی به سن وسال آدم ندارد و تفکر بستگی دارد.

تایپ: مسافر حسین
عکس: مسافر مهدی
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .