دل‌نوشته‌ای با حس و حال خوش

سلام دوستان هادی هستم یک مسافر؛
بابت حال خوش این روزهایم از خداوند متشکرم.

اوایل سال ۱۴۰۲ وارد کنگره۶۰ شدم، پر از نا‌امیدی، پر از بی‌میل بودن به زندگی و در کل لبریز از مسائل منفی بودم‌.
در ابتدا، کنگره فقط برایم یک گزینه برای ترک مواد مخدر بود و همیشه با خودم می‌گفتم این راهم امتحان می‌کنم تا به خانواده‌ام فقط بگویم شما شاهد باشید، ببینید من تمام راه‌ها را رفتم ولی خب نمی‌شود.
بگذریم که روزهای سخت گذشت و الان تمام آن نا‌امیدی‌ها و درماندگی تبدیل به امید و شوق خدمت شده است.
در دوران سفرم اکثر مواقع در دعاهایم، درمان و رهایی‌ام را از خداوند می‌خواستم و با تلاش و صبر خودم به آن رسیدم، در ادامه هروقت تولدی در شعبه گرفته می‌شد به خودم می‌گفتم واقعا میشه یروز هم من در این جایگاه قرار بگیرم و در دعا‌های آخر جلسه همیشه تصور یکسال رهایی‌ام را می‌کردم و به لطف خدا و به یاری راهنمای بسیار خوبم آقای مهدی مختاری به آن هم رسیدم و تولد یکسال رهایی در شعبه برایم گرفته شد‌.
از اواسط سفرم همیشه عزیزانی را مشاهده می‌کردم که بدون منت در تمامی جایگاه‌ها در حال خدمت هستند بدون اینکه ریالی دریافت کنند و همیشه برایم سوال بود که چرا باید یکنفر بعد رهایی‌اش بطور رایگان در خدمت دیگران باشد؟
با آموزش‌هایی که در کنگره توسط راهنمای بزرگوارم به من داده شد دلیلش را متوجه شدم، اصلا متوجه این شدم که چرا پای به این کره خاکی گذاشتم.
آن دلیل ۲چیز است یکی آموزش گرفتن و دیگری خدمت کردن،  که باز  کنگره۶۰ بستر آن را برای من فراهم کرد.
کنگره۶۰ آموزش‌های لازم را به من داد و می‌دهد، اما فقط ماند خدمتی که یکنفر را از بند اعتیاد رها کند، در سال ۱۴۰۳ در آزمون راهنمایی شرکت کردم به لطف خداوند و آموزش‌های راهنمای عزیزم مسافر مهدی و صبر و تلاش خودم در این آزمون نمره قبولی را گرفتم و جایگاه راهنمای تازه‌واردین را کسب کردم و امروز ۲۹شهریور ۱۴۰۴ شال زیبای سبز فسفری رنگ، با دستان مهندس دژاکام بر گردنم انداخته شد، استاد راهنمای عزیزم جناب مهندس حسین دژاکام با تمام وجودم سپاسگزار تمامی زحمات و محبت‌های بی‌دریغ و خالصانه شما هستم و خواهم بود، از شما نه تنها آموزش و فنون رهایی از غول اعتیاد، بلکه رهایی از غول جهل و کلاً مهارت‌های زندگی و درس‌های سالم و درست زندگی کردن آموختم.

الان حدود ۱۷ ماه رها از بند مواد مخدر و ۱۶ماه رها از بند سیگار را تجربه می‌کنم، الان با صدای بلند می‌توانم بگویم تنها راه نجات یک فرد مصرف کننده فقط و فقط کنگره۶۰ است.
حال خوش این ‌‌روزهایم با گرفتن شال راهنمایی صد چندان شد، این حالم را برای تمامی سفر اولی‌ها از خداوند خواستارم.
ممنونم بابت اینکه به دلنوشته من توجه کردید.

تهیه و تنظیم: مسافر هادی لژیون یکم 

مرزبان خبری: مسافر حجت