به نام قادر مطلق
با سلام و احترام؛ واحد سایت نمایندگی اسلامشهر گفتوگویی با ایجنت محترم نمایندگی انجام داده است و شما عزیزان را به خواندن این مصاحبه دلنشین دعوت می نماییم.
از اينکه وقت گذاشتید و در این مصاحبه حضور دارید از شما سپاسگذاریم؛ در ابتدا خودتان را به رسم کنگره معرفی نمایید؟
سلام دوستان اسماعیل هستم یک مسافر
آنتی ایکس: شیشه، هروئین، متادون
مدت سفر: ۱۱ ماه و ۲۵ روز
راهنما: آقای سعید آبیار
روش درمان:Dst
داروی درمان: شربت Ot
مدت رهایی: ۷ سال و یک ماه
به عنوان اولین سوال، نظر شما در مورد جشنهای کنگره۶۰ و خصوصا جشن هفته ایجنت و مرزبانان چیست؟
در ابتدا خدا را شکر میکنم که در کنگره۶۰ حضور دارم، خداوند اجازه خدمت به همه بندگانش را نمیدهد و این اجازه به من داده شده تا بتوانم خدمت کنم و بابت این موضوع سپاسگزار خداوند هستم، جشنها در کنگره۶۰ برای این است که ما قدردانی را یاد بگیریم، در این مسیر افرادی هستند که به ما کمک میکنند تا ما از بند اعتیاد رها بشویم و به درمان برسیم و این وظیفه ماست که قدردان این عزیزان باشیم و جشنها به ما یاد میدهند که چگونه قدردانی کنیم و همانطور که آقای مهندس گفتند، قدردانی هم بایستی کلامی و هم به عملی که در کنگره۶۰، با اهدای پاکت انجام میشود را آموزش بگیریم.
در کنگره۶۰ اهداف و قوانین کلی توسط بنیان کنگره و شورای دیدبانان وضع میشوند، برای اجرای هرچه بهتر این اهداف و قوانين در نمایندگی چه ساز و کاری نیاز است؟
وظیفه مرزبانان اجرای قوانین و حرمتهای کنگره۶۰ میباشد و وظیفه ایجنت نظارت بر اجرای کامل و صحیح این قوانین و حرمتها است و مسئله مهم اینجاست که این قوانین کامل و صحیح اجرا بشوند، هیچ ساز و کاری بالاتر از آموزش نیست و این آموزشها توسط راهنمایان بایستی اتفاق بیفتد. زمانی قوانین و حرمتها اجرا میشوند که سطح آموزش بالا بروند، خدا را شکر که این آموزشها توسط بنیان کنگره۶۰ به صورت صوتی از طریق اپلیکیشن در دسترس اعضا قرار میگیرد و راهنمایان محترم نیز این موضوع را به رهجو انتقال میدهند و ما شاهد این هستیم که روز به روز حرمتها و قوانین بهتر اجرا میشوند.
شما در اواخر و ماههای گذشته توسط شورای دیدبانان برای جایگاه ایجنتی انتخاب شدید،ضمن تبریک و آرزوی موفقیت برای شما در این دوره خدمتی، آیا این جایگاه شیرینی و مسئولیت خاص خود را به همراه دارد؟
همه ما در این مسیر در حال آموزش هستیم و این آموزش است که من را ترغیب میکند تا بتوانم در این جایگاه بهتر خدمت کنم، جایگاه ایجنتی جایگاهی است که مسئولیت زیادی به همراه دارد و اجرای این مسئولیتها به طور صحیح شرایط خاصی دارد که باید مثل یک بزرگتر و یک پدر، قهر و تنبیه پدرانه به همراه محبت و عشق و آموزش انجام بپذیرد.
آیا شما در جایگاه مرزبانی خدمت کردهاید؟ این جایگاه خدمتی چه مزیتهایی برای افراد دارد؟
خدا را شکر زمانی که من وارد سفر دوم شدم در جایگاه مرزبانی پارک طالقانی شرکت کردم، آقای دکتر کشانی ایجنت نمایندگی پارک طالقانی بودند و به من آموزشهای خیلی زیادی دادند، در پارکهای ورزشی به دلیل تعداد بالای افراد و حضور نمایندگیهای مختلف و با خواسته های گوناگون، مدارا کردن با همه این افراد خیلی مهم است و جایگاه مرزبانی برای من آموزشهای زیادی به همراه داشت. در جایگاه مرزبانی نیازی نیست که شما مانند پلیس باشید و اصطلاحاً به همه گیر بدهید، دقیقاً مثل همان گدازههای آتش است که شما هر طرف که پا بگذارید، پای شما میسوزد. پس همراه با اجرای قوانین باید صبورانه کار خودتان را انجام بدهید.
شما به عنوان ایجنت و راهنمای مرزبانان، برای اداره هرچه بهتر امور در نمایندگی از چه الگویی پیروی میکنید؟
همه ما یک الگو داریم که الگوی همه ما آقای مهندس هستند و سلاح یک مسئول در نمایندگی عشق و محبت است، یک مثالی است که میگوید گشتیم و گشتیم هیچ ذکری بالاتر از محبت در کنگره۶۰ پیدا نکردیم هرچه که هست محبت است، محبت است و محبت.
نظر خود را در مورد آقای مهندس دژاکام بفرمایید؟
آقای مهندس در جایگاه سرپرست و بزرگ برای ما قرار دارند، یک معلم که خالصانه در خدمت انسانها هستند و خداوند را شکر میکنیم که در زمان حیات ایشان در حال خدمت کردن هستیم و به نوعی از سرچشمه آب مینوشیم.
بهترین سخنی که از آقای مهندس شنیدید و روی شما تأثیر زیادی گذاشت چه بود؟
در دوره مرزبانی در پارک طالقانی پیش آقای مهندس رفتم و ایشان کنار آتش نشسته بودند و بنده عرض کردم که آقای مهندس برای ما دعایی کنید تا عاقبت بخیر شویم و آقای مهندس گفتند که اگر میخواهید عاقبت بخیر شوید هرگز اجازه ندهید کیفیت محبت در شما از بین برود، یعنی اگر انسانها ناخواسته شما را ناراحت و آزرده خاطر کردند، هرگز کیفیت محبت خود را پایین نیاورید.
یک ویژگی از راهنمای خودتان که روی شما بسیار تاثیر گذاشته است و الگوبرداری کردهاید چه بوده است؟
چیزی که خیلی اثرگذار بود سختگیریهای ایشان بود و همیشه میگفتند همه چیز از سختگیری و تلاش بدست میآید، و اعتقاد داشتند که در همه حوزهها این چنین است، چه در حوزه کار و خانواده و چه در حوزه درمان و خدمت در کنگره، سختگیری نه به عنوان خشم، بلکه پدرانه و در راستای قوانین و حرمتها که وجود دارند و با همین سختگیریها بود که من به رهایی رسیدم. اگر سختگیریهای ایشان نبود شاید من به درمان اعتیاد نمیرسیدم و فاکتوری که به انسان ارزش مینهد و باعث رشد او میشود، در واقع تلاشها و دستاوردهای انسان است و انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش.
شما همیشه به خدمتگذار بودن افراد در کنگره۶۰ توصيه و تاکید میکنید،آیا در این امر رمز و رازی نهفته است؟ یا به نوعی ادای دین است؟
ما برای حل مسائل به این دنیا آمدهایم و با خدمت میتوانیم خود را ارتقاء بدهیم و رشد کنیم، اگر من تاکید به خدمت دارم، برای این است که شخص بتواند به رشد و تکامل نزدیک بشود، مواد مخدر مانند سدی برای رشد و شکوفایی ما انسانها قرار میگیرد و مسافران پس از درمان با فراگیری آموزش و خدمت میتوانند که از لحاظ نفسانی رشد کنند. در واقع من میتوانم با آموزش و خدمت درست، به بهترین ورژن خود تبدیل بشوم.
در بین جایگاههای خدمتی که تاکنون تجربه کردهاید، کدام را بیشتر دوست داشتید و یا به نوعی ذوق و شوق بیشتری در آن بوده است؟
من در این مورد مدیون کنگره۶۰ و راهنمای خودم هستم و این بذر در کنگره و توسط راهنمایم کاشته شد، زیرا رهجو زمانی که در حال درمان است بهترین بستر برای این امر مهم است تا وقتی به درمان رسید یک خدمتگزار بشود. من در همه جایگاهها تا ایجنتی خدمت کردهام اما خدمتی که خیلی دوست داشتم، این بود که راهنمای تازهواردین بشوم، زیرا خیلی لذت بخش است و سراسر عشق و محبت و حس مالکیت وجود ندارد. استاد امین میفرمایند که وقتی مالکیت میآید محبت صفر میشود، در تازه واردین شما مالک نیستی و سراسر عشق و محبت است و دوم اینکه همیشه دوست داشتم پیام سفر دوم را بخوانم، در پارک مرزبان شدم و آنجا پیام سفر دوم قرائت نمیشد و همیشه در ذهنم بود که یک روز من این پیام زیبا را میخوانم و خدا را شکر که وقتی مسئول نمایندگی شدم به این خواسته رسیدم. اگر انسان از ته دلش خواستهای داشته باشد، حتماً به خواسته خود میرسد.
لطفا در مورد سفر اول خود مختصر توضیح بدهید؟
آقای مهندس میفرمایند که سختیها و مشکلات انسان را به دو جهت سوق میدهد، یکی به بالاترین مقام انسانیت و یکی به پایینترین نقطه و یا به عبارتی به سمت صعود و یا در مسیر سقوط قرار میدهد. من نیز وارد کنگره شدم و شروع به درمان کردم و در ابتدا سختیها و مشکلات زیادی داشتم، خانهای وجود نداشت و در طول سفرم تمام کارهایم را در ماشین شخصی انجام میدادم و چهل سیدی را در ماشينم نوشتم. امکانات زندگی وجود نداشت، حتی یک لیوان آب خنک، دوش گرفتن در منزل، شستوشوی لباسها، خشک کردن لباسها در زمستان و موارد بیشمار دیگر که من در طول سفر اول با آنها دست و پنجه نرم میکردم و سختترین لحظه اینکه ماشین من خراب شد و برای خرید دارو مجبور شدم بطری جمع کنم؛ اما به هر حال در این مسیر نیروهایی وجود دارد که باعث ادامه بشود و سفر اول سختیها و لذتهایی را به همراه دارد.
شما به همراه راهنمایان و مرزبانان تلاش میکنید تا یک رهجو بتواند به راحتی سفر کند و به درمان برسد، در مقابل انتظار و و خواسته شما از یک رهجو چیست؟
فقط یک سفر استاندارد و با کیفیت داشته باشند.
چه چیزی در کنگره۶۰ شما را بسیار خوشحال میکند؟
خدمت کردن
در حال حاضر اولویت شما خدمت در کنگره۶۰ میباشد و یا مسائل شخصی؟ این تعادل را چگونه بین کنگره و مسائل شخصی به اجرا در میآورید؟
اولویت من کنگره۶۰ است و اگر کنگره۶۰ نبود من نیز نبودم، اکنون میتوانم روی مسائل مالی و خانوادگی خود تفکر و دقت داشته باشم و مدیون کنگره۶۰ هستم و من سعی میکنم در کنار کنگره به کارهای شخصی خود بپردازم و برای این مسائل برنامهریزی میکنم و با فراگیری آموزشهای کنگره میتوانم هر دو موضوع را پیش ببرم.
در مورد کلمات زیر چه تصویری در ذهن شما تداعی میشود؟
آقای مهندس حسین دژاکام: عشق
کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر: علم
سفر اول: دوست داشتنی
استاد امین دژاکام: بزرگتر
کنگره۶۰: بهشت گمشده که پیدا شد.
از اينکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید از شما ممنون و سپاسگذاریم و بهترینها را برای شما خواستاریم.

تهیه شده از واحد سایت نمایندگی اسلامشهر
عکس: مسافر محسن
متن و ویرایش: مسافر بهزاد
تنظیم و ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
401