گفت و گو با راهنمای محترم همسفر احمد

سلام دوستان احمد هستم همسفر
مسافر من با 5 سال تخریب وارد کنگره شد آخرین انتی ایکس مصرفی هروئین و شیشه، روش درمان dst و داروی درمان شربت اوتی به مدت 12ماه و 8 روزبه راهنمایی آقای میلاد در شعبه لویی پاستور سفرکردند. راهنمای خودم آقا محسن، ورزش در کنگره هر دو فوتسال، مدت رهایی دو سال 4 ماه و 22 روز

تفاوت کم خردی و خردمندی در همسفران چیست و چگونه به تشخیص خواهند رسید؟
ما یک تعریفی در کنگره در مورد دانایی و دانایی موثر داریم، دانایی مثلثی دارد که شامل تفکر، تجربه و آموزش است و در واقع دانایی می تواند مثلث متساوی الساقین یا متساوی الاضلاع باشد و ضلع هایش باهم متفاوت باشد ولی دانایی موثر دانایی است که در واقع تمام اضلاع این مثلث باید مساوی یعنی مثلث متساوی الاضلاع باشد. یک تعریفی در جهانبینی داریم که میگوید دانایی موثر قدرت تشخیص خواسته های معقول از غیر معقول است. همسفر باید تشخیص بدهد کدام خواسته معقول و درستی است و کدام خواسته، خواسته ی غیر معقولی است، این تفاوت یک همسفردانا با کسی که دانایی کمی دارد می باشد.

به نظر شما بیشترین چالشی که ایجنت و مرزبانان ممکن است داشته باشند چیست و این خدمت ها چه تاثیری در روند رشد انسان می توانند داشته باشند؟
خوشبختانه در خدمتی که داشتیم، هیچگونه چالشی بین من و همکار مرزبانم و ایجنت محترم اصلا وجود نداشت، درواقع آمده بودیم در این جایگاه صبوری و مردم داری را آموزش بگیریم، به قول آقای مهندس یک نعمت بود که بتوانیم آموزه های تئوری را عملی کنیم و بدون هیچ چشم داشتی عشق بورزیم. روزی هم که می خواستیم کار را شروع کنیم ایجنت محترم فرمودند: ما یک تیم هستیم و نباید صحبت هایمان به بیرون درز پیدا کند و همین هم انجام شد. ایجنت کسی است که راهنمایی می کند و آموزش می دهد. مرزبانان کسانی هستند که مرزبان نظم و انضباط و مقررات در شعبه هستند. وقتی این استانداردها حفظ بشود آن شعبه، نمایندگی موفقی خواهد بود.

یک همسفر چه کارهایی باید انجام دهد و چه تغییراتی درونش شکل بگیرد تا بتواند دانایی را به دانایی موثر تبدیل کند؟
تبدیل دانایی به دانایی موثر کار سختی است. باید از کارهای جزئی شروع شود، مثلا جمع کردن یک تکه زباله ازروی زمین، از همین کارهای به ظاهر کوچک شروع می شود تا می رسد به کارهای بزرگ. یعنی در واقع یک همسفر، باید شروع به آموزش گرفتن کند و این آموزه ها را که در جایگاه های مختلف اجرا کند.خدمت متفاوت است یکی یکی بیاموزد تا بتواند مسائل اصلی زندگی خودش را به تدریج حل نماید.

شما قبل از هر خدمتی خدمت مالی هم کرده اید، حس و انگیزه شما از شرکت در لژیون سردار چیست؟
من حقیقتا با این دیدگاه به قضیه نگاه نمی کنم. کنگره بستری را فراهم کرده که بتوانم خدمت کنم. من باید تشکر کنم که اجازه داده شد در لژیون سردار عضو شوم و کمک کوچکی بکنم به کسانی که دردمند بیماری اعتیاد هستند و نیاز به درمان دارند. من واقعا سپاسگزار این سیستم هستم که اجازه خدمت در این مکان برای من فراهم شد.

عدالت در کنگره 60 از دیدگاه سفر اول و سفر دوم چه تفاوت هایی دارد، آیا درک افراد از عدالتی که ایجاد شده با رشدشان تغییر می کند؟
قطعا همینطور است. یک سفر اولی زمانی که وارد کنگره می شود هنوز حسش باز نشده و مسافردرگیر مشکلات مصرف خود است و همسفر درگیر مسائلی است که مسافرش برای او به وجود آورده است. وقتی که با آموزه های کنگره آشنا شود و زمانی که حسش باز شود، مفهومی که از عدالت نسبت به بدو ورودش داشت متفاوت خواهد شد عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش قرار بگیرد. ممکن است جایگاه یک نفر دیده بان یا ایجنت باشد و دیگری رهجو سفر دوم، راهنما ، مرزبان و یا فردی که تازه سفر خود را شروع کرده است باشد.

با توجه به اینکه در جایگاه مرزبانی تجربه کافی را پیدا کردید چه توصیه ای برای کسانی که در جایگاه مرزبانی خدمت کرده اند دارید؟
من زمانی که برای مرزبانی انتخاب شده بودم ، خیلی شوق و ذوق زیادی برای این خدمت داشتم وقتی به این جایگاه دست پیدا کردم، دیدم که مرزبانی چه دنیای بزرگی دارد و من چقدر می توانم آموزش بگیرم. کنگره جاری است و ایستا نیست. نگاه کنید کنگره  از درمان اعتیاد به درمان بیماری های لاعلاج رسیده یک رهجو هم باید این مراحل را طی کند و در راه ساکن نماند،  از خدمت در جایگاه دبیری تا خدمت نگهبانی می رسد و خدمت در جایگاه مرزبانی ، یعنی اگر دانش آموز خوب کنگره باشد، خودش روز به روز پیشرفت می کند و به سمت ارزش ها حرکت می کند، و در کنگره جاری می ماند.