سیزدهمین جلسه از دوره پنجم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز با استادی مرزبان مسافر کمال، نگهبانی مسافر فیروز و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان » پنجشنبه ۲۷ شهریور ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان کمال هستم یک مسافر، من از طرف لژیون مرزبانی هفته ایجنت و مرزبان را به بنیان کنگره ۶۰، ایجنت مسافران و گروه همسفران، همچنین گروه مرزبانی پارک خانواده تبریک میگویم، تشکر میکنم از همه اعضا که با حس درونی خود انرژی خاصی به شعبه دادند، هر کاری که ما در کائنات انجام میدهیم واکنش آن در زندگی ما برمیگردد؛ زیرا شرط اول قرار گرفتن در هر ساختاری خواسته قلبی و درونی ماست، دوم این است که باید قبل از خواسته فرمانی وجود داشته باشد، ممکن است یک خواسته درونی به سراغ من بیاید،باید دید که آن خواسته الهی است یا اهریمنی است؟ این خواسته قلبی من بود تا مرزبان شوم،حس درونی من این بود تا خدمت کنم زیرا خدمت کردن به خلق خداوند همان پرستش خداوند است و عبادت به جز خدمت خلق نیست،خواسته من این بود تا انرژی از شما دریافت کنم و آموزش بگیرم؛ زیرا دریافت یعنی ادراک که از طریق حس، صوت و نور انتقال پیدا میکند، شما در لژیون از طریق صوت و حس از راهنما انرژی دریافت میکنید نور الهی که در چهره یک راهنماست را حس می کنید و انرژی دریافت میکنید، وقتی راهنما شما را در آغوش میگیرد، حس قلبی تبادل و چند برابر میشود؛پس ببینید ما جایگاهی را داریم که نهاد های دیگر این جایگاه را ندارند، اینجا تنها جایی است که چنین انرژی بالایی را دارد.
از تلاش ایجنت و مرزبانان این دوره و دوره قبل و حتی مسافران و همسفران که تلاش کردند نمایندگی رشد کند تشکر میکنم، در هیچ کجای دنیا چنین چیزی وجود ندارد و فقط در کنگره ۶۰ است که بدون توجه به جایگاه اجتماعی، فرد وارد کنگره می شود و لباس عوض میکند و شروع به خدمت میکند که در ادامه چنین جایگاه مقدسی شکل میگیرد، قلب تپنده این ساختار ایجنت است مثل ایجنت همسفران و ایجنت پارک، ما دقت نمیکنیم که این خدمات از قبل هماهنگ شده است تا ما به سلامتی تن برسیم، بسیاری از خدمات این افراد دیده نمیشود، ایجنت هر هفته به تهران میرود و دلیل این رفت و آمدها این است که شعبه ما بروز رسانی شود؛ زیرا در آینده از هوش مصنوعی استفاده میشود، دیگر این کاغذ و نوشتنها کنار میرود، باید دانش ما بروزرسانی شود، زیرا تو انتخاب شدهای، این صندلی را خداوند به تو داده پس قدر و منزلت جایگاه خود را بدان.
از جایگاه ایجنت بگویم که ایجنتها راهنمای کار بلدی هستند ناظر بر کار ما مرزبانها و ما مرزبانها هر کدام یک وظیفهای را بر عهده داریم و هر کس خدمت خودش را به نحو احسنت انجام میدهد و هر خدمتی را امروز به من بدهند استقبال میکنم زیرا امروز آن خدمت در کائنات به نام من نوشته شده است تا من رشد کنم و از منیت و غرور من کاسته شود.
درست است که مرزبانی یک جایگاه و مسئولیت سنگینی بر دوش ما گذاشته، جناب آقای مهندس میگویند: خدمت در مرزبانی راه رفتن روی گدازههای های آتش است، راست میگوید یک زمان هایی است که من دوست دارم کاری انجام بشود اما انجام نمیشود، شاید نسبت به فرامین ایجنت گاهی وقتها کم کاری هم میکنیم ولی خدا به ایشان یک صبری داده و او پاسخش یک لبخند است، جایگاه ایجنت را خداوند تعیین کرده، در نامه روز ازل او نوشته شده است،یک راهنما در روز ازل برایش نوشته شده که این شال راهنمایی را بگیرد برای هدایت نیازمندانی که امروز میخواهند به سلامتی و تندرستی برسند، ما مرزبانان خواسته زیادی نداریم فقط خواسته ما رعایت قوانین و حرمت های کنگره است و نظم و ادب و احترام را رعایت کنید، سپاسگزارم که به حرفهای من توجه کردید.
رهایی های نمایندگی:




تایپ: مسافر امین
ویرایش: مسافر فاضل
عکس: مسافر گودرز
تنظیم و ارائه: مسافر حجت
مسافران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
136