جلسه چهارم از دوره پنجاه و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی البرز کرج، با استادی مرزبان محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر مهرشاد، با دستور جلسه "هفته ایجنت و مرزبان" در روز پنجشنبه بیست و هفتم شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم مسافر. قرارگرفتن در کنار شما عزیزان و خدمتگزاران که در پایهگذاری و پیریزی شعبه البرز سهیم بودند برای من افتخار بزرگی است. احساس میکنم که نقش دستان خداوند در این قضیه بسیار پررنگ بود. امیدوارم بتوانیم با عملکردی درست، قالبی مستحکم و بینقص برای آیندگان باشیم؛ آیندگانی که پس از ما در این جایگاه خدمت خواهند کرد. همچنین امیدوارم بتوانیم با حرکت صحیح، مسیر را برای آنان هموارتر سازیم. خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر توفیق خدمت در این جایگاه را به بنده عطا فرمود. از راهنمای خوبم، آقا مهدی مولایی، تشکر میکنم که به درستترین شکل ممکن مرا هدایت کردند. بهجرئت میتوان گفت تمام دستاوردهایی که طی این سالها در کنگره به دست آوردهام، حاصل زحمات و دلسوزیهای ایشان بوده است. هفته ایجنت و مرزبان را به همه ایجنتها، مرزبانان، مسافران و همسفران شعبه البرز تبریک عرض میکنم و امیدوارم که برکت این خدمت در زندگیشان جاری باشد. کنگره ۶۰ شبیه کاروانی است که در جلوی آن، افرادی حرکت میکنند که دوردستها را میبینند و نقشه راه را برای ما ترسیم میکنند. ما در انتهای این کاروان، با کمترین چالش و مشکل حرکت میکنیم تا مسیر را ادامه دهیم. در بدنه این کاروان، افرادی با مسئولیتهای مختلف قرار گرفتهاند که حرکت را حفظ کرده و از فروپاشی جلوگیری میکنند. این افراد شامل کسانی هستند که شال دارند؛ شال ایجنتی و شال مرزبانی که در این مسیر به ما کمک میکنند تا آموزش بگیریم. آقای مهندس جایگاه مرزبانی را به راهرفتن بر روی گداختههای آتش تشبیه کردهاند، تشبیهی که بهخوبی عظمت و دشواری این جایگاه را نشان میدهد. مرزبانی ما نیز با شرایطی همراه بود که همانطور که خودتان میدانید، شرایطی شبیه جنگ ایجاد کرد. ما پس از هجده سال ناچار شدیم فرهنگسرا را ترک کنیم. در پایان کار نیز مهندس دستور دادند که آن مکان را رها کرده و به دنبال جای جدیدی بگردیم و با تلاشهای ایجنت محترم و دیگر خدمتگزاران، در مدت سه ماه توانستیم این مکان را برای مسافران و همسفران فراهم کنیم. از تمام خدمتگزارانی که در این مدت به ما کمک کردند و دست ما را گرفتند، اعم از راهنمایان محترم، ایجنت محترم مسافران و ایجنت محترم همسفران، صمیمانه تشکر میکنم و امیدوارم خیروبرکت این خدمت به زندگیشان بازگردد. همانطور که از نامش پیداست، مرزبانی یعنی دفاع از مرز و حریم جایگاه کنگره؛ مکانی که مسافران و همسفران در آن حضور پیدا میکنند تا بتوانند بهراحتی سفر خود را انجام دهند. امیدوارم که ما نیز در این جایگاه، بتوانیم خوب خدمت کنیم و برای آیندگان الگویی مناسب باشیم در پایان باید بگویم که همه ما در کنگره رهگذرانی هستیم که امانتی را به دوش میکشیم. این درک باعث میشود بدانیم مهم، ادای مسئولیت است، نه ماندن در جایگاه. از اینکه با سکوت خود به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم.
.jpg)
متنوویرایش: مسافرمحمد ومسافر رضا
عکس: مسافروحید
بارگزاری: مسافرمحمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
296