دستور جلسه لژیون: هفته ایجنت و مرزبان
● با توجه به تجربیات به دست آمده در جامعه و درکنگره و مکان های ترک اعتیاد و تحقیقات نشان داده، ریشه و بنیان اصلی کج روی های اجتماعی در خانواده ها شکل میگیرد(بخاطر عدم آگاهی درباره اعتیاد و نحوه معرفی و برخورد با فرزند مصرف کننده)، مهمترین عوامل هر فردی در زندگی مربوط به دوران کودکی اوست که در حلقهها تداوم دار است؛ زیرا مشکلات را نتوانستهاند حل کنند و با راهحلهای غلط و آدرسهای اشتباه دچار مشکلات بدتر شدهاند و کار را دشوارتر ازآنچه که هست کردهاند؛ درنهایت به اعتیاد کشیده شده...لذا کنگره ۶۰ به خانواده ها کمک می کند تا رویکردی منطقی با مساله اعتیاد داشته باشند و برای این منظور شیوه عملکرد صحیح وبه جا و به موقع را می آموزد تا دیگر خانواده ها به دلیل عدم آگاهی، رویکردی غیر منطقی و تنها انتقادی نداشته باشند و راهنمایان کنگره۶۰ با بررسی مسئله فنی قضیه، معیارهایی را پیشنهاد می کنند تا خانواده ها طبق آن اصول پیش بروند.
● این جهان هستی، همچون حلقه بستهای است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در آن قرار داریم و نمیتوانیم از آن بیرون برویم؛ پس ما باید بتوانیم در مسیر زندگی درست حرکت کنیم که اگر حرکت نادرستی داشته باشیم دچار مشکلات بسیاری میشویم، لذا اگر از آموزگار(پدر،مادر، معلم،راهنما) آموختیم که آموختیم و اگر نیاموختیم از روزگار بد میآموزیم.
● لذا، اگر در این دنیا در صراط مستقیم حرکت کردیم که کردیم، وگرنه دچار چالش و مشکلات بسیاری میشویم. درست است که انسان اختیار دارد که هر کاری انجام دهد؛ ولی هر کاری قیمتی دارد و باید بهای آن را بپردازد.
● بزرگترین ضررها و مشکلات و تصمیمگیریهای اشتباه یک مصرف کننده، زمان ترک و بعد از ترک بوده است(البته ترک نه درمان) چرا؟! چون دقیقا بزرگترین اتفاق در بیماری اعتیاد ربوده شدن اختیار از انسان است، به عنوان مثال؛ اگر به یک فرد مصرف کننده خمار در یک کفه ترازو، سفر به دور دنیا و در بهترین کشتی تفریحی با بالاترین امکانات پیشنهاد بدهید و در کفه دیگر یک مثقال مواد را پیشنهاد بدهید، قطعاً او مواد را انتخاب خواهد کرد؛ زیرا مواد مخدر، فرمانروایی رادر کل شهر وجودی انسان از دست او گرفته است و مواد است (سیستم بیوشیمی) که تعیین میکند انسان چگونه باشد.
● مثلت درمان کنگره ۶۰ شامل سه ضلع جسم، روان و جهانبینی است؛ بنابراین برای اینکه فرد تمامی قدرتهای از دست رفته خود را از نیروهای منفی پس بگیرد، باید برای درمان این سه ضلع اقدام نمایید. در کنگره ۶۰ به واسطه منابع و سی دی های آموزشی، ضلع جهانبینی رشد میکند، همچنین توسط داروی OT، ورزش، منظم بودن، خواب شب و خدمت، ضلع جسم و رواندرمان خواهد شد در نتیجه با تعادل این سه ضلع، فرد مصرفکننده از خواب غفلت بیدار میشود و کمکم تمام نیروهای از دست رفته خود را از نیروهای بازدارنده پس خواهد گرفت و دوباره اعتبار و اعتماد به نفس خود را به دست می آورد.
● خداوند در کلامالله میفرمایند؛ اگر سپاسگزاری کنید، قطعاً بر نعمتهای شما میافزایم و اگر ناسپاسی کنید، در عذاب سخت وارد خواهید شد. لذا اگر خداوند به بنده نعمت داده است، باید آن را درک کند و سپاس خداوند را قلبا، در عمل بهجا آورد، تا هنوز شکر و سپاسش تمام نشده باشد، خداوند به فزونی نعمتش فرمان دهد.
● این سخن صددرصد درست است که خداوند توفیق شکرگزاری از خدمتگزاران را به هرکسی نمیدهد. معمولاً انسانها فراموش کار هستند و خیلی زود یادشان میرود. آن کلیدی که در قوانین هستی است، اگر کسی بلد باشد به نظر من اولین، برترین و بهترین کلیدش همین قدردانی و شکرگزاری است که انسان را از عصیان و لکنود بودن خارج میکند. زیرا انسان فراموش کار است.
● رمز زیبایی برای انسان: بودن در صراط مستقیم و حرکت به سمت ارزش ها و دوری از ضد ارزش ها است. امکان ندارد شخصی از طریق ضد ارزش ها به خواسته هایش برسد و حالش خوب باشد و خودش و خانواده اش در آرامش باشند. شک نکنید دچار انواع و اقسام مشکلات جسمی، روحی و روانی و در واقع دچار یک بهم ریختگی روحی و روانی میشوند.
● جمله زیبایی خواندم، که (آرزوهایت را جایی یادداشت کن، چون تو فراموش میکنی ولی خدا یادش هست که نعمتی که الان داری آرزوی دیروزت بود.) روزی آرزوی درمان را داشتیم، حال که به درمان و رهایی رسیدیم آیا شکرگزار خداوند هستیم؟ چقدر دوستانی که در سفر دوم هستند و به نعمت رهایی رسیده اند، میبینیم که در این مراسم ها حضور ندارند و متاسفانه متوجه اصل قضیه نیستند. دومین سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که؛ آیا شکرگزاری و سپاس فقط از خداوند است؟
قدردانی از کسانی که به ما خدمت می کنند عین قدردانی از خداوند است. سپاسگزاری از معلم، والدین، مربی، استاد، راهنما و... آن موقع است که باید بگوییم: الهی شکر... این یک شکر واقعی و ارزشمند است، چون پیش نیاز های آن رعایت و گذرانده شده است.
● سالها میگذرد و شخص میگوید چرا با عبادت کردن به خواستههایم نمیرسم؟ مشکل اینجاست که فکر میکند دارد برای شخص دیگری عبادت میکند، برای شخص دیگری شکرگزاری میکند مشکل از همین جا شروع میشود ولی کنگره به ما یاد میدهد که اگر قدردانی و شکرگزاری میکنید برای حال خوب خودتان است که متاسفانه اینها را تا قبل از کنگره، کسی به ما یاد نداده بود.
این سخن صد درصد درست است که خداوند توفیق شکرگزاری از خدمتگزاران را به هرکسی نمیدهد. معمولاً انسانها فراموشکار هستند و خیلی زود یادشان میرود. آن کلیدی که در قوانین هستی است، اگر کسی بلد باشد به نظر من اولین، برترین و بهترین کلیدش همین قدردانی و شکرگزاری است که انسان را از عصیان و لکنود بودن خارج میکندآیا ما شکرگزار خالق و مخلوق هستیم؟
همگی ما انسانها باید سپاسگزار و قدردان نعمتهایی باشیم که خداوند به ما بخشیده و این شکر فقط به صورت زبانی کافی نیست باید به صورت عملی از خدا و مخلوقین سپاسگزاری کرد در واقع هر انسانی نیز به حکم عقل به این نتیجه میرسد که میبایست در برابر افرادی که بهگونهای کار و یا نعمتی به وی میدهند شکرگزار باشند. گاهی شکر گذاری را بلد نیستیم و این به دلیل عدم شناخت و آگاهی ماست و هم اینکه از ارزش نعمت و یا کاری که شخص انجام داده آگاه نیستیم این دستور جلسه بسیار زیبا به ما میآموزد که قدردان همهچیز باشیم و یاد بگیریم که از فرصتها و نعمتها چگونه استفاده کنیم. لذا همگی ما انسانها باید سپاسگزار و قدردان نعمت هایی باشیم که خداوند به ما بخشیده و این شکر فقط به صورت زبانی کافی نیست باید به صورت عملی از خدا و مخلوقین سپاسگزاری کرد در واقع هر انسانی نیز به حکم عقل، به این نتیجه میرسد که میبایست در برابر افرادی که بهگونهای کار و یا نعمتی به وی میدهند شکرگزار باشند.
● جهان پزشکی هنوز به نقطه صفر اعتیاد هم نرسیده است و این یک موضوعی است که اکثر ما قبل از ورود به کنگره با آن سروکار داشتیم. به جرات میتوانم بگویم یک راهنمای تازه وارد در کنگره ۶۰، از بالاترین پزشکی که p.h.d دارد راحت میتواند او را در مساله اعتیاد و درمانش توجیه نماید و به او بفهماند که مشکل از جای دیگری است که همان صورت مساله اعتیاد میباشد.
● در بیرون از کنگره پزشکان و متخصصین هیچ متدی برای درمان اعتیاد در دست ندارند، چون در کنار جسم، روان هم باید به تعادل برسد و جهانبینی فرد هم باید تغییر کند که برای تغییر جهانبینی نیاز به منابع آموزشی داریم، منابع علمی که در کنگره وجود دارد یک پکیج کامل است و فرد در حال سفر میتواند با فرمانبرداری از راهنمای خود و استفاده از این منابع علمی، به درمان قطعی دست پیدا کند.
● تفکرات و موضوعات را باید بر اساس اولویتهایی انتخاب کنیم که در زندگی برای ما مهمترند و یک سفر اولی این اولویتبندی را بر اساس آموزشهای کنگره به خوبی یاد بگیرد و بفهمد که چگونه مسائل خود را یکی یکی و به ترتیب حل کند. برای مثال در سفر اول خود، اولویت را درمان اعتیاد قرار داده و هر موضوعی که بین آموزشهای کنگره قرار میگیرد را به راحتی کنار بگذاریم و گوش به فرمان راهنما باشیم و همه انرژی و توان خود را برای درمان اعتیاد قرار دهیم و چیز دیگری برایمان مهم نباشد. زیرا درمان اعتیاد برای ما دستاوردی بزرگ بود زیرا ذره ذره ما را از آن چیزی که بودیم دور میکند و امروز هر وقت میخواهیم کاری را انجام دهیم، باید به این نگاه کنیم که اولویت چندم ماست؛ مثلا یک میهمانی رفتن و شبنشینی ساده باشد و یا تغییر شغل و مسافرت باشد. که باید اولویت اصلی درسفر اول فقط درمان باشد.
● نقض فرمان تبعات بسیار سنگینی برای شخص به همراه دارد و هستی و مهمتر از آن سیستم به گونهای طراحی شده است که خودبخود جواب آن شخص را خواهد داد، چون نقض فرمان مانند بومرنگی که پرتاب میکنید، به خودتان باز میگردد؛ بهعنوان مثال اگر دروغ بگوئید، خیانت کنید و بدی کنید؛ قطعاً به خودتان باز میگردد.
نگارش:مسافر اصغر (لژیون یکم)
ارسال:مسافر رضا،لژیون دوم(خدمتگزار سایت)
- تعداد بازدید از این مطلب :
87