چهاردهمین جلسه از دور سوم از سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی لامرد با استادی مسافر پوریا و نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر غلامرضا با دستورجلسه «جشن هفته ایجنت و مرزبان» روز دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ برگزار گردید.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان پوریا هستم یک مسافر. دستور جلسه امروز جشن تقدیر از ایجنت و مرزبانان نمایندگی است.
خوشحالم برای آنهایی که درمان شدند و سفر دومی هستند و امروز اینجا هستند با وجود اینکه از یکی دو هفته پیش اعلام کرده بودیم که امروز جشن داریم اما عدهای نیستند. خوشا به حال آنهایی که قدر این نعمت را میدانند و پا روی نعمت خدا نمیگذارند. مگر میشود این همه آدم به شما کمک کنند تا درمان بشوید و شما قدر آنها را ندانید؟
همه دوستان و عزیزانی که از روز اول به شما خدمت کردند، پژمان، ابراهیم، حسین، ریحان، کوروش و حسین و و و! آیا ما یاد گرفتهایم که فقط به زبان بگوییم خدا را شکر؟! آیا با خدا را شکر گفتن شما درمان میشوید؟ وقتی نعمت خدا را نبینیم، مطمئناً از ما گرفته خواهد شد. حالا هر چه باشد؛ پدر و مادری که یک عمر زحمت شما را کشیدهاند وقتی زحمتهایشان را نبینید، از تو گرفته میشوند. هستی قانون دارد و استثنایی قائل نیست، اصلاً تردید نکنید. این قانون هستی است که هر چه بکارید، همان را درو خواهید کرد. گندم کاشته ای؟ گندم! جو کاشته ای؟ جو درو میکنید و اگر امروز و در این مکان، معرفت و یا بیمعرفتی را کاشته ای؟ خب، متناسب با همان برداشت خواهی کرد.
جشن هفته مرزبان و ایجنت را به همه مسافران و همسفران تبریک میگویم، ما اینجا به قول معروف پلیس و نیروی انتظامی که نداریم، اما یک چارچوب و یک حریم و حرمت داریم که هر کس به این مکان وارد میشود باید مطابق با آن عمل کند تا به درمان برسد.
برای مثال شما وقتی وارد میشوید، آقای مرزبان و راهنمای تازهواردین به شما میگویند باید لباس سفید بپوشید، اگر پذیرفتید، میآیید و شروع میکنید و همه هم به شما کمک میکنند. راهنما به شما میگوید باید سیدی بنویسید، دارو را به این صورت و این ساعت و از کلینیک بگیرید. اینها جزئی از قوانین ماست، حرمتهای ما به این صورت است، وقتی پذیرفتیم و وارد شدیم، باید به آنها عمل کنیم. دیگر نمیتوانیم بگوییم نه! ما پیراهن سفید را میپوشیم، ولی کفش نمیپوشیم و با دمپایی میآییم.
کسانی که از این چارچوب حفاظت میکنند، مرزبانها هستند و ایجنت راهنمای آنهاست. به ایجنت همسفران خانم فاطمه و خانم سوده و خانم هاجر که زحمت امور بخش خانواده به عهده این عزیزان است تبریک و خداقوت میگویم.
چند نفر از همسفران چهل سیدی خود را نوشتند و هفته قبل گل رهایی را گرفتند که به همه آنها ورودشان به سفر دوم جهانبینی را تبریک عرض میکنم، انشاءالله که پر خیر و برکت باشد و شاهد اتفاقات خوب دیگری در آینده باشیم.
نکته مهمی که باید در نظر بگیریم این است که گروه همسفران خودشان راهنما دارند و من خواهش میکنم هر مشکلی یا موردی هست، فقط راهنمای شما میتواند به شما جواب بدهد، ما واقعاً بلد نیستیم؛ میدانم نگرانید، دلشوره دارید و... صبر کنید، مثلاً شما بیست سال، سی سال، مسافرتان مصرفکننده بوده، نباید انتظار داشته باشید در عرض یک هفته یا یک ماه خوب بشود، صبور باشید. اگر سوال دارید از راهنماهای خودتان بپرسید چون او هم شرایط شما را گذرانده و کاملاً جواب سوالهایتان پیش آنها هست. در کنگره هیچ ارتباطی بین همسفر و مسافر نداریم و اگر یک وقتهایی مورد خاصی بود، شما به راهنمایتان که بگویید، ایشان خودشان در چارچوب قوانین و از طریق مرزبانی پیگیری میکنند و به نتیجه میرسد.
باز هم خداقوت میگویم به مرزبانهای عزیزمان و در دنیایی که عصااز کور میگیرند این عزیزان از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند، به قول پروین اعتصامی: «خرم آن کس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است».





مراسم تقدیر از ایجنت و مرزبانان همسفران
.jpg)






نگارش: مسافر غلامرضا (لژیون یکم)
ویرایش: مسافر اسماعیل
عکس: مسافر رضا (لژیون دوم)
تهیه و تنظیم: مسافر اسماعیل (لژیون یکم)
ارسال: مسافر رضا (دبیر سایت)
- تعداد بازدید از این مطلب :
353