جلسه چهارم از دور اول کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی ایجنت محترم مسافر مهدی، نگهبانی مرزبان محترم مسافر مهدی و دبیری مرزبان محترم مسافر ابراهیم با دستور جلسه « هفته ایجنت و مرزبان » روز سهشنبه 25 شهریورماه ۱۴۰4، راس ساعت ۱7 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر،
شاکر و سپاسگزارم که در یکی از بهترین جشنهای کنگره در خدمت شما دوستان هستم، شاکر و سپاسگذار آقای مهندس و دیدهبان و همه خدمتگزاران کنگره هستم. هفته ایجنت و مرزیان را به همه خانواده کنگره و بخصوص اعضای شعبه علیرضا و به خودم تبریک میگویم. درست است که جشن هفته ایجنت و مرزیان است اما این جشن همه ما است. در کنگره هر شخصی به رهایی میرسد روز جشن اوست. این چهار جشنی که داریم. جشن راهنما، جشن دیده بان، جشن همسفر و جشن ایجنت و مرزبان بهانهای است که ما بدانیم از کجا به کجا رسیدیم، در چه تاریکی بودیم. آدم نباید گذشته و تاریکیهای گذشته را فراموش کند و از این که اینجا هستیم خداوند را شکرگزار باشیم. در مورد جایگاه ایجنت و مرزیان صحبت میکنم. هر ساختاری برای ادامه احتیاج به افرادی دارد که بتواند شکل واقعی خودش را پیدا کند، از لحظه تشکیل کنگره توسط آقای مهندس که با تفکر و دقت بسیار بسیار عظیمی به راه افتاد: هفته آینده سالروز تشکیل قسمت مرزبانی در سال ۷۸ میباشد و این ساختار شکل گرفت. مرزبانی همانطور که از نامش پیداست برای ممارست و نگهبانی از حریم کنگره ممارست از قوانین و مقررات و حریم کنگره است. مرزبان و ایجنت کنگره از بین بچههای خود کنگره هستند.

از بین افرادی که مصرف کننده مواد مخدر بودهاند و با ورود به کنگره و درمان قطعی مواد مخدر و درمان سیگار و خدمت کردن در کنگره و با خدمت کردن دیده شدهاند و مرزبان شدند و سپس به جایگاه ایجنتی رسیدهاند. مرزبان با رای و انتخاب اعضای کنگره در این جایگاه قرار میگیرد. هر مرزبان ساعت ۱۲ظهر باید در شعبه باشد و تمامی کارهای اجرایی کنگره بر عهده مرزبان است. تمامی مرزبانها میدانند که در ازای خدمتهایی که انجام میدهند چه چیزی قرار است دریافت کنند. خدا توفیق داد بعداز اتمام سفر اول مرزبان شدم. تجربه دوره مرزبانی برای خدمت در راهنما شدن خیلی کمک زیادی نمود، برای ایجنتی خیلی کمک کرد. وقتی میگویند مرزبانی یعنی راه رفتن روی آتش گزافه نگفتهایم.

مرزبانی مثل شمشیر دولبه است که یک لبه برنده و لبه دیگر کوبنده. دقیقاً مرزبانی سربازی به حساب میآید. یک خدمتگزاری که مرزبان میشود او را واقعاً مرد بار میآورد. از همه مرزبانهای قدیم و ایجنتهای قدیم تشکر میکنم که در شکلگیری این مجموعه کمک کردند و یاد دادند که من مهدی و بقیهٔ مرزبانها آموزش بگیریم و بتوانیم در ادامه آموزش دهیم. در مورد جایگاه ایجنتی هم مختصراً بگویم: ایجنت، فکر نکنید که مدیر یک قسمت یا مدیر شعبه یا رئیس مرزبان است. نه، ایجنت تعریفی دارد که آقای مهندس گفتهاند نه از لحاظ سنی بلکه از لحاظ خدمتی است. ایجنت از بین افرادی که تقاضای ایجنتی دارند انتخاب میشود و باید یک دوره مرزبانی را هم گذرانده باشد و راهنمای DST باشد.

این افراد در شورای دیدهبانان به شور و مشورت گذاشته میشوند و یک نفر از افراد انتخاب و به بقیه اعضا معرفی میشود. ایجنت مسئول این است که همه مرزبانان و راهنماها و خدمتگزاران وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند تا شعبه بتواند مسیر رشد و حرکت خود را به جلو به درستی انجام دهد. کار بسیار حساسی است. حاشیه کار بسیار مهم و در عین حال شیرین است. خدمت بسیار عالی است. زمانی که از تهران به من خبر دادند که به عنوان ایجنت شعبه دکتر علیرضا انتخاب شدهاید باورتان نمیشود در کسری از ثانیه انگار قلبم ایستاد و دوباره به کار افتاد. چنان انرژی به من وارد شد که اگر یکی از سرانگشت مرا قطع میکرد به جای خون از آن انرژی بیرون میزد. تا این حد این جایگاه مقدس و پرانرژی است. آرزو دارم و امیدوارم که بتوانم در این جایگاه خدمتی را که بایسته و شایسته نقش یک ایجنت است انجام بدهم. من و گروه مرزبانی هدفمان این است که بتوانیم کنگره را به دستگاهها و به همسایهها و به مردم عادی و به افراد خواهان درمان اعتیاد خوب نشان دهیم. بتوانیم آن چیزی را که واقعیت و حقیقت دارد را نشان دهیم.
هیچکس از من و بقیه مرزبانی و از شماها انتظار دیگری ندارد. یکی از مواردی که من و بقیه شماها در کنگره یاد گرفتیم قدردانی و تشکر کردن است. بارها گفتهام زمانی که مصرفکننده بودیم قدردانی و تشکر کردنمان فقط از کسی بود که میرفتیم از او مواد میگرفتیم چون نیازمان را برطرف میکرد. اکنون آمدیم کنگره و یاد گرفتیم و به آن دانش و آگاهی و دانایی رسیدیم که بدانیم از کی و کجا و چگونه تشکر کنیم. این مطلب بسیار مهم است. خیلی از بچهها شاید کار مرزبانان و ایجنت را ندانند و نبینند، حق هم دارند، در ادامه متوجه میشوند، شاید برای این افراد اصلاً سؤال پیش نیامده باشد.

زمانی که من میآیم و در کنگره را باز است کولرها روشن است، چای آماده است مدیریت انجام همه این کارها به عهده مرزبانان است. باید بینیم که بچههای مرزبانی چقدر زحمت میکشند، ببینیم از وقتشان، کارشان، زندگیشان و خانوادهشان میزنند برای چی؟ برای اینکه در شعبه همهچیز آماده باشد و هیچ سفر اولیای که تازه به درمان میرسد، معطل نماند. اینها را هیچوقت فراموش نکنیم. دیگران کاشتند و ما خوردیم الان وقت کاشت ماست تا به بهترین شکل، دیگران در آینده بتوانند برداشت کنند. اگر مرزبان شعبه شیخبهایی نبود، من الان اینجا نبودم. اگر مرزبانان قدیم، دوره اول و دوم و سوم نبودند، شاید تکتک شما اینجا نبودید. حتماً تشکر کنید از بچهها، از مرزبانان دوره قبل حتماً تشکر کنید. من هفته گذشته به مرزبانی که میشناختم و از سالهای قبل با آنها کار کرده بودم، تکتک زنگ زدم و تبریک گفتم.
با ایجنتهایی که کار کرده بودم زنگ زدم و تکتک به آنها تبریک گفتم. این نشان میدهد که منِ مهدی آموزشهای کنگره را خیلی خوب یاد گرفتهام. فراموش نکردم از کجا به کجا رسیدم. فراموش نکردم دوره قبل یا دورههای قبلتر، این شعبه چگونه افتتاح شد و چگونه شکل گرفت. اولین ایجنت شعبه، آقای مهدی صدیقی بود و این باعث افتخار من و همه شماست. حتماً هر وقت ایشان را دیدید تشکر کنید. من بیشتر از این صحبت نمیکنم و یک بار دیگر این هفته عزیز و زیبا را به همه مرزبانان، همه ایجنتها و همه بچههای مرزبانی تبریک میگویم. امیدوارم در ادامه هم با همین روندی که شروع کردهایم بتوانیم ادامه دهیم و دورهٔ مرزبانی شما را خیلی خوب و با خاطرهای بسیار خوب و خوش به پایان برسانید.
تایپ: مسافر حسین و همسفر پیمان
عکس: مسافر مهدی
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
127