مرزبان از سلاح عشق و محبت برای اجرای نظم استفاده می کند

یکی برای همه، همه برای یکی، با عزم تمام بکوشیم در ایجاد مکان های متعدد و آرام که همه در دسترس آن از یادرفتگان باشد، می‌دانیم توان خود را به‌کار می‌برید، اما بدانیم که این کار، راه رفتن و قدم زدن در گلستان نیست؛ بلکه در آتش و خار است. راه هموار نمودن چندان آسان نیست. «هفته ایجنت و مرزبان مبارک»
با فرا رسیدن هفته ایجنت و مرزبان در خدمت ایجنت همسفر ساناز و مرزبان محترم خانم معصومه  در لژیون یکم کیش هستیم  و در این رابطه گفتگویی با ایشان ترتیب دادیم و از تجربیات شان استفاده کنیم و آموزش بگیریم.

۱ـ‌ به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید :
سلام دوستان ساناز هستم همسفر آخرین آنتی ایکس مصرفی مسافرم شیشه با تخریب بالای بیست سال  به روشDST  با داروی OT مدت سفر اول ۱۹ ماه ۱۳ روز  با راهنمایی راهنمای خوبم خانم ریحانه و راهنمای مسافرم آقای امین لژیون یکم کیش هم اکنون با دستان پر مهر آقای مهندس ۴ سال یک ماه ۱۱ روز است که آزاد و رها هستیم .
۲ـ‌بزرگ‌ترین مسئولیت معنوی یک ایجنت چیست؟
کنگره بر مبنای عشق و محبت بنا شده است.  همسفری که وارد کنگره 60 می‌شود، به طور قطع تخریب‌های زیادی را در پیش دارد، زیرا در کنار یک مصرف‌کننده، آسیب‌های فراوانی به خود وارد کرده است. اولین برخوردی که با او انجام می‌شود و اولين نگاهی که به او می‌شود، بسیار مهم است. این نگاه باید نگاه همدردی و محبت باشد. آغوشی که به روی او باز می‌شود، توسط مرزبانی و ایجنت صورت می‌گیرد و چقدر خوب است که این بغل کردن‌ها و آغوش گرفتن‌ها با محبت و عشق همراه باشد. مطمئناً همسفر ترغیب می‌شود که ادامه دهد و به سفر بپردازد تا به حال خوب و آرامش برسد. ان‌شاءالله که بتوانیم در این جایگاه به نحو شایسته‌ای خدمت کنیم.
۳ـ‌درسی که از جایگاه ایجنتی گرفته‌اید چیست؟
در طول این ۷ سال، جایگاه‌های مختلفی را تجربه کرده‌ام: سفر اولی، سفر دومی، راهنما و مسئولیت مرزبانی. بخش‌هایی از سایت و لژیون سردار را نیز خدمت کرده‌ام. سعی کرده‌ام وظایف خود را به نحو احسن انجام دهم. اما وقتی در جایگاه ایجنت قرار گرفتم و شال ایجنتی را بر گردن خود احساس کردم، متوجه شدم که مسئولیت بسیار بزرگ‌تری بر عهده دارم.اگر مادر هستم، خواهر هستم یا هر چیز دیگری، باید تمامی مسائل و مشکلاتم را بیرون از کنگره بگذارم. اگر آن روز حالم خوب نیست یا درگیر مسائلی هستم، باید همه را پشت در کنگره بگذارم. وقتی وارد کنگره می‌شوم، شال ایجنتی را که بر گردن دارم، احساس می‌کنم و باید حال و احساسم به گونه‌ای باشد که بتوانم محبت را به دیگران القا کنم. باید گره‌ گشای کارهای شعبه باشم و راهکارهای مناسبی ارائه دهم و برنامه‌ریزی‌های دقیق‌تری در شعبه داشته باشم. شعبه ما در ابتدا کوچک بود و با یک همسفر و دو همسفر آغاز کردیم. خدا را شکر امروز تعداد همسفران ما افزایش یافته است.
۴ـ‌آیا رسیدن به این جایگاه زیربنای خاصی می‌خواهد؟
بله، در کنگره 60، افراد با توجه به وظایفی که انجام می‌دهند و حرکاتی که دارند ظرفیت وجودیشان بیشتر می‌شود. مسئولیت‌ پذیری آن‌ها افزایش می‌یابد و با توجه به نقطه تحملشان، مسئولیت‌های بیشتری به آن‌ها داده می‌شود. برای رسیدن به این جایگاه، ضروری است که جایگاه‌ های قبلی مانند سفر اولی و سفر دومی را تجربه کنند. همچنین، تجربه جایگاه مرزبانی بسیار مهم است زیرا این جایگاه به رغم سختی‌ هایش، شیرین و ارزشمند است. در اینجا می‌خواهم به معصومه عزیز، اولین مرزبان شعبه خودمان، تبریک بگویم که به حق و شایسته در این جایگاه انتخاب شده و به درستی خدمت خود را انجام می‌دهند.
۵ـ‌خدمت کردن در کنگره چه تأثیری داشته است؟
آقای مهندس همیشه می‌فرمایند که خداوند هر بنده‌ای را لایق خدمت به بنده دیگرش نمی‌بیند و ما از این‌جا به اهمیت خدمت کردن به بندگان خداوند پی می‌بریم. خدمت کردن در کنگره 60 بسیار با ارزش است زیرا به انسان‌هایی کمک می‌کند که حالشان خوب نیست و با مشکلاتی مانند تخریب، نگرانی، استرس و اضطراب دست و پنجه نرم می‌کنند. من از خدمت کردن در کنگره بسیار به حال خوب رسیدم و انرژی زیادی گرفتم. زمانی که مسافرم مصرف‌کننده بود، من خدمت سایت و لژیون سردار را داشتم و این دو خدمت خیلی به من انرژی می‌داد و توانم را برای ادامه دادن افزایش می‌داد. از این بابت خدا را شکر می‌کنم.
۶ـ‌پیام شما به همسفران و اعضای کنگره 60 چیست؟
کوچک‌تر از آن هستم که بخواهم پیامی برای کنگره داشته باشم، اما از همه عزیزان خواهش می‌کنم که وقتی وارد کنگره می‌شوند، سعی کنند ایمانشان را قوی کنند. ایمان به درمان و باور به این که مسافرها یشان حتما به درمان می‌رسند و خودشان نیز به حال خوب و آرامش خواهند رسید. اگر من ایمان داشته باشم و به راه و هدفی باور داشته باشم، مطمئناً به آن مقصد اصلی می‌رسم.ان‌شاءالله بتوانم محکم‌تر قدم بردارم و همگام با کنگره باشم. توصیه می‌کنم سی‌دی‌ های هفته را گوش دهند و بنویسند، در جلسات به موقع حضور داشته باشند، مشارکت کنند و ترس‌های خود را کنار بگذارند. با تفکر درست پیش بروند تا تجربه‌های صحیحی کسب کنند.
۷ـ‌چرا آقای مهندس جایگاه ایجنت را به عنوان ریش‌سفید در کنگره 60 بیان کرده است؟
شخصی که به عنوان ایجنت در شعبه انتخاب می‌شود، کارهای اجرایی انجام نمی‌دهد و تمام کارهای اجرایی شعبه به عهده مرزبانان محترم است. به نوعی ایجنت مسئول رسیدگی به کارها است و اگر ایده یا برنامه خاصی داشته باشد، مرزبانان آن را با ایجنت در میان می‌گذارند. اگر صحبتی باشد که بخواهد سمت رابط صحبت شود، از طریق ایجنت انجام می‌گیرد. در واقع ایجنت یک پل ارتباطی بین شعبه و مرکز اصلی تهران است. حضور ایجنت در شعبه بسیار مفید است، هم در قسمت مسافران و هم در قسمت همسفر ها. او رسالت‌ های لازم را انجام می‌دهد و اگر کم و کاستی‌هایی وجود داشته باشد، با مرزبانان محترم در میان می‌گذارد تا مشکلات حل شود. اگر نواقصی در هر بخشی از شعبه باشد، این نواقص رفع می‌شود و در واقع، ایجنت پل ارتباطی است بین مرزبان‌ ها و افرادی که در شعبه خدمت می‌کنند.
۸-حرف آخر؟
بسیار سپاسگزارم از شما خانم بهاره عزیز، که این مصاحبه را ترتیب داده‌اید. ان‌شاءالله این جایگاه برای شما پر از برکت، خیر و آرامش باشد. این هفته را به بنیان‌گذار کنگره 60 آقای مهندس و خانواده محترم شان  تبریک می گویم  و تشکر می‌کنم که چنین بستر مناسبی را فراهم کرده‌اند که من، به عنوان همسفر، بتوانم با آرامش و آسایش روی این صندلی‌ها بنشینم و خدمت کنم و به حال خوب و آرامش برسم. ان‌شاءالله که ما قدردان زحمات این عزیزان باشیم و بتوانیم کنگره را چه از لحاظ معنوی و چه از لحاظ مادی حمایت کنیم. همچنین امیدوارم در کنار یکدیگر بتوانیم به انسان‌های بیشتری خدمت کنیم و فراتر از مرزهای ایران پیش برویم.

۱ـ‌لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید ؟
سلام دوستان معصومه هستم همسفر با  تخریب بیش از 17 سال وارد کنگره شدیم، آخرین آنتی ایکس مصرفی مسافرم تریاک  به مدت 12ماه سفر کردیم با روش DST به کمک داروی OT با راهنمایی راهنمای خوبم خانم ساناز  و راهنمای مسافرم محترم مسافرم آقا امین لژیون یکم کیش اکنون به مدت 11ماه و 28روز هست که گل رهایی را از دستان پر مهر آقای مهندس دریافت کرده ایم.
اگر اجازه بدهید من قبل از شروع مصاحبه، هفته ایجنت و مرزبان را گرامی می دارم و تبریک عرض می‌کنم خدمت بنیان کنگره 60 آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان و تمام ایجنت و مرزبان های کنگره و همه خدمت گذاران که راه را برای من همسفر هموار کرده اند.
۲ـ بزرگ‌ترین مسئولیت معنوی یک مرزبان چیست؟
  ایمان کامل به خدمت و جایگاهی که در آن قرار دارد و اینکه یک مرزبان با عشق و محبتی که در کنگره آموزش دیده به یاری دیگر انسان ها می آید.
۳ـ‌مرزبان بودن بیشتر یک وظیفه است یا یک فرصت برای رشد شخصی؟
من که به شخصه این موضوع را کاملا احساس کردم که من نیاز به این فرصت و خدمت در این جایگاه را داشته ام و به نظرم رشد شخصی  کنار انجام وظایف. و من جا دارد اینجا تشکر کنم از راهنمای با دانشم  ایجنت محترم شعبه خانم ساناز عزیز که با از خود گذشتی و با محبت شان  انگیزه ماندن و خدمت کردن در کنگره را به من داده اند.
۴-‌بزرگ‌ترین درسی که از جایگاه مرزبانی گرفته اید چه بوده است؟
خدمت صادقانه، تلاش مستمر، مسئولیت پذیری، آرام بودن و این که باید دانست که همه ما به جهت آموزش  خدمت خلق شده ایم، و اگر جایگاه ایجنتی نبود، مرزبانی هم شکل نمی گرفت، و ایجنت راه را هموار می کند و همراه یک مرزبان است.

۵ـجذاب‌ترین بخش مرزبانی برای شما کدام قسمت است؟
این که یک مرزبان باید در کنار اجرای نظم و قوانین که هر جای دیگری ممکن است با خشونت همراه شود، اینجا از سلاح عشق و محبت برای اجرای نظم استفاده می شود.  و من با در کنار ایجنت بودن تجربه هایی را کسب می کنم که گره های وجودی خودم را باز می کند، و همراه ایجنت شدن توفیقی است که نصیب من شده و این که خودم را در کنار همسفران و خواهر لژیونی هایی می بینم که همیشه همراه و همدل من بوده و هستند.
۶ـ‌آیا رسیدن به این جایگاه زیربنای خاصی می‌خواهد؟

اگر بخواهم این را به طور کل بگویم
تنها و تنها از لحظه ورود باید  فرمانبردار وبه دنبال خدمت کردن بود و این که بدانیم جایگاه های خدمتی در کنگره همه مقدس هستند و برای خودمان است.
۷ـ‌پیامتان برای همسفران کنگره ۶۰ چیست؟
این که همه بدانیم به ما فرصتی داده شده فرصتی بی نظیر، جایی  هستیم که به دنبال حال خوب برای خودمان می گردیم، اما با خدمت کردن برای حال خوب  دیگران، وارد دنیایی می شویم که توصیف ناپذیر است.
۸ ـ‌کلام اخر:

خدا رو‌ شکر می کنم و سپاسگذار آقای مهندس و خانواده محترمشان و تمام خدمتگزاران کنگره 60 هستم، چرا که از لحظه ورود به کنگره ثانیه هایی را تجربه کرده ام و تلخ و شیرینی های دیده ام،  که هر وقت به عمق آن ها نگاه میکنم برای خودم هم دوراز انتظار هست، دیدن افرادی درکنگره که من را به وجد آوردند برای ماندن و آموزش گرفتن و خدمت کردن. و امیدوارم که بتوانم باخدمت گزار بودن واقعی پاسخگو باشم.

تنظیم و ارسال : همسفر بهاره رهجوی راهنما همسفر ساناز لژیون یکم کیش
همسفران نمایندگی کیش