English Version
This Site Is Available In English

مرزبانی عشق بلاعوض به مخلوق است

مرزبانی عشق بلاعوض به مخلوق است

«گاهی عشق، یعنی پای برهنه بر روی گداخته‌‌های آتش راه رفتن؛ ولی وقتی که در وادی عشق قرار گرفتی، آتش‌های گداخته را به سان گلبرگ‌های نرم و لطیف در زیر پای خودت احساس خواهی کرد و از هیچ غل و زنجیری پروایی در سر نخواهی داشت.»

به مناسبت جشن ایجنت و مرزبان مصاحبه‌ای با زوج مرزبان شعبه دنا شهرضا ترتیب دادیم که تقدیم نگاه زیبایتان می‌گردد.

مرزبان همسفر سیما و مرزبان مسافر علی با ۲۵ سال تخریب وارد کنگره شدند، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی مسافر؛ شیره بود، مدت 10 ماه و 27 روز به راهنمایی مسافر حمید و همسفر مریم سفر کردند، الان هم 2 سال و 1 ماه است که با دستان پر‌مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند، ورزش‌ همسفر شطرنج و ورزش مسافر بدمینتون است. هردو در جایگاه سردار و دنور قرار گرفته‌اند و اکنون در جایگاه مرزبانی در حال خدمت هستند.

مرزبان همسفر سیما

چه عاملی باعث شد تصمیم بگیرید وارد جایگاه مرزبانی شوید؟

من کلاً در زندگی شخصی فرد فعال، پر‌جنب‌و‌جوش و عاشق خدمت به دیگران هستم. از وقتی وارد کنگره شدم، همان سفر اول شروع کردم به خدمت در آبدارخانه و دوست داشتم تمام جایگاه‌های خدمتی را تجربه کنم و انجام بدهم، وقتی می‌دیدم مرزبانان با چه عشق و تلاشی خدمت می‌کنند همیشه خود را در این جایگاه تصور می‌کردم و این شد که از خیلی وقت پیش ساختار مرزبانی در ذهن من شکل گرفت؛ چون حس می‌کردم این جایگاه پر از آموزش و تجربه است .

واژه مرزبانی را در یک جمله بیان کنید؟

مرزبانی؛ یعنی حفاظت از مرزها، حرمت‌ها و قوانین کنگره. به نظر من مرزبانی عشق بلاعوض به مخلوق است؛ همان‌طور که در وادی چهاردهم از کتاب عشق هم آمده که اگر عشق خالق می‌خواهی، عشق مخلوق مهیا کن؛ یعنی همه بندگان را دوست بدار و عاشقانه به آنها خدمت کن. مرزبانی هم عشق و خدمت بلاعوض به بندگان است.

به نظر شما یک مرزبان باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد تا همه از او فرمانبرداری کنند؟

یک مرزبان در عین حال که به طور قاطع و جدی قوانین، مقررات و حرمت کنگره را در شعبه اجرا می‌کند،خودش باید فرمانبردار خوبی باشد‌ و از مافوق خود پیروی کند؛ همچنین باید مهربان، بخشنده و خوش‌برخورد باشد و به همه اعضا با یک چشم نگاه کند، مخصوصاً تازه‌وارد که برای بار اول وارد جلسه می‌شود برخورد یک مرزبان تأثیر بسزایی بر جذب و فرمانبرداری آن دارد.

به نظر شما معنی جمله مرزبانی راه رفتن روی گداخته‌های آتش است، چیست؟

وقتی فردی با حال خراب وارد کنگره می‌شود، مرزبان او را در آغوش می‌گیرد و با خوشرویی از او استقبال می‌کند، با لبخند او می‌خندد و با غمش گریه می‌کند؛ اما باید آنقدر نقطه تحمل یک مرزبان بالا باشد که در لحظه همه‌چیز را مدیریت کند. اجرای قوانین و مقررات در کنار عشق و محبتی که باید نثار افراد کند، ناخودآگاه یک‌سری مسائل و اتفاقاتی را رقم می‌زند که باید با صبر و بردباری آن مسائل را حل کند؛ چون در این جایگاه مسئولیت سنگینی بر دوش مرزبانان است که بتوانند پایبند پیمانی که بسته‌اند باشند.

از اینکه در کنار مسافر خود خدمت می‌کنید، چه حسی دارید؟

اصولاً مرزبانان هر نمایندگی زودتر از همه به شعبه می‌آیند و دیرتر از همه از شعبه خارج می‌شوند، این‌که ما هر دو در این جایگاه خدمت می‌کنیم، اکثر مواقع با همدیگر همراه هستیم و درک متقابلی نسبت به این موضوع داریم. این شرایط حس بسیار خوشایندی برای من دارد که در کنار هم یک خدمت مشترک را انجام می‌دهیم و در عین حال به زندگی مشترکمان نیز، نظم و قانون خاصی داده است.

کلام آخر:

در ابتدا این هفته زیبا را به ایجنت‌ها و مرزبانان کلیه شعب کنگره‌۶۰ تبریک عرض می‌کنم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم بابت فراهم کردن چنین بستری که ما در آن به آرامش و حال خوش برسیم. امیدوارم همسفرانی که عاشق خدمت به هم‌نوعان خود هستند در این جایگاه قرار بگیرند تا آن‌ها هم از شیرینی این خدمت بهره‌مند شوند و لذت ببرند. در آخر از همه همسفران شعبه دنا که به بنده اعتماد کردند و من را لایق این جایگاه دانستند، ممنون و سپاسگزارم، امیدوارم توانسته باشم به صورت شایسته به آن‌ها خدمت کنم.

مرزبان مسافر علی

آیا خدمت در کنگره به زندگی شخصی و کار شما لطمه‌ای وارد کرده است؟

به هیچ وجه؛ چون من کار و زندگی شخصی خودم را طوری با خدمت در کنگره تطبیق داده‌ام که اصلاً تداخلی با هم ندارند و لطمه‌ای به زندگی شخصی و کار من وارد نکرده است.

شما برای مسافران و همسفرانی که عاشق خدمت کردن در هر جایگاهی هستند چه پیامی دارید؟

اولاً خدمت کردن در کنگره در هر جایگاهی نیاز به عشق دارد، عاشق خدمت نباشی در هیچ جایگاه خدمتی نمی‌توانی خدمت کنی؛ پس اول باید عاشق خدمت بود و نکته دیگر اینکه وقتی یک جایگاه خدمتی نصیب هر مسافر و یا همسفری می‌شود؛ بایستی مسئولیت‌پذیر بود. قبول مسئولیت در هر جایگاه خدمتی؛ یعنی قبول تمامی مقررات و قوانین کنگره. زمانی‌که با عشق وارد آن جایگاه شوید به نحو‌احسنت آن مسئولیت را انجام می‌دهید.

آیا سختی‌های خدمت مرزبانی شما را در ادامه مسیر خسته کرده است؟

به هیچ وجه؛ من از خدمت کردن به دوستانم در کنگره انرژی می‌گیرم؛ چون عاشق خدمت کردن هستم و مطمئناً این عشق و انرژی باعث می‌شود از خدمت کردن خسته نشوم.

به نظر شما معنی جمله مرزبانی راه رفتن روی گداخته‌های آتش است، چیست؟

جایگاه مرزبانی؛ جایگاه بسیار حساس و مهمی می‌باشد، نیاز به صبر و تحمل بالایی دارد و احتمال دارد بعضی اوقات مسائلی در شعبه پیش بیاید که این مسائل از طرف بعضی از مسافران شاید طبق مقررات و قوانین کنگره نباشد، مرزبان باید آنقدر نقطه تحملش بالا باشد که بتواند به راحتی این مسائل را مدیریت کند؛ زیرا وظیفه مرزبان اجرای تمامی قوانین و مقررات کنگره در شعبه می‌باشد و احتمال دارد یک برخورد اشتباه رهجو را از مسیر کنگره دور نماید.

از این‌که در کنار همسفرتان خدمت می‌کنید، چه حسی دارید؟

خدمت کردن در کنار همسفری که در طول مسیر زندگی همراه من بوده است و در طول سفر در کنگره بال پروازم شده است؛ بهترین حس دنیاست.

کلام آخر:

از خداوند سپاسگزارم بابت قرار گرفتن در این جایگاه و از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزاری می‌کنم؛ چون تمام این حال خوش را مدیون زحمات ایشان هستم. بهترین لذت، خدمت کردن به بندگان خدا است.

مصاحبه‌کننده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر ثنا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .