اولین جلسه از دوره اول جشن هفته ایجنت و مرزبان همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بیستون کرمانشاه به استادی ایجنت همسفر زیبا، نگهبانی مرزبان همسفر فریده و دبیری مرزبان همسفر طیبه با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» در روز دوشنبه ۲۴ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
فرامین الهی تنها به دست کسانی میرسد که تاب و توان اجرای شایسته آنها را داشته باشند؛ انسانهایی که همواره عمل سالم را بر خواستههای شخصی خود مقدم میدانند و پیامآور آرامش در مکانهایی هستند که برای انجام وظیفه حضور پیدا میکنند. خداوند حافظ و دوستدار همهتان باشد. این هفته مقدس را در رأس به بنیانگذار کنگره۶۰ و خانواده بزرگوارشان تبریک میگویم و همچنین از تمامی مرزبانان و ایجنتهای ایران زمین که صادقانه درحال خدمت هستند صمیمانه سپاسگزارم. از راهنمایان و مرزبانان بزرگوار نیز تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند تا در این جایگاه خدمت کنم و بتوانم در کنار شما بزرگواران آموزش ببینم. بیایید انرژیهای مثبتمان را امروز به اندازهای که هرکسی نیاز دارد القاء کنیم تا انشاءالله این انرژیها در دلها ماندگار شوند.
حال من شکر خدا خیلیخوب است. انشاءالله حال دل تکتک شما هم خوب، خوش و خرم باشد. سپاسگزارم از آقای مهندس که مسیری را برای ما ترسیم کردند تا بتوانیم در مسیر صراط مستقیم گام برداریم. برای رسیدن به این مسیر، ایشان ۱۴ کلید در اختیار ما قرار دادند که ما در کنگره از آنها با عنوان وادیها یاد میکنیم. هر آموزش و شروع هر کاری برای ما از دل همین وادیها آغاز میشود. برای رسیدن به وادی ۱۴ نیاز داریم که ۱۳ وادی را یکییکی پشت سر بگذاریم. بهنظر من، وادی ۱۴ رأس قله است و برای رسیدن به این قله، باید حتماً سلسلهمراتب و قوانین را طی کنیم. کنگره، یک NGO مردمنهاد است که با تکیه بر توان خود و یاری انسانهای خدمتگزار، استوار ایستاده است و همواره تمام کارهای خود را بر اساس نظم، انضباط و مجموعهای از قوانین و ضوابط مشخص پیش میبردند. در آغاز راه، آقای مهندس به دلیل اینکه تنها بودند، آغاز این مسیر برایشان بسیار دشوار بود، اما با توکل به خداوند و همراهی تعدادی از نظرکردههایی مانند ما، مسیر برایشان هموار شد و رفتهرفته عدهای اندک به ایشان پیوستند.
با گذشت زمان، افراد بیشتری جذب شدند و تعداد شعب نیز افزایش یافت. بهطوریکه دیگر امکان کنترل همه شعب برای آقای مهندس بهتنهایی وجود نداشت. به همین دلیل، با یکی از رهایافتگان مورد اعتمادشان، بهعنوان دیدهبان همکاری کردند و از این طریق، بخشی از مسئولیتها را ساماندهی نمودند. خدا را شکر این تلاشها و زحمات آقای مهندس به ثمر نشست و بهمرور زمان، تعداد دیدهبانها بیشتر شد؛ ابتدا ۲ نفر، سپس ۳ و کمکم به ۱۴ دیدهبان رسید؛ اما با افزایش شعب، این امکان وجود نداشت که دیدهبانها بتوانند هر هفته به چند شعبه سر بزنند. در سال ۱۳۸۱، آقای مهندس با برنامهریزی دقیق و با دیدهبانها به توافق رسیدند که در هر شعبه، گروهی با عنوان مرزبان حضور داشته باشند. در ابتدا، انتخاب مرزبانها بهصورت رأیگیری نبود، بلکه بر اساس شناخت و نظر آقای مهندس و انتخاب دیدهبانها انجام میشد.
نظارت بر شعبهها بر عهده دیدهبانها بود، اما با توجه به افزایش تعداد شعب، دیگر امکان نظارت از سوی آنها وجود نداشت. به همین دلیل، در سال ۱۳۹۰ بعد از یکسری بحث و تبادل نظرات بین خودشان، تصمیم دیدهبانان بر آن شد که برنامه ایجنت و شخص ایجنت در هر شعبه فعال شود. انتخاب ایجنت بر عهده نگهبان شعبه و دیدهبانهاست و پس از تحقیق و بررسی، این کار را انجام دادند و ایجنت، باید دوره راهنمایی را پشت سر گذاشته باشد و جدیداً نیز دوره مرزبانی را گذرانده باشند. انتخاب ایجنت بر اساس نیاز و شرایط هر شعبه انجام میگیرد و درحال حاضر، ایجنتها بین شعب جابهجا میشوند و در شعب مختلف خدمت میکنند. وظیفه ایجنت، نظارت بر عملکرد مرزبانهاست.
قوانین جدید و بهروز، توسط ایجنت به مرزبانها اطلاعرسانی میشود و مرزبانها این قوانین را با صداقت و بهطور کامل در شعب اجرا میکنند، اگر مرزبانها، ایجنتها و دیدهبانها نباشند، هیچ سنگی روی سنگ بند نمیشود. اکنون همگی به وضوح میبینیم که تمام شعب در یک ساعت مشخص، برنامه یکنواخت خود را اجرا میکنند، بارگذاری میشود و به اجرا میرسد؛ حتی تولدها در ساعت و زمانهای مشخصی برگزار میشوند. ورزش مسافران و همسفران نیز در تایم مشخصی برگزار میشود. در رأس همه این برنامهها، آقای مهندس نظارهگر هستند، اما این فرآیند سلسلهمراتب دارد که باید طی شود. قوانین روزبهروز بهروزتر و جدیدتر میشوند و این وظیفه ایجنت است که این قوانین را اطلاعرسانی و نظارت کند و به مرزبانها ارسال نماید. مرزبانها موظف هستند قوانین و ضوابط کنگره را اجرا کنند.
همانطور که میدانیم، آقای مهندس یک ایده بسیار بزرگ و معجزهآسا را پایهگذاری کردهاند. ایدهای که صرفاً یک عکس یادگاری نیست، بلکه حقیقتی است که واقعاً انجام شده. ما باید قدردان پیامبر زمان خود باشیم. چگونه میتوان قدردانی کرد؟ هرکس در جایگاه خود، مو به مو قوانین را اجرا کند. من نوعی، مدیون تار و پودهای شالم هستم، اگر بخواهم از قوانینی که برگرفته از قرآن کریم هستند، تخطی کنم. صداقت بهترین اسلحه است، قوانین اسلحه من است و شالم ابزار کار من است. باید این مفاهیم را در ذهنم مرور کنم قبل از اینکه بخواهم خدمتی را انتخاب یا انجام دهم؛ باید واقعاً تفکر سالمی داشته باشم، سختیهای راه را بپذیرم و اگر مرد راه هستم، در این مسیر بایستم. نه اینکه برای خوشگذرانی یا به بهانه آشنایی با شهری مثل کرمانشاه، خدمتی را بپذیرم یا اینکه برای خودنمایی بگویم: زیبا چه کار بزرگی انجام داده، دارد به شهر دیگری میرود یا اینکه چون وضع مالیاش خوب است یا مشکلی ندارد، این خدمت را گرفته. نه مشکلات برای همه هست، فقط رنگ آن فرق میکند.
من جایگاهم را با اختیار خودم انتخاب کردم؛ نه فقط من، بلکه مرزبانها، راهنماها، افراد دارای شال سبز، مهماندارها، حتی میکروفنگردان و تازهوارد همه با اختیار خودشان این مسیر را انتخاب کردند، پس موظف هستیم با صداقت کامل، براساس قوانین و طبق گفتههای آقای مهندس پیش برویم تا بتوانیم کنگره را و جایگاه ایجنتی که امروز از آن بسیار تعریف میشود، نه این من جایگاه ایجنتی دارم از این جایگاه تعریف میکنم، البته این تمجید فقط بهخاطر اسم و عنوان نیست؛ بلکه بهخاطر ستون بودن این جایگاه برای هر شعبه است. مرزبانها و ایجنتها ستونهای یک شعبه هستند. نباید کاری کنیم که دیگران از روی تعارف یا اجبار تأییدمان کنند. در این جایگاه، قرار نیست همه از ما راضی باشند. اگر همه از من راضی باشند، باید به کارم شک کنم. هدف من راضی نگه داشتن همه نیست. در جایگاه مرزبانی و ایجنتی، شاید کمی جدیتر برخورد شود و شاید نگاه دیگران تغییر کند؛ اما این جدیت، از روی محبت و عشق است.
همه ما میدانیم که مرزبانها واقعاً دارند تلاش میکنند. وظیفه امثال من این است که با تمام وجود با این افراد همکاری کنیم. یک دست صدا ندارد. اگر با هم باشیم، میتوانیم ادامه دهیم؛ ولی اگر از هم جدا شویم، فرو میپاشیم. قدر جایگاهی که داریم و محیطی که در اختیار ما قرار گرفته را بدانیم. بهخصوص در شهری مثل کرمانشاه، که خودم همیشه میگویم مصرفکننده همهجا هست، ولی اینجا واقعاً زیاد است. وقتی با اسنپ میآمدم، توی یک خیابان دیدم هر ۱۰ متر یک نفر سرش در سطل زباله بود یا در حال جمعکردن بازیافت بود، حتی خانمها. این هفته بهترین موقعیتی است برای اینکه به گذشتهام برگردم و به یاد بیاورم من زیبایی که شال شیری امروز بر گردنم است، شاید الآن نبودم. این شرایط را ایجنتها، مرزبانها و راهنماهای قبلی برای من ساختند؛ پس بیایید دست به دست هم دهیم؛ مرزبانها و ایجنتها و هیچکدام از ما که امروز در این جایگاهها هستیم، هیچ قانونی را مندرآوردی نکردهایم.
همه ما سعیمان بر این بودهاست، خدای خود را ناظر بر اعمال خودمان بدانیم و نگذاریم هیچ نقصی در قوانین ایجاد شود. این قوانین بهروز میشوند و لازم است بارها و بارها تکرار شوند. حالا این شرایط خوب برایمان مهیا شدهاست که با تمام وجودمان از کسی قدردانی کنیم که کنگره را در زمانی پایهگذاری کرد که نه مسافر بود، نه همسفر، نه ایجنت و نه مرزبان بهتنهایی این کار را کردهاست. قدردانی ما در عمل و احترام ماست. سعی کنیم این موارد را درست استفاده کنیم. مرزبان یعنی نظم، اقتدار و تداعیکننده قانون؛ یعنی تجلی وادی ۱۴ و یعنی عشق و محبت. در هر شعبه، وقتی همه سر جای خودشان هستند، نشانه نظم و انضباط است. مرزبان سعی میکند اول خودش را اصلاح کند و بعد به دیگران نظری بدهد. همین اصلاح شخصی، الگوی مناسبی میشود برای من و امثال من که از این افراد الگو بگیریم و همانطور که میدانید، ایجنت راهنمای مرزبانهاست و بر کار آنها نظارت دارد. ایجنت سعی میکند حس خوب، اعتماد و همدلی را در بین اعضای شعبه انتقال بدهد. در پایان با قطعهای صحبتهایم را تمام میکنم:
در دل هر شعبه، ایجنتی بیدار
چون مرزبانان، حافظ حریماند
عشق و ایمان، رنگ زرد پرچم
نوری که از ظلمت بیزار است
در ادامه، تصاویری از برگزاری جشن ایجنت و مرزبانی
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)

.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)

مرزبانان کشیک: همسفر فریده و مسافر عادل
تایپیست: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون اول)
عکاس: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
279