English Version
This Site Is Available In English

پهلوانی یعنی فراتر از قدرت جسمانی

 پهلوانی یعنی فراتر از قدرت جسمانی

با سلام و احترام؛

هفته‌ی "ایجنت و مرزبان" را به همه عزیزان خدمتگزار و تمام دوستان، در جای‌جای کنگره تبریک عرض می‌نماییم.


در خدمت  دو زوج خدمتگزار؛ مرزبان دوره قبل پهلوان مسافر حسن و همسفرشان؛ راهنما همسفر فرزانه هستیم تا مصاحبه‌ای زیبا و آموزنده‌ای را داشته باشیم.

* لطفاً خودتان را معرفی و طبق رسم کنگره اعلام سفر کنید و برای ما بگویید در چه جایگاه‌هایی خدمت کرده‌اید؟
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر.
آخرین آنتی‌ایکس؛ تریاک، شیره، قرص.
روش درمان؛ D.S.T همراه با شربت OT.
مدت سفر؛ 10 ماه و ۲۷روز.
نام راهنما؛ آقا مسعود.
مدت رهایی؛ ۴سال و۷ماه ۱۴ روز.
ورزش در کنگره؛ شنا.
افتخار خدمت حضور و غیاب مسافرین سفر اول، دبیری جلسات عمومی، نگهبانی، عضو لژیون سردار، دنور، پهلوان و یک دوره خدمت مرزبانی را داشته‌ام.

* با توجه به خدمت‌های که داشته‌اید؛ جایگاه پهلوانی و مرزبانی را در کنگره60 چگونه معنا می‌کنید و چه مسئولیت‌هایی به همراه دارد؟
زیبایی این دو واژه یا خدمت این است که به معنای داشتن زور و بازو نیست؛ برای من پهلوانی یعنی فراتر از قدرت جسمانی؛ پهلوان واقعی کسی است که از مال و توان خود می‌گذرد تا دست یاری به دیگران دهد و با توجه به معنی «مرز» که حد، حدود و قلمرو می‌باشد، مرزبان شخصی است که حافظ مرزهای اصول، قوانین و حرمت کنگره باشد.
مسئولیت پهلوان این است که؛ ظاهر و باطن خود را متعادل و منظم نگه دارد و نیروی عشق درونش را تقویت کند تا بخشش و کمک به دیگران همواره در وجودش جریان داشته باشد و مرزبانان با رعایت قوانین و با سلاح عشق و محبت سعی بر این دارند که به بهترین نحو ممکن مجری قوانین باشند تا در پرتو آن بتوانند جلسات و کارگاههای آموزشی را به خوبی برگزار کنند و در به یاری رساندن افراد دردمند و نیازمند بهترین خود باشند.

* آیا تجربه مرزبانی باعث شده است که در مواجهه با مشکلات زندگی روزمره، صبورتر و مقاوم‌تر باشید؟ چگونه و برای دیگران چه توصیه‌های دارید؟
بله؛ به گفته جناب مهندس، مرزبانی یعنی راه رفتن روی گدازه‌های آتش، یعنی مهارتی که باید با صبر و بردباری بتوانی به تازه‌واردینی که حال خوبی ندارند، حس خوب و عشق منتقل کنید.
این تجربیات باعث شده است صبورتر، مقاوم‌تر و در زندگی توان مقابله بهتری با چالش‌ها داشته باشم و سعی کردم ظرف و گنجایش درونی‌ام را بزرگتر کنم با این توصیه که به نظر من در هر خدمتی، شخص، باید هر از چند گاهی به خود یاد آوری کند که؛ من برای چه در حال خدمتم؟ برای چه چیزی انتخاب شدم تا در این جایگاه خدمت کنم؟
با این یادآوری‌ها و کاربردی کردن آموزش‌ها، شخص دیگر دچار گره قدرت  یا گره مسئولیت هم، نخواهد شد و از حقه‌های نفس در امان خواهد بود.

* چگونه تجربه پهلوانی باعث شده است که به معنای واقعی «خدمت از سر عشق» پی ببرید؟
آموزش‌های کنگره و آقای مهندس به ما می‌آموزد که؛ انسانیت یعنی فراتر از خود اندیشیدن. زمانی که خدمت از سر عشق باشد، خداوند و نیروهای الهی نیز یاری می‌کنند. بسیاری از کسانی که توان مالی بالایی دارند اجازه خدمت ندارند؛ زیرا عشق واقعی و خدمت بی‌دریغ را به درستی درک نکرده‌اند.

* با توجه به این‌که خانواده شما اعضای کنگره۶۰ هستند، لطفاً بفرمایید این موضوع چه تأثیری بر کانون خانواده داشته است و آموزش‌های کنگره تا چه حد در خانواده کاربردی شده است؟
قطعاً آموزش‌های کنگره تاثیر بسیار مثبتی در کانون خانواده و روابط اشخاص، با هم دارد، در خانواده‌ی ما نیز تا حد زیادی توانسته‌ایم که از این آموزش‌ها استفاده کنیم  و یا حداقل بتوانیم به یک نقطه نظر مشترک برای حل مشکلات برسیم.

* آیا در نظر دارید که جایگاه‌های خدمتی دیگری را تجربه کنید؟
به نظر من و با تجربه‌ای که در این سال‌ها به‌دست آورده‌ام، باید به کنگره وصل باشم و تا فرصت دارم بتوانم جایگاه‌های خدمتی دیگری را تجربه کنم، ان‌شاالله که خداوند اجازه آن را بدهد و بتوانم در این مسیر بمانم.

* در کلام آخر مطلبی هست بفرمایید.
سپاسگزار خداوند هستم بابت اذن ورودم به کنگره، از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تشکر و قدردانی می‌کنم.
ما در این مسیر یاد گرفتیم که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است؛ من با تخریب‌هایی که مواد مخدر در جسمم  و در صور پنهانم به‌وجود آورده بود؛ در نقطه‌ای از زندگی‌ام ایستادم و فکر می‌کردم تمام درب‌ها به رویم بسته شده، دیگر هیچ راهی نیست و همه چیز به پایان رسیده اما این پایان، آغاز مسیری جدید برای من شد.
زندگی پر از فراز، نشیب، چالش و سختی است مشکلات هم‌چنان خواهند آمد، اما من امروز با آموزشی که از کنگره گرفته‌ام، ایمان دارم که هر مشکلی راه ‌حل دارد اگر ما توانستیم اعتیاد را درمان کنیم مطمئنا از پس هر مشکلی دیگر بر خواهیم آمد و در پایان از شما بابت تهیه این گزارش و همچنین به قول آقای مهندس از مسئولین و مرزبانان سایت کمال تشکر را دارم و برای همه خدمتگزاران گنگره۶۰ بهترین‌های خداوند را آرزومندم.

سلام و عرض ادب خدمت راهنمای محترم؛ لطفاً خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان فرزانه هستم یک همسفر.
نام راهنما؛ خانم مائده نادری.
ورزش در کنگر والیبال.

* در چه جایگاه‌هایی تاکنون خدمت کرده‌اید؟
خدمت در جایگاه راهنمای تازه‌واردین، مسئول امتحانات شعبه، ۴ دوره عضو لژیون سردار، دنور، راهنمای شال نارنجی، دبیر لژیون سردار، ورزش‌بان والیبال.

* لطفاً حس خودتان را نسبت به خدمت مرزبانی، رهایی و همچنین پهلوانی مسافرتان برای ما بفرمایید؟
ابتدا این هفته‌ی زیبا را به آقای مهندس و بعد به تمام ایجنت‌ها و مرزبانان همسفر و مسافر در کل نمایندگی‌ها تبریک عرض می‌کنم.
به قول آقای مهندس؛ خدمت مرزبانی مانند جنگلی است که من سالیان سال در زمان تاریکی‌ها آن را نمی‌دیدم و به طور مسلم خدمتی‌ است بسیار سخت و هین‌طور بسیار آموزنده و برای ما که در خانواده هر دو نفر خدمتگزار هستیم، موقعیت‌های یکدیگر را بیشتر درک می‌کنیم و هر دو برای هموار شدن مسیر خدمت به هم تا جایی که امکان دارد یاری می‌‌رسانیم.
زمان رهایی مسافرم، واقعا سپاسگزار خداوند و جناب مهندس بودم، چون بعد از این همه سال تخریب و مصرف مواد و حال خراب، این رهایی  باوری در ناباوری بود.
به نظر من،  ما همیشه در کنگره در حال دریافت هستیم حتی وقتی که به ظاهر در حال پرداخت می‌باشیم. خدمت مالی و پهلوانی نیز از این قضیه مستثنی نیست. وقتی که مسافرم اجازه پهلوانی را از آقای مهندس دریافت کرد، بسیار خوشحال شدم و  شاکر خداوند بودم که لیاقت و سعادت خدمت به خلقش را روزی ما کرد، به او افتخار می‌کنم و امیدوارم که خودم نیز این خدمت را تجربه کنم.
 
* زیباترین و بهترین تعریفی که شما از واژه راهنما دارید چیست و به نظر شما بارزترین نشانه راهنما چه‌چیزی می‌باشد؟
راهنما، مسلح به سلاح محبت، عقل و ایمان است و اگر عاشق نباشد نمی‌تواند در این مسیر فعالیتی کند و  نشان دهنده راه است چون همان‌طور که می‌دانیم، در کنگره خود شخص درمانگر است و راهنما فقط مسیر را نشان می‌دهد. عشق و خدمت به مخلوقین الهی بارزترین نشانه راهنماست.
 
* در آموزش‌های کنگره60 ، همسفر می‌آموزد که نقش همسفر در درمان اعتیاد، نقش مفتّش، بازرس و مراقب نیست؛ با توجه به این موضوع نقش همسفر چیست؟
همسفر باید از اضلاع مثلثِ صبر، سکوت و محبت استفاده کند، به این معنی که محبت خود را نسبت به مسافر بیشتر کند، صبورتر باشد و همچنین در این مدت از سلاح سکوت نیز استفاده کند تا بتواند  بال پرواز شود ، نه این‌که بند پای مسافر شود. گاهی همسفران تصور می‌کنند که با کنترل کردن و مراقبت بیش از حد، نقش خود را به بهترین نحو انجام می‌دهند که این تصور کاملا غلط است. همسفر باید مسافر را رها کند، چون او راهنما دارد و راهنمای مسافر که خودش این مسیر را طی کرده قطعا بهتر حال مسافر را درک می‌کند و او را به رهایی می‌رساند، لذا آقای مهندس با تفکر ناب خودشان هفته‌ای را به نام "همسفر" در دستور جلسات قرار داده‌اند، چون با آموزش‌های کنگره هر دو با هم هم‌زبان می‌شوند و به این واسطه همسفر بهتر می‌تواند حال مسافر را درک کند.
  
* لطفاً راهنمایی بفرمایید که عکس‌العمل همسفر هنگام گریز مسافر چگونه باید باشد؟
همسفر باید هنگام گریز مسافر نترسد و یا نخواهد با سرزنش کردن او را به پروسه‌ی درمان برگرداند، چون حتما نتيجه معکوس می‌دهد. همسفر باید بداند که بیرون آمدن از چاه اعتیاد هم سخت و هم سهل است پس باید به روش کنگره و راهنمای مسافر اعتماد و ایمان داشته باشد، حتما که راهنمای مسافر بهترین راه را برای درمان او به‌کار می‌گیرد. 

* در کلام آخر مطلبی هست بفرمایید.
سپاسگزار خداوند بزرگ هستم که در مسیر کنگره قرار گرفتم. از جناب مهندس و خانواده محترمشان بسیار متشکرم که از علم، مال و وقت خود می‌گذرند تا به افراد دردمند یاری رسانند و آرزوی سلامتی برایشان دارم، از راهنمای عزیزم بسیار ممنون و متشکرم که همیشه مشوق من بودند و همچنین از مسافر عزیزم که اجازه خدمت به من را دادند.
از شما و مسئولین سایت در قسمت مسافران نیز کمال تشکر را دارم.

حسن آقای عزیز باز هم این هفته‌ی زیبا را به شما،
ایجنت و تمام همکاران‌تان در دوره‌های قبل و فعلی تبریک
عرض می‌کنیم و بابت این مصاحبه زیبا و آموزنده از شما و همسفرتان سپاسگزاریم.
از شما مخاطبین عزیز سایت هم که با ما همراه بودید متشکریم.

تهیه و تایپ: مسافر مهدی لژیون هشتم
تنظیم و ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم

نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .