جلسه چهارم از دوره اول از سری جشن های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی حافظ با نگهبانی مرزبان محترم مسافر محمدصادق و استادی ایجنت محترم مسافر آقا علیرضا دبیری مرزبان محترم مسافر محمد با دستور جلسه “ هفته ایجنت و مرزبان “ در روز دوشنبه مورخه۲۴شهریور ماه سال ۱۴۰۴راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، از گروه مرزبانی و از همه راهنمایان و خدمتگزارانی که این فرصت را در اختیار بنده گذاشتند سپاسگزارم دستور جلسه این هفته، هفته‌ی ایجنت و مرزبان است، کنگره برای بنده مسیری باز کرد تا بتوانم خودم را بهتر ببینم، زوایای مختلف زندگی‌ام را بشناسم و برای برطرف کردن ضعف‌هایم تلاش کنم به همه مرزبانان تبریک می‌گویم و مخصوصاً به مرزبان‌های جدید شعبه، که با پذیرش این مسئولیت، باری از دوش تازه‌واردان برمی‌دارند و زمینه‌ی سفر آن‌ها را فراهم می‌کنند خدمت‌ها در کنگره زنجیروار ادامه پیدا می‌کند و هر کسی در نوبت خود این مسیر را ادامه می‌دهد.
یاد سفر اول خودم افتادم؛ وقتی وارد شعبه شدم دیدم یک نفر شال سفید، بعضی شال نارنجی و بعضی شال زرد به گردن دارند با خودم می‌گفتم این‌ها چرا این‌قدر مرتب و تر و تمیز هستند؟ در ابتدا استرس زیادی داشتم، چرا که مصرف‌کننده همیشه با ترس و اضطراب وارد می‌شود بنده بارها ترک کرده بودم اما اینجا فضا متفاوت بود هفت، هشت سال پیش شرایط کمی خشک‌تر بود اما به مرور کنگره نرم‌تر و منعطف‌تر شد چیزی به اسم تعطیلی وجود نداشت چون مصرف کننده تعطیلی ندارد آن زمان باورم نمی‌شد این افراد که این‌گونه منظم خدمت می‌کنند، هم‌جنس خودم باشند و بدون هیچ چشم‌داشتی این‌طور فعالیت کنند.
به تدریج با راهنمایی‌ها متوجه شدم که اگر گوش به فرمان کنگره باشم، می‌توانم روزی بخشی از این خدمتگزاران شوم یادم هست اوایل به شوخی می‌گفتم امکان ندارد روزی ایجنت شوم، اما کم‌کم این باور در من شکل گرفت فضای کنگره به بنده یاد داد که باید قدردان باشم؛ قدردانی‌ای که در عمل و سفرم نشان داده می‌شود بنده شخصی بودم که با دنیایی از ترس، اضطراب و تاریکی وارد کنگره شدم، حالا بهتر شده‌ام البته ترس و استرس همیشه در مراحل مختلف سفر وجود دارد، اما همین تغییرات و تبدیل‌هاست که باعث رشد ما می‌شود نقش مرزبان هم بیشتر نظارتی است؛ آن‌ها الگوی عمل سالم برای دیگران هستند، مجری قوانین و حافظ نظم و انضباط کنگره.
هدف نهایی در کنگره رسیدن به تعادل است، نه صرفاً دادن پاکت یا برگزاری جشن، کنگره به ما یاد داد نگاهمان را عوض کنیم؛ بنده پیش‌تر همیشه از همه شاکی بودم، اما اینجا دیدم چرا باید کسی از زندگی‌اش بزند تا به بنده خدمت کند؟ فهمیدم خدمت در درجه‌ی اول برای خود خدمتگزار است و بعد برای دیگران همین تغییر نگاه، زندگی خانوادگی و اجتماعی ما را نجات می‌دهد وظیفه‌ی بنده چه به‌عنوان یک ایجنت، چه مرزبان یا حتی مسافر اولی این است که با این سیستم همکاری کنم بهترین کمکی که می‌توانیم به مرزبان بکنیم، نگه‌داشتن حرمت اوست؛ چرا که وقتی حرمت یک خدمتگزار را حفظ می‌کنیم، در حقیقت حرمت خودمان را نگه می‌داریم.
در ادامه مراسم تجلیل و قدردانی از مرزبانان و ایجنت برگزار گردید.
تهیه و تنظیم مرزبان خبری مسافر علی.
متن و عکس مسافر حمید لژیون دوم.
ویرایش خبر مسافر محمد مهدی لژیون چهارم.
بارگزاری مسافر سعید لژیون سوم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
18