بنام قدرت مطلق الله
قبل از هر چیز هفته مرزبان و ایجنت را به همه اعضای کنگره ۶۰ تبریک میگویم. مرزبانان حافظان ضوابط و حرمتها در کنگره هستند و همه مسئولیتهای اجرایی به دست مرزبانان انجام میگیرد.
به نظر من افرادی که مرزبان میشوند منتخب هستند و از قبل انتخاب شدهاند؛ چون خودم ۱۴ ماه در این خدمت عزیز و محترم فعالیت داشتهام. در طول خدمت مرزبانی، این حس در وجودم بود که من را رأی اعضا انتخاب نکرده است بلکه این انتخاب به اذن خداوند بوده و بسیاری از مشکلات من در این ۱۴ ماه حل شد. در طول این مسیر، ایجنت و بقیه اعضای لژیون مرزبانی به من خیلی کمک کردند. وقتی برای اولین بار شنیدم مرزبانی راه رفتن روی گداختههای آتش است درکی از آن نداشتم تا اینکه خدمت مرزبانی روزی من شد و در طول این ۱۴ ماه متوجه شدم منظور آقای مهندس از این مطلب چیست.
روزی که مرزبان شدم گفتم شاید نتوانم به شعبه برسم زیرا شغل پر مشغلهای داشتم. از این میترسیدم که نتوانم زمان کافی را برای خدمت مرزبانی بگذارم ولی زمانی که شال مرزبانی را تحویل گرفتم گویی خدا همه کارهای کارگاهم را برای من سر و سامان داد تا بتوانم حضور داشته باشم. زمانی که شعبه جدید را تحویل گرفته بودیم شبیه به همه چیز بود به غیر از شعبه، واقعاً فکر اینکه یک روزی بتوانیم آن سالن خراب را تبدیل به شعبه فعلی کنیم برایم محال بود ولی با کمک بقیه دوستان و اعضای دیگر این کار انجام شد. خرابههای ویران به آبادانی تبدیل شد و هر روز که این شعبه تکمیلتر میشد انگار یکی از نواقص من در وجودم شناسایی میشد و از بین میرفت.
در انتها خداوند را شاکرم بابت این جایگاه خدمتی و از عزیزانی که در جایگاه مرزبانی در حال خدمت هستند نهایت تشکر را دارم زیرا تمام زحمات یک شعبه بر دوش این عزیزان میباشد. خدمت مرزبانی گرچه خیلی سخت است ولی درعین حال شیرین و با انرژی است. خداوند را شاکرم و قدردان آقای مهندس و خانواده ایشان و راهنمای خوبم آقای علی رحیمی هستم.
دلنوشته مسافر مجید از لژیون 22
تایپ و ارسال: خدمتگزاران سایت شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
109