آقا خسرو با سلام و احترام، ممنون بابت وقتی که در اختیار ما قرار دادید. خواهش میکنم ابتدا بهرسم کنگره اعلام سفر کنید.
سلام دوستان، خسرو هستم یک مسافر. با شانزده سال تخریب وارد کنگره شدم. آخرین آنتی ایکس مصرفی پنج گرم شیره خوراکی، مدت یازده ماه سفر کردم به روش DST، داروی درمان اوتی، راهنمای درمان آقای عباس مقیمیان از لژیون پنج شعبه بنیان، ورزش در کنگره شنا، رهایی مدت یک سال و چهار ماه.
ما شما را پیشتر در خدمتهای مختلفی مانند دبیری و واحد اوتی دیدهایم. به نظر شما چه تفاوتهایی میان خدمتهای گذشته و خدمت کنونیتان که مرزبانی است وجود دارد؟ آیا این شال مرزبانی مسئولیت شما را سنگینتر کرده و باعث شده بیشتر مراقب رفتارتان باشید؟
خدمت مرزبانی جایگاهی بسیار خاص است. در این خدمت، انسان باید هم قهر پدر را داشته باشد و هم مهر مادر را. در واقع بیش از آنکه به دیگران خدمت کنیم، در حال ساختن و تربیت خودمان هستیم. مرزبانی یعنی مواجههٔ مستقیم با تازهواردانی که حالشان خراب است و از تعادل به دورند؛ اینجا جایی است که باید تمام آموزشهای کنگره را به کار بگیریم. در طول این چهارده ماه مدام در حال یادگیری بودهام که کجا باید قاطعیت نشان دهم و کجا با مهربانی رفتار کنم. این جایگاه مسئولیت بسیار بالایی دارد، اما لذتش هم وصفناپذیر است. یک مرزبان باید به همه چیز توجه کند؛ از سفر یک سفر اولی، تا رفتار یک سفر دومی و حتی روابط و تعاملات با همسایگان شعبه.

یکی از مسئولیتهای شما ثبتنام و پذیرش کسانی است که قصد ورود به کنگره را دارند. معمولاً این عزیزان باید دو یا سه ماه پشت در منتظر بمانند و از فضای کنگره اطلاعی ندارند. شما چگونه با آنها برخورد میکنید و عدالت را در این موقعیت برقرار میکنید؟
این بخش از خدمت واقعاً حساس است. اگر من به یک مراجعهکننده جواب سربالا بدهم و بگویم "ظرفیتتکمیل است، بروید"، ممکن است او ناامید شود و هرگز بازنگردد. به همین دلیل سعی میکنم در هر جلسه، تکتک به پرسشهای این عزیزان پاسخ بدهم، آنها را امیدوار نگه دارم و شرایط را توضیح بدهم تا زمانی که ظرفیت باز شود و امکان پذیرش فراهم گردد. دیدن اینکه همان فرد پس از مدتی وارد سفر میشود و قدمبهقدم حالش بهتر میشود، لذتی وصفناشدنی دارد. درست مثل کاشتن یک نهال است که هر روز شاهد رشد، برگ دادن و شکوفهزدنش باشی. خدمت مرزبانی تازهواردین واقعاً حس یک باغبان را در وجودم زنده میکند.
هفته آینده، هفته مرزبان و ایجنت است و بهرسم کنگره مسافران با پاکت و دلنوشته قدردانی میکنند. به نظر شما، چه چیزی واقعاً نهایت قدردانی رهجو را نشان میدهد، چه در سفر اول و چه در سفر دوم؟
به باور من، هدف اصلی از رسم پاکت که توسط جناب مهندس پایهگذاری شد، تمرین قدرشناسی است. اما برای من، بزرگترین قدردانی از سوی رهجو، خوب سفرکردن اوست. اعتبار یک شعبه توسط چه کسانی بالا میرود؟ به دست سفر اولیها. وقتی یک سفر اولی درست و اصولی سفر کند، آمار رهایی بالا میرود و همین امر باعث ارتقای جایگاه شعبه و مرزبانان میشود. در نهایت، بالاترین هدیهای که میتوانم دریافت کنم، این است که رهجویی که خودم پذیرش کردهام روزی گل رهایی را در دست بگیرد. دیدن آن صحنه، حالوهوای مرا به بهترین شکل ممکن خوب میکند.
مرزبان خبری: مسافر وحید
نگارش: مسافر محمد
مصاحبهکننده، ویراش و ارسال: مسافر نوید
- تعداد بازدید از این مطلب :
92