آقا رضا با سلام و احترام خدمت شما. خیلی خوشحالم که در خدمتتان هستم. خواهش میکنم ابتدا به رسم کنگره اعلام سفر داشته باشید.
سلام دوستان، رضا هستم، یک مسافر. با بیست سال تخریب وارد کنگره شدم. آخرین آنتی ایکس مصرفی من شیره و تریاک بود. شانزده ماه و بیست ویک روز سفر کردم به روش DST با داروی OT. به راهنمایی عباس از لژیون یکم شعبه بنیان.ورزش در کنگره باستانی است. مدت رهاییام هشت سال و دو ماه و بیست و سه روز است.
ممنونم از شما. ابتدا هفتهٔ ایجنت را به شما تبریک میگویم و از زحماتی که برای همه مسافران میکشید قدردانی میکنم.من روزی که مراسم معارفهٔ شما برگزار شد حضور داشتم و خاطرم هست که بسیار احساسی شده بودید؛ صدایتان بهشدت میلرزید که خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. میخواستم بدانم آن لحظه چه احساسی داشتید که تا این حد منقلب شدید و چه چیزی در آینده را میدیدید که این حس ایجاد شد؟
در آن لحظه ما پیمان میبندیم؛ در برابر هستی، کائنات و تکتک ذرات عالم سوگند میخوریم. من خودم را بهعنوان یک شخص معرفی میکردم که قرار است کار بسیار مهمی انجام دهم. ازآنجاکه سی و چهار سال است (از سال ۱۳۷۰ تا امروز) پرستار هستم و هنوز هم به طور فعال مشغول کار هستم، با بیماریها و آناتومی بدن کاملاً آشنا هستم. وقتی بهعنوان ایجنت معرفی شدم و متوجه شدم مسئولیت چندین بیمار به دوشم خواهد بود و باید در برابر آنها خدمت کنم، از صمیم قلب و خاضعانه از خدا خواستم کمکم کند. برایم لحظهای بسیار ویژه و پر از احساس بود و امیدوارم بتوانم در ادامهٔ مسیر موفق باشم.

اشارهٔ خیلی مهمی داشتید. حالا باتوجهبه سابقهٔ تحصیلی شما، قشری مثل ما که وارد کنگره شدهایم و تحصیلات داریم، همیشه یک دلگرمی است که نمایندهای از میان تحصیلکردهها در جایگاههای خدمتی حضور دارد. آیا خودتان هم به این موضوع فکر کردهاید که بهنوعی نمایندهٔ قشر تحصیلکرده در کنگره هستید؟
به تنها چیزی که همیشه توصیه شده، آموزش است؛ از بدو تولد تا زمان مرگ. همانطور که فردوسی بزرگ میفرماید: «ز گهواره تا گور دانش بجوی». آموزش یک عامل بسیار مهم است و من برای افرادی که آموزشدیدهاند و تحصیل کردهاند، احترام خاصی قائلم. همیشه سعی میکنم در جایگاههایی که خدمت میکنم، تفاوتی میان افراد قائل نشوم. بهعنوانمثال، مسافری که لیسانس دارد و مرتب در جلسات حضور دارد، در جایگاه خدمت برابر با مسافر دیگر است. دلیلش هم این است که در برابر کائنات مسئول هستیم و آموزش گرفتن، آموزشدادن و زندگیکردن، سه ضلع مثلث موفقیت است. اهداف آقای مهندس هم بر همین اساس است که هیچ مسافری بدون پیشرفت باقی نماند و تمامی مسافران بتوانند مسیر خود را به طور عالی طی کنند. نمونهٔ بارز این موضوع دانشگاه خوارزمی است که بهزودی فعالیتهای آن آغاز خواهد شد.من همیشه گفتهام که یک مغازهدار تحصیلکرده موفقتر است از مغازهداری که تحصیلات ندارد. حتی یک پاکبان تحصیلکرده، عملکرد بهتری دارد نسبت به فردی که تحصیلات عالیه ندارد؛ بنابراین تحصیلات و آموزش در هر جایگاهی باعث رشد و موفقیت میشود و این برای من یک اصل مهم است.
سهشنبه جشن ایجنت و مرزبان برگزار میشود. به رسم کنگره، همه موظف هستند با پاکت و دلنوشته قدردانی کنند. اما ازآنجاییکه شما معمولاً چشمداشتی به این موارد ندارید، به نظر شما بهترین قدردانی که یک رهجو میتواند انجام دهد چیست؟
بهترین قدردانی از نظر من انجام دقیق فالوآپهای سالیانه است؛ چه بیست ویک روزه، چه ششماهه و چه یکساله. چون فالوآپ سندی محکم و مستدل است که نشان میدهد روش DST حقانیت دارد و این برای من ارزشمندترین چیز است.من خودم دستی بر آتش دارم و این فالوآپها را از نزدیک بررسی میکنم. هر خدمتی که رهجو در فالوآپها انجام میدهد، مدرکی مستدل و بدون نقص در دست ما ایجاد میکند و به حقانیت روش DST صحه میگذارد. این بالاترین قدردانی است که یک رهجو میتواند داشته باشد. علاوهبرآن، آقای مهندس همواره بر احترام به خانوادهها تأکید دارند؛ بنابراین بسیار خوشحال میشوم وقتی میبینم یک مسافر به خانوادهٔ خود احترام میگذارد و خدمت میکند؛ این برای من ارزشمندتر از هر پاکت یا هدیهای است.البته خود پاکت و دلنوشته هم تمرینی است برای قدردانی و سپاسگزاری، تا رهجو در زندگی شخصی خود نیز، خدایناکرده، ناسپاس نباشد و یاد بگیرد از زحمات دیگران قدردانی کند.
آقا رضا خیلی ممنونم از شما بابت وقتی که در اختیار من گذاشتید، به عنوان حرف آخر اگر مطلبی باقی مانده بفرمایید.
اگر بخواهم بهعنوان حرف آخر چیزی بگویم، یکی از آرزوهای دیرینهی من ادامهی تحصیل بوده است. خاطرهای هم دارم که برایم بسیار باارزش است. از سن هفت سالگی، مادرم مرا به آموزشگاه دبستان میفرستاد و از آن زمان تا امروز، در حال تحصیل در مقاطع مختلف بودهام.در سفر اولم، در رشتهی فوریتهای پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد قبول شدم. یادم هست زمانی که برای اعلام رهایی رفتم، همان لحظه این خبر را دریافت کردم. برایم لحظهای بسیار قشنگ و احساسی بود و آقای مهندس هم چندین بار تبریک گفتند.آرزوی دیرینهی من این است که همهی اعضای کنگره ۶۰، اعم از مسافران، همسفران و خانوادههای محترمشان، تحصیلات عالیه داشته باشند؛ تحصیلاتی که آموزش جهانبینی کاربردی کنگره نیز بخشی از آن باشد. زیرا معتقدم تنها راه نجات بشریت آموزش جهانبینی است.ممنونم از شما که وقت گذاشتید و این فرصت را در اختیارم قرار دادید. امیدوارم بتوانم در مسیر خدمتی که کنگره به من آموخته است، همواره پایدار باشم و تجربیات خود را به دیگران منتقل کنم.
پایان
مرزبان خبری: مسافر وحید
مصاحبهکننده، نگارش، ویرایش و ارسال : مسافر نوید
- تعداد بازدید از این مطلب :
80