به مناسبت هفته مرزبانی با مرزبانان بخش همسفران نمایندگی یوسُف به گفتگو نشستیم تا بتوانیم از تجربههای این عزیزان در این دوره خدمتی استفاده نمائیم.
لطفاً ابتدا به رسم کنگره، خود را معرفی بفرمائید.
مرزبان همسفر مریم: سلام دوستان مریم هستم همسفر حسین، ما با سالها تخریب و مصرف انواع آنتیایکس وارد کنگره شدیم، آخرین آنتی ایکس مصرفی قرص و متادون، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT ، طول سفر ۱۴ ماه با راهنمایی آقای محمد صداقت و خانم سمیه، رهایی ۴ سال و ۵ روز. در ضمن سفر سیگار داشتند با راهنمایی آقای جوان، طول سفر ۱۰ ماه، رهایی ۴ سال و 6 ماه، رشته ورزشی مسافرم تنیس رویمیز و خودم شنا.
مرزبان همسفر پگاه: سلام پگاه هستم همسفر، ما با سالها تخریب و مصرف انواع آنتیایکس وارد کنگره شدیم، آخرین آنتیایکس مصرفی شربت تریاک و کوکائین، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، طول سفر ۱۱ ماه و ۱۵ روز با راهنمای DST آقای مجید رضایی و خانم لیلا، راهنمای سفر دوم استاد امین و خانم سمیه، رهایی ۲۵ ماه، رشته ورزشی مسافرم بسکتبال و خودم بدمینتون. در ادامه خودم سفر نیکوتین انجام دادم، با ۲۰ سال تخریب سیگار، داروی درمان آدامس نیکوتین، روش درمان DST، راهنما خانم شهلا، رهایی 1 سال و ۶ ماه.
کلیدیترین آموزشی که از خدمت مرزبانی گرفتید، چه بوده است؟
مرزبان همسفر مریم: خدمت در تمام جایگاهها در کنگره، سراسر آموزش است و خدمت مرزبانی هم مستثنی نیست؛ چه بسا که با توجه به اینکه مرزبانی، خدمتی فوق العاده حساس است، یک مسئولیت خیلی بزرگی است که بر عهده انسان گذاشته میشود و در این مسیر باید پاسخگو باشد و سعی نماید عمل سالم را انجام دهد .خوب این شاید یک مقدار سخت به نظر برسد، که بخواهی هم عمل سالم انجام دهی و هم قوانین و حرمتهای کنگره را اجرایی کنی .در واقع مرزبان اجراکننده این قوانین در یک نمایندگی است که باید خودش مجری باشد و آن را به دیگران انتقال دهد. این طریقه انتقال باید طوری باشد که باعث رنجش و ناراحتی عزیزی نشود، که خدای نکرده باعث شود تازهواردی که وارد کنگره میشود، با یک رفتار، یک لحن کلام وحتی یک نگاه از کنگره طرد شود. من در این جایگاه صبوری کردن و تفکر را یاد گرفتم که قبل از اینکه هر صحبتی را بخواهم بگویم، یا رفتاری را انجام دهم ،عجولانه این کار را نکنم و تفکر کنم. نکته کلیدی این بود که بتوانم با خودم مواجه شوم و بتوانم یکسری از گرههایی که از قبل داشتم را باز کنم.
مرزبان همسفر پگاه: خدمت مرزبانی واقعاً سرشار از آموزش است؛ البته منظورم این نیست که در حال حاضر خیلی آموزش گرفتهام، و آموزش گرفتن به توانایی خودم در درک و دریافت من دارد. بنابراین سعی کردم این آموزشها را درک و تا جایی که میتوانم کاربردی کنم. ولی واقعیت این است که هر روز خدمت در کنگره، آموزش جدید دارد. مهمترین نکتهای که در جایگاه مرزبانی تجربه کردم، این است که؛ منِ مرزبان این توانایی را داشته باشم که در کنار حفظ حرمتها و حریم فیزیکی، معنوی و روانی کنگره، با محبت و با حس خوب با افراد برخورد کنم، آرزو و خواستهای که برای خودم بعد از تحول خدمت مرزبانی دارم همین است که ین مطلب را تا حدودی یاد گرفته باشم که در عین حالی که سعی میکنم حرمتها در مقام اجرایی حفظ و رعایت کنم، دل کسی را هم نشکنم و این موضوع برای من کلیدیترین آموزش بوده است.

آیا سختیهای خدمت مرزبانی، باعث شده که از این خدمت خسته یا پشیمان شوید؟
مرزبان همسفر مریم: مرزبانی سختیهای خودش را دارد و مسئولیتی است که به گردن من گذاشته شده و باید تا جایی که میتوانم بدون نقص عمل کنم، خدا را شکر هرگز پشیمان نشدم و حتی خسته هم نشدم؛ چون این خدمت برای من سراسر عشق و حال خوش بود. هرچند در ابتدای پذیرش این خدمت ترس داشتم، ترس از اینکه نتوانم از عهده این مسئولیت بزرگ برآیم. ولی در ادامه با عشق و محبتی که از تکتک اعضاء دریافت میکردم، سختیها خیلی کمرنگ شد و از بین رفت و عشق و حال خوش همراه با بار آموزشی جای آن را گرفت.
مرزبان همسفر پگاه: سختیها و چالشهای خدمت مرزبانی بسیار زیاد است که بهنظر من علت آن، این است که این خدمت، سرشار از آموزش است. وقتی در این جایگاه قرار میگیرم قرار است وجود من زیرورو شود و تمام آن گرهها و ناخالصیها نمایان شود و به من یک فرصت ۱۴ ماهه داده شده که تا جایی که میتوانم این گرهها را باز و این ناخالصیها را رفع کنم و در مسیر تصفیه خود قدم بردارم. من تاکنون، جایگاههای خدمتی دیگر را هنوز تجربه نکردهام، اما آن چیزی که راجع به مرزبانی میتوانم بگویم این است که؛ واقعاً خدمت سختی است، نه به خاطر کار زیاد، بلکه به خاطر چالشهای و آموزشهای زیادی که دارد. بله من بسیار خسته شدم، بارها و بارها، ولی هرگز پشیمان نشدم و همیشه خدای خود را شکر کردم که به من این فرصت داده شد که در این جایگاه خدمت کنم و هربار از خدا خواستم که به من این انرژی و قدرت را بدهد که بتوانم این مسیر را ادامه دهم.
نگاه یک مرزبان به همسفران چگونه باید باشد؟
مرزبان همسفر مریم: به نظر من یک نگاه پر از مهر و پر از عشق باید باشد، و در عین حال که عمل سالم را انجام میدهد، حرمتها و قوانین را رعایت کند و یک ارتباط با عشق ومحبت داشته باشد. من اینطور حس میکنم که یک مرزبان باید خود را خدمتگذار اعضا بداند واز بالا به پائین نگاه نکند، تصور نکنم که یک شالی به دور گردنم است و میتوانم هر جور که دوست دارم با عزیزان رفتار کنم ، و به قول معروف نگاه از بالا به پائین داشته باشم، اینگونه نباید باشد. بهنظرمن تنها پیوند محبت، پل ارتباطی بین مرزبانان واعضاء کنگره است و آنها را در کنار یکدیگر نگاه خواهد داشت. این اتصال میتواند با محبت و عشق، توام با در نظر گرفتن و اجرائی کردن و پایبند بودن به قوانین و حرمتهای کنگره باشد و در پیشبرد امورات شعبه نقش بسیار مهمی داشته باشد .
مرزبان همسفر پگاه: بفکر میکنم چیزی که به عنوان یک مرزبان هیچگاه نباید از یادم برود، این است که من خودم هم یک همسفر هستم، خودم هم یک روز تازه وارد و یک روز سفر اول بودم و هنوز هم در این مسیر به عنوان یک همسفر و در حال آموزش گرفتن هستم و برتری نسبت به هیچیک از اعضای شعبه ندارم. نگاهی که کلاً من به کنگره و اعضای آن دارم این است که همه ما در یک مسیر پشت سر آقای مهندس، استاد امین و خانواده محترم ایشان در حال حرکت و آموزش گرفتن هستیم و این عزیزان راهنمایان اصلی ما هستند. همه ما در این مسیر هستیم، بعضیها جلوترند و بعضیها عقبتر، ولی هیچکدام نسبت به هم برتری نداریم. اگر سعی کنم این موضوع را در هر جایگاه خدمتی که هستم، فراموش نکنم، هم حال خودم خوب میماند و هم میتوانم حال خوب را به دیگران منتقل کنم.

آیا در طول خدمت مرزبانی، نکتهای بوده است که برای شما خیلی جالب و تأثیرگذار باشد؟
مرزبان همسفر مریم: مسئلهای که تأثیر زیادی برای من داشت، وارد شدن در جریان خدمت کردن بود که چه اندازه خدمت کردن میتواند حال انسان را خوب کند و خیلی از گرههای درونیاش را در این مسیر بازکند. چون مسیر خدمت کردن، مسیری است توأم با آموزش و تجربه. اگر این خدمت درست و همراه با عمل سالم باشد، به نظر من خیلی حال خوشی را میتوان تجربه و حسهای خوب دریافت کرد. متأسفانه با وجود مدت طولانی که در کنگره هستم، جزو افرادی بودم که از خدمت همیشه طفره میرفتم و درواقع یک نوع ترس در وجود من بود، ترسهای بازدارنده که اجازه نمیدادند من خدمتی را قبول و تجربه کنم. ولی خوب خداراشکر این اجازه به من داده شد که وارد جایگاه مرزبانی شوم واین جایگاه حساس را که سراسر آموزش برای من بود، تجربه کنم . امیدوارم که توانسته باشم در این خدمت آن کاری که درست، سالم و مطابق حرمت و قوانین کنگره بوده است را انجام داده باشم و توانسته باشم حتی با یک لبخند، یک حس خوبی در طرف مقابل، بوجود بیاورم .
مرزبان همسفر پگاه: اکنون یکسال میشود که من در جایگاه مرزبانی هستم. در این یکسال بنا به شرایط و اتفاقاتی که پشت سر گذاشتم و چالشهایی که داشتم، در هر مقطع یک نکته جالب برای من وجود داشت و موارد جالب و تاثیرگذار کم نبود است. ولی نزدیکترین دریافتی که به لحاظ زمانی داشتم و برای من تکرار شد، این بود که کنگره راه خودش را میرود و چون در صراط مستقیم است، همه چیز سر جای خودش قرار میگیرد، من فقط باید خود را با مسیر کنگره همراه و سعی کنم همانطور که استاد امین به ما یاد میدهند، دوربینم را روی خودم تنظیم و روی جهان بینی خودم کار کنم. اگر زمانی میبینم که شخصی خلاف قوانین رفتار میکند، من سعی کنم عمل سالم را داشته باشم، ولی در نهایت قرار نیست من آن شخص را تغییر یا به او آموزش بدهم، آن شخص آنجا هست برای اینکه از کنگره آموزش بگیرد و من فقط باید به عنوان یک مرزبان، وظیفه خود را درست انجام دهم و تمام تلاشم را بکنم که عمل خودم سالم باشد و در نهایت اگر آن شخص عملش ناسالم است، به مرور زمان کنگره آموزش لازم ر برای او در نظر گرفته و حتماً آن فرد هم آموزش میگیرد و اصلاح میشود. پس من همیشه باید این را به خاطر داشته باشم که در هر جایگاه خدمتی که قرار میگیرم، قرار نیست من شخصی را تغییر بدهم و کسی را اصلاح کنم. همه ما در کنگره کنار هم هستیم که آموزش بگیریم و تا جایی که بضاعت ما اجازه میدهد از کنگره برداشت داشته باشیم.
از مرزبانان گرامی که وقت ارزشمند خود را برای انجام مصاحبه در اختیار ما گذاشتند، صمیمانه سپاسگزاریم.

طراح سوال و انجام مصاحبه: همسفر فرح رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)
تایپیست: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)
عکاس، ویرایش و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
165