English Version
This Site Is Available In English

رهایی و آرامش حاصل زحمات ایجنت و مرزبانان

رهایی و آرامش حاصل زحمات ایجنت و مرزبانان

در صحنه نمایش کنگره۶۰، هر کدام از ما نقشی داریم و اثری از خود به جا می‌گذاریم که ساختار اصلی این نمایش به دست ایجنت‌ها و مرزبانان رقم می‌خورد. در ابتدا، هفته ایجنت و مرزبان را خدمت تمامی ایجنت‌ها و مرزبانان شعب کنگره۶۰ تبریک عرض می‌کنم.

آقای مهندس در سی‌دی ایجنت و مرزبان می‌فرمایند: «من قادر نیستم همه کارها را به تنهایی انجام دهم و تصمیمات باید به صورت گروهی گرفته شود، چرا به صورت گروهی؟ زیرا تکامل در جمع صورت می‌گیرد؛ وقتی یک ساختاری می‌خواهد شکل بگیرد، نیاز به یک‌سری نیرو و افراد دارد، بنابراین برای برپا شدن یک شعبه نیاز به ایجنت، مرزبان، راهنما و رهجو است، ایجنت و مرزبان و راهنمایانی که اصول کار آن‌ها بر پایه معرفت، عمل‌سالم و عدالت باشد. زمانی یک شعبه می‌تواند موفق باشد که، هرکدام از افراد در جایگاه درست خودشان قرار بگیرند، هیچ‌کس در کار دیگری دخالت نکند و هر‌کس به سهم خود عمل سالم انجام دهد، آن‌وقت هست که می‌توانم بگویم: من هم در پیشبرد اهداف کنگره۶۰، نقش کوچکی ایفا کرده‌ام و این‌ها را تنها با رعایت اصول و مقررات کنگره می‌توانم اجرا کنم».

حال اگر بخواهم برداشت خود را از سی‌دی ایجنت و مرزبان بیان کنم این‌گونه است که، من در زندگی شخصی خودم به عنوان یک همسر و یک فرزند چگونه عمل می‌کنم؟ آیا می‌خواهم تمام تصمیمات زندگی را خودم به تنهایی بگیرم و در نهایت بار مسئولیت اعضای خانواده را به دوش بکشم و در انتهای مسیر خسته از راه شوم؟ یا نه می‌گذارم هرکسی در جایگاه خودش قرار بگیرد تا رشد کند و هر کدام موضوعی را پیش ببریم و از آن موضوع درس بگیریم؟ چه‌قدر در خانواده برای پدر، مادر، همسر، خانواده همسر احترام قائل هستم؟ آیا در کار دیگران مداخله می‌کنم؟ یاد گرفته‌ام که هرکس باید بار خودش را بلند کند تا بزرگ شود؟ آیا یاد گرفته‌ام تا زمانی که کسی از من درخواست یاری نکرده، نمی‌توانم به او کمک برسانم؟ به عنوان یک زن، یک مادر، یاد گرفته‌ام که خانه و خانواده‌ام را در شرایط بحران مدیریت کنم؟  اگر در محل کارم پُست یا سمتی دارم، یاد گرفته‌ام از آن سواستفاده نکنم و خود را بالاتر و برتر از بقیه ندانم؟

با آموزش گرفتن به عنوان یک رهجو در کنگره، یک همسر و فرزند در بیرون از کنگره آموختم، با حرکت در مسیر محبت، عقل و ایمان است که می‌توانم الگوی بی‌نقص باشم و  تمام این‌ها را در قالب عشق و محبت از ایجنت و مرزبان آموختم. در آخر می‌خواهم یک قدردانی ویژه داشته باشم که، اگر امروز من و مسافرم در آرامش سفر کردیم، به درمان ‌قطعی و رهایی رسیدیم، از زحمات این عزیزان بوده و از خداوند می‌خواهم خیر و برکت خدمت خالصانه‌ای که می‌کنند مانند نور، تمام مسیرشان را روشن و هموار کند.

نویسنده: راهنمای ویلیام همسفر سپیده
رابط خبری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .