دهمین جلسه از دوره دوازدهم از سری کارگاههای آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران نمایندگی حافظ شهریار با نگهبانی مسافر رضا و استادی مسافر علی و دبیری مسافر عزت با دستور جلسه<<هفته ایجنت و مرزبان>>در روز شنبه مورخه بیست و دوم شهریور ماه سال ۱۴۰۴ راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر از گروه مرزبانی و ایجنت محترم تشکر می کنم که اداره این جلسه را به من واگذار کردند دستور جلسه هفته ایجنت و مرزبان می باشد
ابتدا این هفته را به همهی ایجنتها و مرزبانان سراسر کشور تبریک میگویم؛ بهویژه به شعبهی حافظ در بخش همسفران و مسافران، همچنین ایجنتها و مرزبانان پارکها و همسفران عزیز، اگر بخواهم دربارهی تاریخچهی سیستم مرزبانی توضیحی بدهم، باید اشاره کنم که در سال ۱۳۸۱، زمانی که جلسات کنگره توسط نگهبان و دیده بان اداره میشد،جناب آقای مهندس طرحی ارائه کردند که پس از بررسی در شورای دیده بانان گروه مرزبانی شکل گرفت نخستین بار این طرح در همان سال در شعبهی انقلاب تهران به اجرا درآمد هر مجموعهی بزرگی برای دوام و استمرار نیازمند سیستمی سازمانیافته است و این نقش در کنگره۶۰ بر عهدهی ایجنتها و مرزبانان قرار گرفته است ایجنت هاهمچون سکانداران شعبه عمل میکنند، بر اجرای قوانین و مقررات نظارت دارند و در مواقع بروز چالشها بهترین راهحلها را ارائه میدهند.
سه چهار سال پیش، بنده نیز در تاریکی و ناامیدی گرفتار بودم مصرف روزانهام بسیار بالا بود؛ ده گرم هرویین و نیم گرم شیشه ،آن روزها گمان میکردم درمان امکانپذیر نیست اما با کمک همسفر عزیزم وارد کنگره شدم و با کمک راهنمای دلسوزم سفر اول را آغاز کردم با مصرف OT بهتدریج از مصرف بالا به چهار و نیم سیسی رسیدم و برخلاف تصورم، حال بسیار بهتری پیدا کردم حتی از روزهایی که بیشتر مصرف میکردم آرامتر و سرحالتر بودم این تغییر به من امید و انگیزه داد تا مسیر را ادامه دهم و سرانجام به رهایی برسم و طعم آزادی واقعی را بچشم.

پس از رهایی، برای ادای دین به خدمتگزاری پرداختم ابتدا یک سال در بخش OT خدمت کردم و سپس وارد مرزبانی شدم در ابتدا تصور میکردم مسئولیت سبکتر است، اما خیلی زود فهمیدم مرزبانی مسئولیتی سنگین و طاقتفرساست همانطور که جناب آقای مهندس فرمودهاند، مرزبانی همچون راه رفتن بر روی گدازههای آتش است وظایف بنده شامل :انظباطی مرزبان خبری طراحی سوالات و برگزاری آن بود با وجود سختیها هرچه کار بیشتر میشد، انرژی بیشتری میگرفتم و حال بهتری پیدا میکردم بزرگترین پاداش برای ما مرزبانان این است که شاهد ادامهی سفر دیگران با آرامش و رسیدن آنها به رهایی باشیم.
در پایان از طرف خودم و همهی مرزبانان شعبه عذرخواهی میکنم اگر در طول این مسیر کوتاهی یا ناملایمتیای احساس شده است؛ چراکه هرگز قصد و غرضی وجود نداشته و تنها اجرای مقررات بوده است داستانی در این مورد هست که :کبریت به شمع گفت از تو میترسم، چون دوباره و دوباره مرا میسوزانی شمع پاسخ داد: آنچه تو را میسوزاند من نیستم، بلکه آن نخی است که در درونت قرار دارد این حکایت به ما میآموزد که باید نقصهای وجودی خود را بشناسیم و از منیت، قضاوتهای نادرست و مداخلات نابجا دوری کنیم امیدوارم همهی ما بتوانیم در این مسیر گام برداریم و همواره در آرامش و موفقیت باشیم.

رهایی مسافر محمود از دام اعتیاد و ورود به سفر دوم جهانبینی با استادی راهنمای محترم آقا علیرضا

رهایی مسافر مصطفی از دام اعتیاد و ورود به سفر دوم جهانبینی با استادی راهنمای محترم آقا علیرضا


تهیه و تنظیم مرزبان خبری مسافر علی.
ویرایش خبر مسافر حمید لژیون دوم.
متن خبرمسافر سعید لژیون سوم.
عکس وبارگزاری مسافر محمدمهدی لژیون چهارم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
154