English Version
This Site Is Available In English

در کنگره۶۰ آموختیم که غیرممکن‌ها هم ممکن می‌شود

در کنگره۶۰ آموختیم که غیرممکن‌ها هم ممکن می‌شود

ایجنت و مرزبان دو نمونه از خدمتگزاران کنگره۶۰ هستند که هر کدام به تنهایی از جایگاه خاص خود برخوردارند.هر نمایندگی توسط مرزبانان، زیر نظر ایجنت به فعالیت خود ادامه می‌دهد؛ مرزبان از حریم حیطه‌ای که در آن خدمت می‌کند، محافظت کرده و نظم و انضباط را در آن مکان برقرار می‌کند. 

ایجنت و مرزبانان نبض هر شعبه‌ محسوب می‌شوند؛ آنان وظیفه دارند که حداقل ۲ ساعت قبل از ورود افراد به نمایندگی در آن‌ مکان حاضر بوده و آخرین نفر نمایندگی را ترک کنند؛ آن‌ها نمایندگی را برای ورود افراد آماده کرده و در ثانیه‌ثانیه حضور ایشان؛ عشق را در خشت‌خشت دیوارهای آن محیط جای می‌دهند تا افراد؛ اگر با حال خراب پای خود را بر سنگ‌فرش نمایندگی گذاشتند، از همان لحظه ورود آرامش و عشق در بندبند وجود آن‌ها رسوخ کند.

می‌دانیم که هر کجا انسان احساس آرامش داشته باشد؛ پلی برای رسیدن به خدا ایجاد می‌شود؛ پس این دو جایگاه با آرامش حضور خود و اولین آغوش گرم برای رهجویان مسیر عشق را فراهم می‌سازند؛ وقتی فردی با کوله‌باری از خستگی‌ها و ناآرامی‌ها به یک نمایندگی پناه می‌برد و لحظه ورود چهره گشاده، لبخند و آغوش گرم ایشان را دریافت می‌کند، بدون شک این حس بی‌کلام عاشقانه‌ترین و دلنشین‌ترین حس دنیا است؛ وقتی خسته و رنجور با وجود مشغله‌های زیاد فقط به امید دیدن آن لحظه‌ها و آن عزیزان آماده می‌شویم، بهترین لباس خود را می‌پوشیم، شالی سفید با عطری دلنشین بر سر می‌کنیم، خود را در آینه برانداز کرده، همان لحظه لبخندی بر لبان ما نقش می‌بندد؛ نفس عمیقی می‌کشیم و خدا را برای این حس زیبا شکر می‌گوییم؛ برای وجود کنگره۶۰ و حضور پدری دلسوزتر از هر آنچه بوده و هست؛ برای ایجاد شعبات فراوان و حضور افرادی لایق که از اوج ناامیدی به سقف آرامش رسیده‌اند و اکنون ما را همراه و هم پیمان هستند.

مهندس حسین دژاکام عزیز قامتت را بوسه باران می‌کنم که دست کمک خواهی افراد گوناگون را فشرده‌ای و با نظم و محبت افرادی را برای نظارت گمارده‌ای که لیاقت خدمت را از خود بروز داده‌اند.

درون هر فردی کسی هست که با تمام درد و رنج خدا را صدا می‌زند؛ من می‌گویم با بازگشایی مسیر کنگره۶۰ خدا جواب نجواهای او را داده است، ما می‌دانستیم که برگشت از آن همه حال خراب غیرممکن است، امّا در این‌جا آموختیم که غیرممکن‌ها هم ممکن می‌شود و این همان اتفاق خوبی است که وسط زندگی تمام ما قرار گرفته است؛ ما نیز قدردان این اتفاق خوب هستیم.

 با راهنمایی مرزبانان تلاش خود را برای برقراری نظم و انضباط در شعبه خود نمودیم و در هر قسمتی بستگی به توانایی‌های خود با مشورت این عزیزان حاضر شدیم، تلاش کردیم تا عشق خدمت را به نمایش بگذاریم؛ چون دانستیم فرد تازه‌وارد به دیدن و بروز این عشق نیازمند است.

 من به نوبه خود خدمات گوناگونی را تجربه کردم تا این‌که بخت یاری‌ام کرد و مرزبان شعبه شدم؛ اکنون به جرأت می‌گویم، مرزبانی زیباترین و در عین حال حساس‌ترین خدمت کنگره۶۰ محسوب می‌شود، سختی‌ها و خستگی‌های خاص خود را دارد؛ امّا فرد کاملاً پخته می‌شود. هر رهجویی باید این را بداند اگر حرفی در شعبه پیش می‌آید، مربوط به لژیون می‌باشد و باید از راهنمای خود راهنمایی لازم را بگیرد و اگر مربوط به شعبه می‌باشد، باید قبل از هر گفت‌وگویی پیام را به مرزبان برساند؛ مرزبان نیز با هم‌فکری ایجنت از بروز شایعات جلوگیری کرده و برای رفع مشکل یا سوءظن اقدام می‌نماید؛ پس افراد باید بکوشند تا با همکاری یکدیگر شعبه خود را قدرتمند و پابرجا نگه دارند؛ به امید روزی که سایه کنگره۶۰ جهانی شود و تمامی انسان‌های دربند به حال‌خوش و رهایی برسند.

نویسنده: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ارسال همسفر آرامش رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی رضا مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .