همسفر آویده:
هفتهای بسیار باشکوه و عظیم را در پیشرو داریم. در آغاز، سپاسگزار خداوند بزرگ هستم که ما را در مسیر کنگره قرار داد تا با قوانین و آموزههای آن آشنا شویم. سپاس ویژه نثار آقای مهندس میکنم که با دل و روحیهای بزرگ، زمینه گسترش کنگره را در سراسر ایران فراهم کردند. همچنین، از راهنمای ارجمندم، خانم مریم عزیز، صمیمانه تشکر میکنم که با صبر و مهربانی بیبدیلشان، همواره پشتیبان من در این مسیر بودند. به یاد دارم در اولین روزهای حضورم در کنگره، هیچ آشنایی با واژهها و مفاهیم آن نداشتم و در درک آنها ناتوان بودم. کمکم و با تداوم حضور و پیگیری، بر بسیاری از این مفاهیم، از جمله نقش «اینجنت» و «مرزبان»، اشراف پیدا کردم. شاید نتوانیم به ظاهر، تمام زحمات طاقتفرسای این عزیزان را ببینیم، اما در پس پرده، این ایجنتها و مرزبانان هستند که چرخهای کنگره در همه شعبات را به حرکت درمیآورند. دیدارشان همیشه با رویگشاده و لبخندی صمیمی، برای من که از سفر اول تا به امروز که در سفر دوم هستم، الهامبخش بوده است. این بزرگواران الگو و سرمشق زندگی من هستند. از دانش و تلاش آنان سپاسگزارم و برای موفقیتهای روزافزونشان در پیشبرد اهداف کنگره دعاگو هستم. امیدوارم روزی من نیز به عنوان یک همسفر نوین، بتوانم همانند آنان در این مجموعه بدرخشم. از اینجا، هفته گرامیداشت ایجنتها و مرزبانان را به خانم زینب، خانم مینا و خانم سهیلا عزیز تبریک می گویم.
همسفر سیده هما:
*جانا که شما عزیزان مورد لطف بیکران خداوند قرار گرفتید و خدمت به خلق را پیشه خود ساختهاید.*
در این دنیای پر هیاهو، که هر سو را کشمکشهای روزمره و دغدغههای پایانناپذیر زندگی فرا گرفته، خداوند دری به روی ما همسفران و مسافران کنگره شفابخش گشوده است؛ گویی از گرمای سوزان، پا به بهشتی مینهیم که هوایش مطلوب و خنک و سرشار از مهر و محبت است. در اینجا، انسانهای والامقامی چون راهنمایان ارجمند، همچون نگینهایی درخشان میدرخشند و قاب این انگشتر گرانقدر، از جواهری ناب و سخت و استوار به نام «ایجنت» و «مرزبان» ساخته شده است که به یاری راهنمایان دلسوز، از منِ همسفرِ پر درد حافظت میکنند. آنان به من یاری میرسانند تا از تابش فروغ این انگشتر، چشمانم روشنایی گیرد و مسیری که از نور نگینش برایم روشن میشود، تا کرانههای دریای بیکران مهر و محبت پیش بروم. پس چه سزاوار است که در برابر این همه مهربانی، ازخودگذشتگی و ایثار، سر تعظیم فرود آورم و از صمیم جان از شما عزیزان سپاسگزاری کنم. به راستی که «سپاس» واژهای بسی کوچک است در قبال رنجهایی که در این راه به جان میخرید. باشد که منِ همسفر با پیروی از شما نیکوکاران و فرمانبری از قوانین مرزبانی، بتوانم سپاسی هرچند ناچیز، اما با تمام عشق و وجودم نثارتان کنم. خانم زینب عزیزم، خانم مینا جانم و خانم سهیلا مهربانم، به پاس زحماتِ شما خوبان، به احترام می ایستم و از ته دل برایتان کف میزنم ، آرزو میکنم هر چه نیک و خوبی است، سهم دلهای پرمهرتان شود.
آمین.
همسفر فاطمه پورزال:
هفته باشکوه را به ایجنت عزیز، خانم زینب، که در این شعبه خوش درخشیده است، تبریک و شادباش میگویم. خانم زینب عزیز، شما از رنجها عبور کردید تا به آرامش برسید و انتخاب شما از سوی نیرویی والا برای شعبه گرگان شد. آنقدر شور و شوق درونی دارید که من این انرژی را حس میکنم. شما بیقید و شرط با خدا عهد بستید تا به انسانها خدمت کنید و من بسیار سپاسگزارم.
سپاس از صحبتهای پرمحتوایی که در مشارکتها ارائه میدهید و از انرژی خالصانهای که به شعبه گرگان میبخشید. همچنین از خانم سهیلا عزیز و خانم مینا عزیز سپاسگزارم. زحماتشان رحمتی برای زندگیشان باد. شما نیز برای این شعبه برگزیده شده اید و خوش درخشیده اید. خوشحالم، عزیزان من؛ گویی سالهاست شما را میشناسم. شما هم از رنجها عبور کردید تا به روشنایی برسید و من ایمان دارم که از پیش برگزیده شدهاید. تولد این انتخاب مبارک. از آقای مهندس و خانواده محترمشان نیز بسیار بسیار سپاسگزارم. عشق، فراتر از منطق زبانی است؛ عشقی که میان انسانها نهاده شده تا زخمها را التیام بخشد. شکر و سپاس از منبع نور و سپاس فراوان از راهنمای ارزشمندم که با ایمان و دلسوزی به ما آموزش زندگی میدهند، تا من و دیگران در نهایت به آرامش برسیم. ایشان مرا از ترس به شجاعت دعوت میکنند تا عزت نفس داشته باشم. از دیگر راهنمایان عزیزم نیز سپاسگزارم. شکر برای این همه بارش رحمت. خجسته باد دستانی که دست خدا بر روی زمین میشوند و چراغ دل دردمندان را روشنایی میبخشند.
همسفر سپیده:
کسانی که به دیگران نور میبخشند، روزی خورشید را مالک خواهند شد.
هفته «ایجنت» و «مرزبان» را به خانمهای گرامی زینب، مینا و سهیلا تبریک میگویم و از همت والا و خدمات بیشائبه شما عزیزان صمیمانه سپاسگزارم.
در بخش مسافران، یک ایجنت و پنج مرزبان مسافر، و در جمع همسفران، یک ایجنت و دو مرزبان همسفر، مسئولیتهای خطیر این نمایندگی را به دوش میکشند. ایجنت، که واژهای انگلیسی به معنای نماینده یا وکیل است، در سامانه کنگره۶۰ بهترین مفهوم ممکن را دارد. «نماینده». ایجنت، راهنمای مرزبانان است و در امور گوناگون، به عنوان نماینده، با دیدهبان رابط هماهنگی میکند.آنان نخستین کسانی هستند که به شعبه میآیند و آخرین افرادی هستند که آن را ترک میکنند. حافظان نظم و انضباط و قوانین شعبه، هستند. مرزبانی از دشوارترین مسئولیتها است، چون چیزهایی میبینند و میشنوند که تنها عشق به خدمت و انسانیت است که تحمل آن را ممکن میسازد. به فرموده آقای مهندس، «مرزبان بودن، یعنی پابرهنه بر آتش گداخته راه رفتن.» این دستور جلسهها گذاشته شده تا ما سپاسگزاری و قدرشناسی را بیاموزیم. اما من، به عنوان یک همسفر، چگونه میتوانم قدردان زحمات این عزیزان باشم؟ کسانی که همیشه با لبخندی رضایتآمیز و آغوشی باز پذیرای رهروان این مسیر هستند. به یقین میدانم که اگر از خودگذشتگی و تلاش خستگیناپذیر این بزرگواران نبود، ساختار کنگره۶۰ امروز اینچنین استوار نبود. اکنون دریافتم که شال خوشرنگ کرم. آنانی که شال زرد مرزبانی را به گردن دارند، ادارهکنندگان کاردان نمایندگی کنگره ۶۰ هستند؛ پاسداران و نگاهبانان مرزهای علمی و معنوی، و متعهدان به رعایت اصول و قوانین در شعبه. من شاهد از خودگذشتگی و فداکاریهای شما هستم و امیدوارم بازتاب این خدمات نیک، همچون حلقهای به سوی خودتان بازگردد. در پناه پروردگار، سالم، شاد و پیروز باشید.
همسفر زهرا:
دستورجلسه این هفته، قدردانی از ایجنت ها و مرزبانان است. این دستورجلسه برای تقدیر از این زحمت کشان در کنگره است . ما احترام خاصی برای آنها قائل هستیم. همیشه با چهرهای گشاده، لطف و محبتی که در رفتارشان دارند، برای من الگویی هستند تا یاد بگیرم چگونه خدمت کنم. مرزبانان، اداره کنندگان نمایندگی و مجریان اصول، قوانین و حرمت کنگره ۶۰ هستند. ایجنت محترم، خانم زینب عزیز، خدا قوت! شما بسیار مهربان و با عشق هستید. سختی و خطر راه دور را به جان می خرید تا خدمت کنید. من از شما تشکر و قدردانی میکنم. خداوند به زندگیتان برکت دهد. خدا قوت و تبریک ویژه به خانم مینا و خانم سهیلای عزیز. هفته ایجنت و مرزبانان را به شما بانوان مهربان و دوست داشتنی تبریک عرض می نمایم. ممنونم از خانم مریم عزیز که با آموزشهای ناب خود، راه درست زندگی کردن را به من می آموزد. در پایان، از بنیانگذار کنگره ۶۰، آقای مهندس، و خانواده محترمشان تشکر می کنم که این بستر امن را برای من و دیگران فراهم کردند تا آموزش ببینیم. معجزه امروز در زندگی من، پاکی مسافر من است و مدیون این روش ناب هستم. خدایا شکرت، سپاسگزارم. 🙏
نويسندگان: همسفر آویده، همسفر سیده هما، همسفر فاطمه پورزال، همسفر سپیده و همسفر زهرا رهجویان راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر سیده هما رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون دوم)
ویرایش: همسفر سیده هما رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی گرگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
48